Re: معرفت بیشتر به حضرت جواد صلوات الله و سلامه علیه
یک مسئله پیچیده
مأمون گفت: «اى ابو جعفر! يحيى از شما پرسشى كرد، اگر صلاح مىدانيد، شما هم از او پرسش كنيد.»
امام از يحيى پرسيد: «آيا از شما سؤال كنم؟»
يحيى گفت: فدايت شوم بپرس! «اگر پاسخ شما را مىدانستم كه جواب مىگويم و گر نه از دانش شما استفاده مىكنم.»
امام (ع) پرسيد: «مرا از مردى خبر ده كه زنى در آغاز روز به او نامحرم است، چون روز برمىآيد بر او حلال مىشود و به وقت ظهر آن زن بر او حرام مىشود و هنگام عصر بر او حلال مىگردد و وقت غروب خورشيد دوباره بر او حرام مىگردد و شب بر او حلال مىشود و نيمه شب بر او حرام مىگردد و چون سپيده مىدمد بر او حلال مىشود، حكم اين زن چيست و چگونه چنين امرى روى مىدهد؟»
يحيى پاسخ داد: «به خدا سوگند جواب را نمىدانم، اگر صلاح مىدانيد خود پاسخ آن را بيان فرماييد.»
امام (ع) فرمود: «اين زن كنيزى است كه به ديگرى تعلّق دارد و در آغاز روز به اين مرد نامحرم است، چون روز بر آمد او را از آقايش مىخرد و بر وى حلال مىشود، به هنگام ظهر او را آزاد مىكند و بر وى حرام مىگردد، هنگام عصر او را به عقد خود در مىآورد و بر او حلال مىشود و هنگام مغرب او را با سوگند ظهار مىكند و بر او حرام مىشود، شب كفّاره ظهار خود را مىپردازد و بر او حلال مىشود و نيمه شب او را يك طلاق مىگويد و بر او حرام مىشود و هنگام سپيده به او رجوع مىكند و بر وى حلال مىگردد!»
مأمون با شنيدن اين پاسخ گفت: «آيا در ميان شما كسى هست كه اين چنين بر علم فقه احاطه داشته باشد؟» حاضران گفتند: «به خدا سوگند، نه!»
يَا رَبَّنَا سَلِّمْ لَنَا عَلِيّاً (مَهدیّاً) ----- سَلِّـمْ لَنَـا الْمُهَذَّبَ النَّقِيَّـــــا
الْمُؤْمِنَ الْمُسْتَرْشِدَ الْمَرْضِيَّا ----- وَ اجْعَلْهُ هَادِي أُمَّةٍ مَهْدِيّـــاً
لَا أَخْـطَلَ الرَّأْيِ وَ لَا غَبِيّـــــاً ----- وَ احْفَظْهُ رَبِّي حِفْظَكَ النَّبِـيَّا
فَـــإِنَّـــهُ كَانَ لَــهُ وَلِــيّــــــــاً ----- ثُــمَّ ارْتَضَـــاهُ بَعْـدَهُ وَصِـيّـــا