????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 24






  1. Top | #11

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723
    [الکافی] عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ رَفَعَهُ قَالَ: خَرَجَ أَبُو حَنِیفَةَ مِنْ عِنْدِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَی علیهما السلام قَائِمٌ وَ هُوَ غُلَامٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو حَنِیفَةَ یَا غُلَامُ أَیْنَ یَضَعُ الْغَرِیبُ بِبَلَدِکُمْ فَقَالَ اجْتَنِبْ أَفْنِیَةَ الْمَسَاجِدِ وَ شُطُوطَ الْأَنْهَارِ وَ مَسَاقِطَ الثِّمَارِ وَ مَنَازِلَ النُّزَّالِ وَ لَا تَسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِغَائِطٍ وَ لَا بَوْلٍ وَ ارْفَعْ ثَوْبَکَ وَ ضَعْ حَیْثُ شِئْتَ [۱] .
    📚کافی: روزی ابوحنیفه از محضر امام صادق علیه السلام خارج می*شد که دید حضرت ابا الحسن موسی علیه السلام را که در آن وقت نوجوانی بودند ایستاده اند؛ به ایشان گفت: ای جوان! اگر کسی در شهر شما غریب باشد، در کجا قضای حاجت کند؟ ایشان فرمودند: از اطراف مسجدها و جوی*ها درختان میوه دار و کاروان سراها پرهیز کن و در هنگام بول و غائط رو به قبله نباش، بعد لباست را بالا بزن و هر جا خواستی کارت را بکن. -. همان: ۱۶ -
    ----------
    📙 الکافی ج ۳ ص ۱۶.
    یا علی🥺💖

