این جوری که من تا الان فهمیدم ما دو نوع بحث داریم:
1- بحث های صرفا حدیثی مثل کتب حدیثی شیخ صدوق و علامه مجلسی و شیخ کلینی
2- بحث های کلامی، مثل کتب کلامی شیخ مفید
که در احتجاج و مباحثه با مخالفین که احادیث و اصلا ائمه رو قبول ندارن، اصولا نمیشه جوابشون رو با حدیث و ذکر منبع داد! یک راهی که وجود داره استفاده از استدلال هایی هستش که توی احادیث از خود معصومین یاد گرفتیم ولی بدون ذکر حدیث و منبع و معصوم. چون باید مبنا ها یکی باشه توی بحث و ما مجبوریم با مبنای خودشون که عقلی هستش جوابشون رو بدیم. چون اونها مینای ما رو که معصوم و حدیثش هست قبول ندارن. این جوابهایی هم که این دوستمون داده به نظر من خیلی قشنگ هستن و استدلال های بسیار جالبی هستن در جواب کسانی که نه ائمه رو میشناسن و نه خودشون و نه کلامشون رو قبول دارن! من خودم همیشه اون مورد اول که میگفتن دلت پاک باشه رو میشنیدم و خیلی هم ناراحت میشدم اما جوابی به این قشنگی براش نداشتم.
در ضمن همونطوری که ehsan_8665 میگه اگر بگردیم به راحتی احادیثی با این مضامین داریم.
ویرایش توسط حسین : سه شنبه 13 فروردین 92 در ساعت 09:55 قبل از ظهر
تا نيايي گره از کار جهان وا نشود...
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آخر تابع له علي ذالک