سِتَّةٌ لاتَكونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَالنَّكَهُ وَالحَسَدُ وَاللَّجاجَةُ وَالكَذِبُ وَالبَغىُ؛
شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.
وسایل الشیعه ،ج15 ،ص349 - تحف العقول، ص 377
سِتَّةٌ لاتَكونُ فِى المُؤمِنِ: اَلعُسرُ وَالنَّكَهُ وَالحَسَدُ وَاللَّجاجَةُ وَالكَذِبُ وَالبَغىُ؛
شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.
وسایل الشیعه ،ج15 ،ص349 - تحف العقول، ص 377
اَلمُؤمِنُ يَأكُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ يَأكُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ؛
مؤمن به ميل و رغبت خانواده اش غذا مى خورد ولى منافق ميل و رغبت خود را به خانواده اش تحميل مى كند.
كافى(ط-الاسلامیه)، ج4، ص12، ح6
اَلمُؤمِنُ اِذا غَضِبَ لَم يُخرِجهُ غَضَبُهُ مِن حَقٍّ وَاِذا رَضِىَ لَم يُدخِلهُ رِضاهُ فى باطِلٍ وَالَّذى اِذا قَدَرَ لَم يَأخُذ اَكثَرَ مِمّا لَهُ؛
مؤمن چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به باطل نكشاند و چون قدرت يابد بيش از حقّ خود نگيرد.
اعلام الدین فی صفات المومنین، ص 303 - بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج75، ص209، ح85
فى قَولِهِ تَعالى (وَقولوا لِلنَّاسِ حُسنا) ـ : أى لِلنّاسِ كُلِّهِم مُؤمِنِهِم وَمُخالِفِهِم ، أَمَّا المُؤمِنونَ فَيَبسُطُ لَهُم وَجهَهُ ، وَأَمَّا المُخالِفونَ فَيُكَلِّمُهُم بِالمُداراةِ لاِجتِذابِهِم إِلَى اليمانِ ، فَإِنَّهُ بِأَيسَرَ مِن ذلِكَ يَكُفُّ شُرورَهُم عَن نَفسِهِ ، وعَن إخوانِهِ المُؤمِنينَ؛
درباره آيه (و با مردم سخن نيكو گوييد) فرمود: مقصود همه مردمان اعم از مؤمن و كافر است. اما با مؤمنان بايد گشاده رو بود و اما با كافران بايد به نرمى و مدارا سخن گفت، تا به سوى ايمان كشيده شوند و كمترين ثمرش اين است كه خود و برادران مؤمنش را از گزند آنان مصون مى دارد.
مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول ،ج9،ص5 - بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج72، ص401، ح42
اَلمؤمِنُ صَدوقُ اللِّسانِ بَذولُ الحسانِ؛
مؤمن بسيار راستگو و بسيار نيكوكار است.
تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص 89، ح1521-شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحكم و درر الکلم، ج2، ص9، ح1596
اَلمُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ و َالمُنافِقٌ قَطِبٌ غَضِبٌ؛
مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى.
تحف العقول، ص 49
ما مِن مُؤمِنٍ و َلا مُؤمِنَةٍ يَضَعُ يَدَهُ عَلى رَسِ يَتيمٍ تَرَحُّما لَهُ إِلاّ كَتَبَ اللّه لَهُ بِكُلِّ شَعرَةٍ مَرَّت يَدُهُ عَلَيها حَسَنَةً؛
هيچ مرد و زن مؤمنى نيست كه دست محبت بر سر يتيمى بگذارد، مگر اين كه خداوند به اندازه هر تار مويى كه بر آن دست كشيده است ثوابى برايش بنويسد.
وسایل الشیعه ،ج21،ص 375 - بحارالأنوار(ط-بیروت)، ج72، ص4، ح9
Yaser.76 (جمعه 21 تیر 92)