  2. Top | #12

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723
    [الکافی] عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ وَ الْعِدَّةُ عَنِ الْبَرْقِیِّ جَمِیعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ وَ رَوَاهُ أَحْمَدُ أَیْضاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ الْکُوفِیِّ قَالَ: تَزَوَّجَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا جَارِیَةً مُعْصِراً لَمْ تَطْمَثْ فَلَمَّا افْتَضَّهَا سَالَ الدَّمُ فَمَکَثَ سَائِلًا لَا
    یَنْقَطِعُ نَحْواً مِنْ عَشَرَةِ أَیَّامٍ قَالَ فَأَرَوْهَا الْقَوَابِلَ وَ مَنْ ظَنُّوا أَنَّهُ یُبْصِرُ ذَلِکَ مِنَ النِّسَاءِ فَاخْتَلَفْنَ فَقَالَ بَعْضٌ هَذَا مِنْ دَمِ الْحَیْضِ وَ قَالَ بَعْضٌ هُوَ مِنْ دَمِ الْعُذْرَةِ [۳] فَسَأَلُوا عَنْ ذَلِکَ فُقَهَاءَهُمْ مِثْلَ أَبِی حَنِیفَةَ وَ غَیْرِهِ مِنْ فُقَهَائِهِمْ فَقَالُوا هَذَا شَیْ ءٌ قَدْ أَشْکَلَ وَ الصَّلَاةُ فَرِیضَةٌ وَاجِبَةٌ فَلْتَتَوَضَّأْ وَ لْتُصَلِّ وَ لْیُمْسِکْ عَنْهَا زَوْجُهَا حَتَّی تَرَی الْبَیَاضَ فَإِنْ کَانَ دَمَ الْحَیْضِ لَمْ تَضُرَّهَا الصَّلَاةُ وَ إِنْ کَانَ دَمَ الْعُذْرَةِ کَانَتْ قَدْ أَدَّتِ الْفَرِیضَةَ فَفَعَلَتِ الْجَارِیَةُ ذَلِکَ وَ حَجَجْتُ فِی تِلْکَ السَّنَةِ فَلَمَّا صِرْنَا بِمِنًی بَعَثْتُ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ لَنَا مَسْأَلَةً قَدْ ضِقْنَا بِهَا ذَرْعاً فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تَأْذَنَ لِی فَآتِیَکَ فَأَسْأَلَکَ عَنْهَا فَبَعَثَ إِلَیَّ إِذَا هَدَأَتِ الرِّجْلُ وَ انْقَطَعَ الطَّرِیقُ فَأَقْبِلْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ قَالَ خَلَفٌ فَرَعَیْتُ اللَّیْلَ حَتَّی إِذَا رَأَیْتُ النَّاسَ قَدْ قَلَّ اخْتِلَافُهُمْ بِمِنًی تَوَجَّهْتُ إِلَی مِضْرَبِهِ [۴]
    فَلَمَّا کُنْتُ قَرِیباً إِذَا أَنَا بِأَسْوَدَ قَاعِدٍ عَلَی الطَّرِیقِ فَقَالَ مَنِ الرَّجُلُ فَقُلْتُ رَجُلٌ مِنَ الْحَاجِّ فَقَالَ مَا اسْمُکَ قُلْتُ خَلَفُ بْنُ حَمَّادٍ فَقَالَ ادْخُلْ بِغَیْرِ إِذْنٍ فَقَدْ أَمَرَنِی أَنْ أَقْعُدَ هَاهُنَا فَإِذَا أَتَیْتَ أَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلْتُ فَسَلَّمْتُ فَرَدَّ عَلَیَّ السَّلَامَ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَی فِرَاشِهِ وَحْدَهُ مَا فِی الْفُسْطَاطِ غَیْرُهُ فَلَمَّا صِرْتُ بَیْنَ یَدَیْهِ سَأَلَنِی وَ سَأَلْتُهُ عَنْ حَالِهِ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ رَجُلًا مِنْ مَوَالِیکَ تَزَوَّجَ جَارِیَةً مُعْصِراً لَمْ تَطْمَثْ فَلَمَّا افْتَضَّهَا فَافْتَرَعَهَا سَالَ الدَّمُ فَمَکَثَ سَائِلًا لَا یَنْقَطِعُ نَحْواً مِنْ عَشَرَةِ أَیَّامٍ وَ إِنَّ الْقَوَابِلَ اخْتَلَفْنَ فِی ذَلِکَ فَقَالَ بَعْضُهُنَّ دَمُ الْحَیْضِ وَ قَالَ بَعْضُهُنَّ دَمُ الْعُذْرَةِ فَمَا یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تَصْنَعَ قَالَ فَلْتَتَّقِ اللَّهَ فَإِنْ کَانَ مِنْ دَمِ الْحَیْضِ فَلْتُمْسِکْ عَنِ الصَّلَاةِ حَتَّی تَرَی الطُّهْرَ وَ لْیُمْسِکْ عَنْهَا بَعْلُهَا وَ إِنْ کَانَ مِنَ الْعُذْرَةِ فَلْتَتَّقِ اللَّهَ وَ لْتَتَوَضَّأْ وَ لْتُصَلِّ وَ یَأْتِیهَا بَعْلُهَا إِنْ أَحَبَّ ذَلِکَ فَقُلْتُ لَهُ وَ کَیْفَ لَهُمْ أَنْ یَعْلَمُوا مِمَّا هِیَ حَتَّی یَفْعَلُوا مَا یَنْبَغِی قَالَ فَالْتَفَتَ یَمِیناً وَ شِمَالًا فِی الْفُسْطَاطِ مَخَافَةَ أَنْ یَسْمَعَ کَلَامَهُ أَحَدٌ قَالَ ثُمَّ نَهَدَ إِلَیَّ فَقَالَ یَا خَلَفُ سِرُّ اللَّهِ فَلَا تُذِیعُوهُ وَ لَا تُعَلِّمُوا هَذَا الْخَلْقَ أُصُولَ دِینِ اللَّهِ بَلِ ارْضَوْا لَهُمْ مَا رَضِیَ اللَّهُ لَهُمْ مِنْ ضَلَالٍ قَالَ ثُمَّ عَقَدَ بِیَدِهِ الْیُسْرَی تِسْعِینَ ثُمَّ قَالَ تَسْتَدْخِلُ الْقُطْنَةَ ثُمَّ تَدَعُهَا مَلِیّاً ثُمَّ تُخْرِجُهَا إِخْرَاجاً رَفِیقاً فَإِنْ کَانَ الدَّمُ مُطَوَّقاً فِی الْقُطْنَةِ فَهُوَ مِنَ الْعُذْرَةِ وَ إِنْ کَانَ مُسْتَنْقِعاً فِی الْقُطْنَةِ فَهُوَ مِنَ الْحَیْضِ قَالَ خَلَفٌ فَاسْتَخَفَّنِی الْفَرَحُ فَبَکَیْتُ فَلَمَّا سَکَنَ بُکَائِی فَقَالَ مَا أَبْکَاکَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَنْ کَانَ یُحْسِنُ هَذَا غَیْرُکَ قَالَ فَرَفَعَ یَدَهُ إِلَی السَّمَاءِ وَ قَالَ وَ اللَّهِ إِنِّی مَا أُخْبِرُکَ إِلَّا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَنْ جَبْرَئِیلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ [۱] .
