Re: علوم ترسناک
به این مطالبی از کتاب بحار هم دقت کنید:
1- در علل (ج 2 ص 316): بسندش تا امام ششم عليه السّلام كه طبيب را درمان كن ميناميدند موسى بن عمران گفت: پروردگارا درد از كيست؟ فرمود از من، گفت دارو از كيست؟ فرمود: از من، گفت پس مردم درمان كن براى چه ميخواهند؟ فرمود: براى دلخوشى و از اين رو او را طبيب ناميدند. (4) 2- در كافى (88- روضه): بسندش از امام ششم عليه السّلام (نزديك بهمين مضمون را روايت كرده). (5) بيان: فيروزآبادى گفته طب يعنى در كار آرامى كرد و نرمش نمود و پزشكان را طبيب ناميدند چون دلخوشى بيمارند و درمان از آنها نيست، منظور اين نيست كه طبيب از طيب باز گرفته است زيرا يكى مضاعف است و ديگرى معتل، بلكه مقصود اينست كه نام طبيب براى اين نيست كه تن را از بيمارى درمان كند بلكه براى درمان دل است از اندوه و غم و خوش كردن آن.
(2) 4- در علل (ج 2 ص 151): بسندش از جعفرى كه شنيدم امام هفتم عليه السّلام ميفرمود: تا توانيد مراجعه بپزشك را از خود دور داريد چون مانند ساختمانست كه كمش به بيش كشاند. (3) بيان: يعنى مراجعه بپزشك در دردى اندك مايه دردى بزرگتر و درمانى بيشتر است.
با خصم حق ستیزه عادت ماست
لعن بر عمر عبادت ماست