آفا حامد شما فرمودید :باید صبر کنیم کتاب فلسفی شما بیاد بیرون ببینیم شا ید خوبش بود
پس شما هم قبول دارید که هم فلسفه خوب داریم هم بد.
آفا حامد شما فرمودید :باید صبر کنیم کتاب فلسفی شما بیاد بیرون ببینیم شا ید خوبش بود
پس شما هم قبول دارید که هم فلسفه خوب داریم هم بد.
واقعا این یعنی من حرف شما قبول کردم !!!!!!!!!!!!!!نوشته اصلی توسط mstmb
به چه دلیل این یعنی فلسفه ؟؟؟نوشته اصلی توسط mstmb
خود اهل بیت فر مودند این یعنی فلسفه یا شما به اهل بیت نسبت می دید؟؟؟؟
ان هی الا اسمائ سمیتموها انتم و ابائکم
باز هم ادعای بدون دلیلنوشته اصلی توسط mstmb
اتفاقا دلیل ما بر رد فلسفه همین روایات احتجاج ائمه با مخالفین است
برای ما یک کتاب فلسفی که متفق باشیم بر فلسفی بودنش که نتیجه ان مطابق است با این احتجاجات ائمه علیهم السلام
اگر تو فیق پیدا کنم احتجاجات امام رضا را با تطبیق بر اعتقادات فلاسفه خواهم اورد
ولی شما که این ادعا کردیید : باید برای ما یک کتاب فلسفی بیاورید که منطبق بر فرمایشات اهل بیت باشد
توجه کنیید که مسلک های فلسفی سه دسته یا چهار دسته اند
1- مشائ
2- اشراق
3 متعالیه یا صدرایی
4 نو صدرایی ها
از یکی از این مکاتب کتابی معرفی کنید مخصوصا از سومی
بر همه عایشه های امروز لعنت
viewtopic.php?f=28&t=191
مناظره -فلسفه بخوانیم یا عقائد؟؟
این یک مناظره واقعیه که صورت گرفته فکر کنم خیلی کمک کنه
بر همه عایشه های امروز لعنت
اولا این چیزهایی که من گفتم و باز هم میگم یه تعریفه که هر کس این جور عمل کنه شاملش میشه حتی اهل بیت(ع)،ثانیا این چیزهایی که شما میفرمایید در مورد چیزهاییست که الان به عنوان فلسفه داره ارایه میشه.
منطورم اینه که اگر یه کتابی به عنوان کتاب فلسفی مطرح میشه لزوما این نیست که از رو اون کتاب فلسفه رو تعریف کنیم.یه نمونه ی بارزش دینه،هرکی میاد برداشت خودش رو به عنوان دین مطرح میکنه،این دلیل نمیشه که ما بگیم دین مورد داره.
پس اگر ملاصدرا یا هرکس دیگه ای تعریف نادرست یا برداشت غلطی از فلسفه کرده دلیل نمیشه که اصل فلسفه رو ببریم زیر سوال.
اولا ایا شما حق تعریف دارید ؟؟؟نوشته اصلی توسط mstmb
مخصوصا در اموری که در مباحث اعتقادی و فقهی اثر مستقیم دارند مثل توحید ؟؟
چه کسی باید تعریف کنه من شما فلاسفه فقها متکلمین یا اهل بیت یا همه برای خودشون می تونن تعریف ارائه بدن و هرکس با تعریف خودش وارد دین بشه --هرکی هرکیه دیگه -
شما خیلی انسان با جرئت و جسارتی هستید که اهل بیت مصداق تعریفی که با عقل کاسر خودتون کردید می دونید
واقعا شما به اهل بیت می توانیید بگویید فیلسوف -اعاذنا الله -
ایا در دعا یا ادعیه ای یا روایتی سراغ دارید که به اهل بیت فیلسوف گفته شده باشه ؟؟؟؟؟؟
بله من سراغ دارم در روایات که زندیقی به پیامبر فیلسوف اطلاق می کند اما نه معصوم
ثانیا
اگر این چیزهایی که من می گم در مورد فلسفه ای که الان داره ارائه می شه پس قبول دارید که فلسفه الان دچار این مشکلات است و نقد های بسیار جدی به این تفلسف ها وارد است
گذشته از ان بحث بر سر یک مساله ذهنی است یا یک واقعیت خارجی
اگر می خواهیید بر سر ذهنیات خودتون بحث کنید که در این مورد بحثی نداریم --ذهنیات شما نه به ما مربوط می شه نه به دین --- اما اگر در مورد واقعیات خارجی بحث می کنید که مصداق فلسفه همین چیزهایی است که در عالم خارج واقع شده است و موجود می باشد نه چیزی که شما می خواهید تعریف کنید در فضای ذهن خودتون بعد اسمش بذارید فلسفه بعد بگید این خیلی خوبه