    📘 "کافی: خلف بن حماد کوفی نقل کرده، یکی از اصحاب با دخترک بالغی که هنوز حیض نشده بود ازدواج کرد؛ وقتی با او نزدیکی کرد، خون جاری شد و همین طور می*آمد و تا حدود ده روز قطع نشد، گفت او را به قابله*ها و زنانی که وارد هستند نشان دهید، زن*ها نظرات مختلفی داشتند؛ بعضی می*گفتند خون حیض است و بعضی می*گفتند خون بکارت است.
    این مسأله را از فقهای خود مثل ابوحنیفه و دیگران سؤال کردند؛ جواب دادند: خالی از اشکال نیست، نماز فریضه ای واجب است باید وضو بگیرد و نمازش را بخواند و شوهرش باید تا پاک شدن، از نزدیکی با او خودداری کند. اگر خون حیض باشد، نمازش ضرری ندارد و اگر خون بکارت باشد، او فریضه اش را به جا آورده است. دخترک همین کار را کرد.
    خلف بن حماد نقل کرده، من در همان سال به حج رفتم، وقتی وارد منی شدیم، برای ابا الحسن بموسی بن جعفر علیه السّلام پیغام فرستادم و عرض کردم: مسأله ایست که برای ما خیلی مشکل شده است، اگر صلاح می*بینید، اجازه دهید به محضر شما برسم و در مورد آن از شما سؤال کنم. ایشان پیغام فرستادند که: وقتی رفت و آمد آرام شد و خلوت شد، پیش من بیا إن شاء اللَّه. صبر کردم تا شب شد و وقتی دیدم رفت و آمد مردم در منی کم شد، به سمت خیمه ایشان رفتم.
    نزدیک خیمه که رسیدم، غلام سیاهی را دیدم که بر سر راه نشسته است، گفت: آقا که باشند؟ گفتم: یکی از حاجیان. گفت: اسمت چیست؟ گفتم: خلف بن حماد. گفت: می*توانی بدون اذن وارد شوی، ایشان به من امر کرده اند که اینجا بنشینم و هر وقت آمدی به تو اجازه ورود بدهم. داخل رفتم و بر ایشان سلام کردم و جواب سلام مرا دادند. تنها روی تشک نشسته بودند و در خیمه جز ایشان شخص دیگری نبود. وقتی مقابلشان نشستم، حال مرا پرسیدند و من نیز حالشان را پرسیدم.
    به ایشان عرض کردم: یکی از دوست داران شما با دخترکی بالغ که هنوز حائض نشده بود ازدواج کرد، پس از نزدیکی کردن، خون از دختر آمد و همین طور می*آمد و در حدود ده روز قطع نشد. زن*های قابله اختلاف نظر داشتند؛ بعضی می*گفتند: خون حیض است و بعضی می*گفتند: خون بکارت است. این زن چه باید بکند؟
    فرمودند: باید تقوا پیشه کند؛ اگر خون حیض باشد، نماز نخواند تا پاک شود و همسرش نیز باید از نزدیکی با او خودداری کند. اگر خون بکارت باشد، باز باید تقوا پیشه کند و وضو بگیرد و نمازش را بخواند شوهرش هم اگر خواست می*تواند با اونزدیکی کند. به ایشان عرض کردم: آقا از کجا تشخیص دهند که چه خونی است که بعد به این دستورات عمل کنند؟
    حضرت نگاهی به چپ و راست خیمه کردند که مبادا کسی سخنشان را بشنود و سپس برخاستند و نزدیک من آمدند و فرمودند: ای خلف! این از اسرار خداست، آن را فاش نکنید و به این مردم اصول دین خدا را نیاموزید، بگذارید آن*ها در ضلالتی که خدا برایشان پسندیده باقی بمانند. سپس با دست چپشان یک نود نقش بستند و بعد فرمودند: پنبه را این چنین داخل فرج می*گذارد و کمی صبر می*کند، بعد آن را به آرامی خارج می*نماید؛ اگر خون دور پنبه را فرا گرفته بود، خون بکارت است و اگر خون در عمق پنبه رفته بود خون حیض است. خلف می*گوید: از این جواب چنان شاد شدم که به گریه افتادم، وقتی گریه*ام آرام شد، ایشان فرمودند: چرا گریه می*کنی؟ عرض کردم: فدایتان شوم! چه کسی جز شما می*تواند چنین جوابی بدهد؟ دستشان را به طرف آسمان بلند کردند و فرمودند: به خدا قسم این توضیح از جانب رسول الله صلی الله علیه و آله، از جبرئیل، از طرف خود خداوند عزّ و جلّ بود. -. همان ۳: ۹۲ -
    ----------
    [۳]: ۳. العذرة: بالضم، البکارة.

