جانشینی

امام رضا ـ علیه السلام ـ پس از تولّد اين نوزاد نام او را محمّد و كنيه وى را ابو جعفر قرار داد. ابوجعفر تا سن پنج سالگى در جوار پدر بزرگوار خود امام رضا ـ علیه السلام ـ پرورش يافت و اسرار حكمت و امامت را از وجود نازنين پدر فرا گرفت. بيش از 5 سال از سنّ امام جواد نمى‏گذشت كه فرستادگان مأمون عباسى به مدينه آمدند و امام رضا را همراه خود به خراسان بردند تا وليعهد مأمون شود و چون به دليل وقوع جنگ داخلى اوضاع مدينه چندان مساعد نبود، امام تصميم گرفت فرزند خردسال خود ابو جعفر را در مدينه جانشين خويش قرار دهد و خود به ناچار همراه فرستادگان مأمون به مرو رفت و به مردم سفارش فرمود، مشكلات و مسائل خويش را از ابو جعفر سؤال كنند، در طول دوران هجرت امام رضا ـ علیه السلام ـ از مدينه به مرو نامه‏هايى ميان آن حضرت و ابو جعفر ردّ و بدّل مى‏شد.

پس از رفتن امام رضا ـ علیه السلام ـ از مدينه، شيعيان همچنان كه قبلاً به محضر امام رضا شرفياب مى‏شدند، به محضر امام جواد مى‏شتافتند و مسائل و مشكلات خويش را از او مى‏پرسيدند و آن حضرت به كليّه مسائل آنان رسيدگى نموده و آنها را از سر چشمه علم و دانش امامت سيراب مى‏كرد.

روزى در حالى كه شيعيان در محضر امام جواد (ع) حضور داشتند، ناگهان حال حضرت دگرگون شد و آغاز به گريستن نمود و به خادم فرمان داد مراسم سوگوارى بر پا دارد، وقتى از علّت اين مطلب پرسش كردند، امام جواد ـ علیه السلام ـ فرمودند: پدرم ابو الحسن الرضا، بهترين خلق خدا در روى زمين، هم اكنون در خراسان شهيد شد.

امامت

با شهادت امام رضا ـ علیه السلام ـ كرسى امامت و رهبرى امّت به كودك خردسال آن حضرت كه در آن زمان 7 يا 8 سال داشت انتقال يافت.

در باور شيعه و همه مؤمنان، امامت و نبوّت به خرد سالى و كهنسالى نيست، بلكه به خواست خدا بستگى دارد، همان طور كه عيسى ـ علیه السلام ـ در كودكى در گهواره سخن گفت و خود را پيامبر ناميد و در مورد حضرت يحيى در قرآن آمده است: «وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا؛ در كودكى به او مقام حكم و رسالت داديم» (سوره مريم، آيه 12).

اين شايستگى موهبتى الهى است كه خداوند آن را به هر كس از بندگانش كه صلاحيّت آن را داشته باشد اعطا مى‏كند و امرى ما فوق عادات مردم است، امرى خارق العاده كه خداوند به وسيله آن ايمان بندگان خود را مى‏آزمايد.