با سلام و تشکر از شما آقا حامد.شیخ صدوق(رحمه الله علیه) مىفرمايد: « ذوالقرنين در حقيقت يكى از بندگان صالح خداوند بود و اميرالمؤمنين علی(علیه السلام) فرمودند: "وَ فِيكُم مِثلِهِ" يعنى مانند ذوالقرنين هم اينك در ميان شما زندگانى مىكند و منظور ايشان وجود مقدس خودشان است. چرا كه بر ايشان نيز مانند ذوالقرنين دو ضربه فرود آمد و دو بار فرقَش شكافته شد. يك طرف فرق سر ايشان از ضربت عمر ابن عبدود در روز جنگ خندق یا احزاب، شكافته شد و طرف ديگر به ضربت عبدالرحمن ابن ملجم مرادی(لعنة الله عليه ) كه با همين ضربت دومى شهيد گرديد. و ذوالقرنين حاكمى است كه از طرف خداوند مبعوث گشته است و در سلك رسولان و پيامبران نمىباشد، همچنان كه طالوت اين گونه بود.
یه سوالی داشتم:در ابتدای روایت فرموده ذوالقرنین بنده صالح خدا بوده که میتواند هر شخص صالحی باشد برای مثال سلمان فارسی یا ابن عباس عموی پیغمبر.
اما در اوخر روایت فرموده ذوالقرنين حاكمى است كه از طرف خداوند مبعوث گشته است و در سلك رسولان و پيامبران نمىباشد، همچنان كه طالوت اين گونه بود.
ایا این دو حرف با هم تناقض ندارند؟