اعتبار کتاب بحار الانوار
علامه مجلسى با دقت و وسواس بسیار به اعتبار و عدم اعتبار منابع خویش مىنگریست. او در فصل دوم از مقدمه بحار بحثى مفصل در اعتبار منابع و نسخههاى کتب آورده است. از جمله اینکه؛ بسیارى از این کتب انتسابشان به مؤلفین بسیار مشهور است به طورى که علامه نیازى به بحث پیرامون اعتبار آن*ها ندیده است.
برخى کتب چون احتجاج و غررالحکم که اسناد روایات را حذف کردهاند؛ چون روایاتشان مطابق دیگر کتب بوده معتبر دانسته شدهاند. از کتبى مانند عوالی اللآلی و تنبیه الخواطر که روایات شیعه و سنى را مخلوط کردهاند بسیار کم استفاده شده.
روایات برخى کتب همچون کتاب قاضى نورالله شوشترى چون در منابع مشهورتر عیناً آمده از آن منابع نقل شده است. از کتاب*های مصباح الشریعه و دیوان امام على علیهالسلام بسیار کم نقل شده؛ چراکه سند ندارند و شباهت آنها به کلام معصوم علیهالسلام کم است.
علامه صحیحترین و معتبرترین نسخهها را در حد امکان به دست آورده، بنابراین شهادت به صحت و اعتبار مصادر مورد استفادهاش در بحار داده است. البته این به معنى قبول تمام روایات آن کتب نیست چنانکه علامه نیز گاهى در «بیان» هاى خویش به ضعف برخى روایات اشاره دارد. شهادت به صحت و اعتبار منابع در بحار توسط خود مجلسی نشان از این دارد که کتاب بحار الانوار لااقل از دیدگاه مجلسی مورد اعتماد و صحیح است و اگر جایی از این قاعده مستثنی بوده است وی در قسمتی تحت عنوان «بیان» در ذیل بعضی روایات این مطلب را تذکر داده است.
بنابراین انتساب این مطلب به مجلسی که او در تاریکی نتوانسته گوهر و غیر آن را تشخیص دهد یا اینکه او احادیث صحیح و جعلی را با هم مخلوط کرده است یاوه*ای بیش نیست.
انگیزه نگارش کتاب بحار الانوار
انگیزه نگارش و تالیف کتاب بحار الانوار بسیار حائز اهمیت است. از آنجا که آثار قلمی هر فرد آینه شخصیت علمی و اعتقادی اوست و بسیاری از شبهات درباره مجلسی در مقدمه کتاب شریف بحار الانوار توسط وی پاسخ گفته شده است از این رو به قسمتی از مقدمه بحار که نشان دهنده انگیزه نگارش او است اشاره می*شود.
بر همه عایشه های امروز لعنت