    [۴]: ۴. المضرب: بکسر المیم، الخیمة العظیمة، جمع مضارب.


    📚 الکافی ج ۳ ص ۹۲.
    بحارالانوار ج۴۸ ص۱۱۲

  3. Top | #13

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723
    💫 *ای شیعیان امامتان جان خودش راسپر بلای شماقرار داد!!!!!*
    ✔️ *قربان مهربانی امام موسی کاظم علیه السلام*‼️


    ✍عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى عليه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِى نَفْسِى أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِى.

    على بن ابراهيم از محمد بن عيسى از بعضى از اصحاب ما از امام موسى‏ كاظم عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: به راستى خداوند عزّوجلّ بر شيعیان خشم و غضب كرد و مرا مخيّر گردانید يا خود فدا شوم يا شيعیان به خدا سوگند من با دادن جانم آن ها را حفظ كردم.


    📚الکافی،ج۱،بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ علیهم السلام يَعْلَمُونَ مَتَي يَمُوتُونَ وَ أَنَّهُمْ لَا يَمُوتُونَ إِلَّا بِاخْتِيَارٍ مِنْهُمْ، ح۵

  4. Top | #14

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723

  5. Top | #15

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723

  6. Top | #16

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723
    👌علت «کاظم» لقب گرفتن حضرت موسی بن جعفر علیه*السلام

    ▪️کُنْیَتُهُ علیه السلام أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ وَ أَبُو الْحَسَنِ الْمَاضِی وَ أَبُو إِبْرَاهِیمَ وَ أَبُو عَلِیٍّ وَ یُعْرَفُ بِالْعَبْدِ الصَّالِحِ وَ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ وَ زَیْنِ الْمُجْتَهِدِینَ وَ الْوَفِیِّ وَ الصَّابِرِ وَ الْأَمِینِ وَ الزَّاهِرِ وَ سُمِّیَ بِذَلِکَ لِأَنَّهُ زَهَرَ بِأَخْلَاقِهِ الشَّرِیفَةِ وَ کَرَمِهِ الْمُضِی ءِ التَّامِّ وَ سُمِّیَ الْکَاظِمَ لِمَا کَظَمَهُ مِنَ الْغَیْظِ وَ غَضِّ بَصَرِهِ عَمَّا فَعَلَهُ الظَّالِمُونَ بِهِ حَتَّی مَضَی قَتِیلًا فِی حَبْسِهِمْ وَ الْکَاظِمُ الْمُمْتَلِی خَوْفاً وَ حُزْناً وَ مِنْهُ کَظَمَ قِرْبَتَهُ إِذَا شَدَّ رَأْسَهَا وَ الْکَاظِمَةُ الْبِئْرُ الضَّیِّقَةُ وَ السِّقَایَةُ الْمَمْلُوَّةُ وَ کَانَ علیه السلام أَزْهَرَ إِلَّا فِی الْقَیْظِ لِحَرَارَةِ مِزَاجِهِ رَبِعٌ تَمَامٌ خَضِرٌ حَالِکٌ کَثُّ اللِّحْیَةِ.

    ▪️عَنْ رَبِیعِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: کَانَ وَ اللَّهِ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ مِنَ الْمُتَوَسِّمِینَ یَعْلَمُ مَنْ یَقِفُ عَلَیْهِ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ یَجْحَدُ الْإِمَامَ بَعْدَهُ إِمَامَتَهُ فَکَانَ یَکْظِمُ غَیْظَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَا یُبْدِی لَهُمْ مَا یَعْرِفُهُ مِنْهُمْ فَسُمِّیَ الْکَاظِمَ لِذَلِکَ.

