بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و الانس من الاولین و الاخرین

بررسی سندی. در این رابطه اگر در میان سلسله راویان حدیثی تنها اگر یک نفر از آنها فرد ضعیف یا مجهولی باشد، آن روایت از اعتبار ساقط می‏شود.
لطفا دلیل این حرفتون رو بیان کنید. (من، این کلام شما رو قبول ندارم، فعلا هم فقط به این دلیل قبول ندارم که شما برای حرفتون، دلیلی ذکر نکردید.)

چنان که امام صادق(ع) فرموده‏اند: «آنچه از ما نقل شود و با قرآن مطابقت کند بپذیرید؛ ولی اگر مخالف قرآن باشد آن را به دیوار بزنید و بدانید پیرایه‏ای است که بر ما بسته‏اند و از ما نیست».
لطفا سند روایت فوق را ذکر کنید.

بلکه منظور از حکم عقل، حکم عقل روشمند و ژرف‏کاو و حکم قطعی عقل است.
منظورتان از حکم عقل روشمند و ژرف کاو چیست؟(به نظر من این تعریف شما از حکم عقل، غیر دقیق است.)

با توجه به حجيت ظاهر قرآن اشكالات و شبه هايي در ارتباط با روايات عرض مطرح و پاسخ داده شده است.
دلیل شما برای حجیت ظاهر قرآن چیست؟ (البته شاید بهتر باشه، جواب این سوال رو در پستِ "قرآن،بدون روایت؟" بیان کنید)

بخصوص آنكه بعد از رحلت نبي اكرم با گسترش...
پیامبر (ص) به شهادت رسیده اند. (به پست "زندگی نامه حضرت محمّد(ص)" در قسمت "چهارده معصوم علیهم السلام" رجوع کنید.)

شيخ كليني در مقدمه كتاب خود عرضه روايات بر قرآن را يكي از مهمترين ضوابط در مرجحات حديثي ذكر كرده كه مي تواند در ارزيابي صحت روايات نقش موثري ايفا نمايد.
مرحوم شیخ کلینی (نور الله مرقده)، غیر از عرضه روایات بر قرآن، دیگر چه راه کارهایی برای ارزیابی صحت روایات نقل کرده است؟

اگر حديثي را مخالف قرآن يافتيم حكم به عدم صدورآن از معصوم بنماييم
اگر حدیثی را مخالف قرآن یافتیم، آیا می توانیم حکم به عدم صدور آن روایت از معصوم(ع) بنماییم؟ یا صرفا می توانیم آن روایت را قبول نکنیم؟ (فرض کردم روایت تقیه ای یا منسوخ نباشد)

.بين معناي ظواهر آيات قرآن و تفسير و تبيين آنها تفاوت است وروايات ،مبين آيات هستند نه آنكه درك و فهم معناي ظاهري آيات منوط به روايات باشد.
لطفا دلیل حرف خود را بیان کنید. (البته باز این بحث بر می گردد به "حجیت یا عدم حجیت ظواهر قرآن" که بهتر است در پست مربوطه بحث شود)

. تنها روايات،مبين و مفسرآيات نيستند ،بلكه خود قرآن هم مفسر آيات خود است، چنانكه درنهج البلاغه درباره قرآن آمده «مفسراً مجمله و مبينا غوامضه» (6: خطبه 1)
اینکه بعضی از آیات قرآن بعضی از آیات دیگر را تفسیر می کنند، دلیل بر این نمی شود که ما می توانیم قرآن را با خود قرآن تفسیر کنیم. کما اینکه در بسیاری از روایات ما را از انجام این کار نهی کرده اند. (البته باز هم بهتر است این موضوع را در پست مربوطه بحث کنیم)

در آخر، از آقا طاها به خاطر متنی که فرستادن، تشکر می کنم. اگر جواب سوالات فوق بیان بشه، در اون صورت خیلی چیزها بهتر مشخص می شه و إن شاء الله جواب سوال جناب SABA هم داده می شه.