کما اینکه گذشتگان هم این کار مرتکب شدند هی خواستند اشتباهات قبلی را نداشته با شند هی خراب ترش کردند
بر همه عایشه های امروز لعنت
اگر مطلبی با اهل بیت تطبیق نکرد اون باطل است هرچه که می خواهد اسمش باشد فلسفه یا کلام یا فقه یا ..... اگر تطبیق کرد مطلب جدیدی نیست همان کتاب و سنت است اسمی جدید ندارد حالا اون اسم کلام باشد فلسفه باشد یا فقه الا اینکه اون اسم را خود اهل بیت نام گذاری کرده باشند مثل فقه -که در ضمن از ان تعریف هم ارائه دادندنوشته اصلی توسط mstmb
اگر یه کتاب فلسفی ارائه بشه به همین قاعده بالا ارجاعش می دیم
مشکل شما اینه که دور از واقعیت فکر می کنی ---خیلی بده -- نمی توان فلسفه را از ارائ فلسفی فلاسفه جدا کرد حداکثر اگر چیزی بگی که مخالف اهل بیت نباشه همون حرف اهل بیت تکرار کردی چیز جدیدی نیاوردی و حق نام گذاری به اسم دین نداری
بله نمونه بارزی که اوردی به ضرر خود شماست و نمونه بارزی به نفع ماست
دین را هر کس برای خودش تعریف کرده اما به خود اصل دین خلل و خدشه ای وارد نمی کنه چرا ؟؟؟؟؟
چون دین یک حقیقت خارجی و عینی دارد --نه ذهنی --- که اون حقیقت عینی با تعریف های مختلف ما دارای اختلاف نمی شه
[color=#FF0000]عزیزم اینجا دقت کن [/color]
اگر یک حقیقت و عینیت واقعی در خارج نداشت اونوقت تمام تعاریف با شدت اختلافی که با هم دارند حتی در حد تناقض همه اون ها بلا استثنائ در ست بودند
و نکته بعدی چرا این تعاریف مختلف حقیقت دین عوض نمی کنه ؟؟؟؟یا به قول شما دلیل نمی شه بگیم دین مورد داره ؟؟؟؟
چون دین صاحب داره خود اهل بیت مرجع و منبع و مدرک و مشرع برای تعریف دین هستند هر تعریفی که ارائه شده با شه نمی تونه از تعریف صاحب دین تخطی کنه مضاف بر اینکه ابدا غیر از امام کسی حق تعریف دین نداره
حالا سئوال :
چه کسی متولی تعریف فلسفه است ؟؟؟؟ مملاک صحت و سقم این تعریف چیست ؟؟؟؟؟ ایا فلسفه علم است ؟؟؟-طبق تعریف اهل بیت -- اگر علم است عالم ان کیست ؟؟؟
و به طور کلی علم چیست ؟؟؟عالم کیست ؟؟؟؟
لذا دین در نهایت اتقان و کمال و تمام موجود است و احتیاج به مکمل یا متمم یا کمکی به اسم فلسفه با تعریف من وشما ندارد
بر همه عایشه های امروز لعنت
فلسفه هایی که الان در خارج وجود دارند کلا زیر سئوال هستند و بحث ما هم --همانطور که گذشت --در عالم خارج و عینیت استنوشته اصلی توسط mstmb
و حرف اخر اینکه
تبیین اعتقادات با روش عقلی به طوری که از عقل به اندازه ای که باید استفاده بشود ، شده با شد با مبانی دقیق و واضح به طوری که منطبق بر فطریا ت خدا دادی -نه فطریات ارسطویی- باشد توسط اهل بیت انجام شده است در روایات
و تمام فلسفه های عالم در مقابل این مکتب عرض اندام کردند که همه انها از فهلویون تا یونان باستان و از انجا تا بیت الحکمه مامون ملعون و تا به امروز خس و خاشاکی بیش نبودند
و کلا م اخر مکتبی که ما به اون اعتقاد داریم تنها مکتبی است که مبتنی بر برهان و وحی می باشد
و هیچ فلسفه ای وجود ندارد و نخواهد داشت که بتواند به این جایگاه برسد
در این مکتب انچنان تبیین شده است که پاسخ گوی تمام شبهات از شرق و غرب عالم هستی می با شد و احتیاج به هیچ فلسفه ای نمی باشد
اشکالات کلمات شما خیلی زیاد است اما همین مقدار کافی است هر چند مطمئن نیستم که همه این ها روبا دقت بخونی چون به سئوالات جواب نمی دی
اللهم اهدنا الصراط المستقیم وفقنا الله و ایاکم
بر همه عایشه های امروز لعنت
من در مبانی فقهی تعریف نکردم،پس اشکالتون به من وارد نیست،چون من اعتقاد دارم فلسفه نباید در دین وارد شه،جز فلسفه ی خود اهل بیت(ع).نوشته اصلی توسط حامد