
نوشته اصلی توسط
حامد
امام زمان شیعیان عجل اللّه تعالی فرجه، احیاگر شریعت از یاد رفته، و بر پا دارنده معارف و سنتها و احکام و تکالیف الهی است؛ ولی ملای بلخ و پیر قونیه، جبری مسلکی است بر باد دهنده ناموس دین و اساس تکلیف و حلال و حرام. او مىگوید:
حاصل اندر وصل چون افتاد مرد گشت دلاله به پیش مرد سرد
چون به مطلوبت رسیدی ای ملیح شد طلب کاری علم اکنون قبیح
چون شدی بر بامهای آسمان سرد باشد جستجوی نردبان
جز برای یاری و تعلیم غیر سرد باشد راه خیر از بعد خیر
پیش سلطان خوش نشسته در قبول زشت باشد جستن نامه رسول[1]
واصلان را نیست جز چشم و چراغ از دلیل و راهشان باشد فراغ[2]
استاد او "شمس تبریزى"، در پاسخ شیخ اوحدالدین کرمانی که از او مىخواهد در بغداد بماند، گوید:
روزی گفت: چه باشد مگر با ما باشى؟ گفتم: به شرط آن که آشکارا بنشینی و شرب کنی پیش مریدان و من نخورم. گفت: تو چرا نخورى؟ گفتم: تا تو فاسقی باشی نیکبخت، و من فاسقی باشم بدبخت. گفت: نتوانم.[3]
نماز، روزه و عبادات در نظرش بدین گونه است:
در عبادات نیز به عادت و شیوه اعتنائی قائل نیست، بلکه به نیّات نظر دارد: "تفکر ساعة خیر من عبادة ستین سنة" مراد از آن تفکر، حضور درویش صادق است، که در آن عبادت هیچ ریایی نباشد، لاجرم آن به باشد از عبادت ظاهر بىحضور، نماز را قضا هست، حضور را قضا نیست.[1]
[1] . همان، 110، از مقالات، عماد، 272
[1] . مثنوی، تصحیح: استعلامی، محمد، دفتر سوم، 1401
[2] . مثنوی، تصحیح: استعلامی، محمد، دفتر دوم، 3324
[3] . گولپینارلی، مولانا جلالالدین، 99، از مقالات، عماد، 348 ـ 347؛ مناقب العارفین: 2 / 617 ـ 616
سلام آقا حامد اگه میشه یه جمع بندی کنید و یه توضیحی بدید من با خوندن این پست چیز زیادی نفهمیدم ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
خانه مان در غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
اشک ما نذر روضه ی زهراست (سلام الله علیها).......
چادر خاکی شروع کربلاست .......
یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)