    🔸کنیه ایشان اباالحسن اول و اباالحسن ماضی و اباابراهیم و اباعلی بود و با القاب عبد صالح، نفس زکیه، زین المجتهدین، وفی، صابر، امین و زاهر شناخته می*شدند. لقب زاهر را از آن جهت یافتند که اخلاق پسندیده و بخشش فراوان ایشان درخشان بود. لقب کاظم نیز به جهت آن بود که از ستم*هایی که ظالمین در حق ایشان می*نمودند، کظم غیظ و چشم پوشی می*کردند. تا این که در زندان آن کشته شدند. کاظم به کسی می*گویند که خوف و اندوه او را فرا گرفته باشد، همچنین می*گویند: کظم قربته که یعنی سر مشکش را محکم کرد، چاه کاظمه به چاهی می*گویند که سرش تنگ باشد و افراد زیادی برای آب برداشتن بر آن تجمع کرده باشند. امام موسی کاظم علیه السلام صورت درخشانی داشتند مگر در تابستان ها؛ زیرا مزاج ایشان حرارتی بود. قامتی متوسط، صورتی سبزه و سیاه، و محاسنی پرپشت داشتند.

    🔸ربیع بن عبدالرحمن گفته است: به خدا قسم، موسی بن جعفر علیه السّلام از بزرگ مردانی بودند که می*دانستند چه کسی بعد از فوتشان در ایشان توقف خواهند کرد و امامت امام بعد از ایشان را انکار می*کنند. ولی این خشم خویش را در برابر آن*ها فرو می*خوردند و آن چه از دل آن*ها می*دانستند اظهار نمی کردند. از همین جهت کاظم لقب گرفتند.

    📚 علل الشرایع: ۲۳۵
    📚 معانی الأخبار: ۶۵
    📚 عیون أخبارالرّضا: ۱، ۱۱۲
    📚 مناقب إبن شهر آشوب: ۳، ۴۳۷

  7. Top | #17

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723
    👌خردمند کسی است که ...

    ▪️إِنَّ الْعَاقِلَ الَّذِی لَا یَشْغَلُ الْحَلَالُ شُکْرَهُ وَ لَا یَغْلِبُ الْحَرَامُ صَبْرَهُ

    🔸امام موسی کاظم علیه*السلام می فرمایند: راستی خردمند کسی است که حلال از شکرش باز ندارد و حرام بر صبرش چیره نشود.

    📚بحارالانوار: ج۱ ، ص۱۳۷

  8. Top | #18

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723
    ◾الْمُعَذَّبِ فى قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطاميرِ، ذِى السّاقِ الْمَرضوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنازَةِ الْمُنادى عَلَيْها بِذُلِّ الاِسْتِخْفاف.


    امام كاظم عليه السلام:

    انتظارُ الفَرَجِ مِن الفَرَجِ.
    انتظار فرج، جزء فرج است.

    📚الغيبة للطوسي: ۴۵۹ / ۴۷۱.

  9. Top | #19

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723
    ▪️ عَنْ مُوسَی بنِ جعفرٍ علیه السّلام قالَ:

    إِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَی الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِی نَفْسِی أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللهِ بِنَفْسِی .

    🌿 امام موسی کاظم سلام الله علیه فرمود:
    خداوند متعال بر شیعیان غضب کرد ، پس مرا مخیّر ساخت که یا من و یا آنها فدا شویم ، بخدا قسم من با دادن جان خودم ایشان را حفظ کردم .

    📚 کافی ۱ / ۲۶۰ ، حدیث ۵ .


    اهل بیت علیهم السلام اینگونه شیعیان را حفظ کرده اند، ما برای آنها چه کرده ایم؟

  10. Top | #20

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.33
    نوشته ها
    1,307
    تشکر کرده
    723
    🔍 خریدن جانِ علی بن یقطین

    [اعلام الوری]، [مناقب ابن شهر آشوب و ارشاد] محمّد بن فضل نقل کرده، در بین اصحاب اختلاف روایت بود که مسح پاها در وضوء، از سر انگشتان تا برآمدگی پا است، یا از برآمدگی پا تا سر انگشتان است. علی بن یقطین نامه ای به ابا الحسن موسی علیه السّلام نوشت که اصحاب ما در مورد مسح پا اختلاف دارند، اگر صلاح بدانید و برای من نامه ای با خط خود در این مورد بنویسید تا طبق آن عمل کنم، إن شاء الله این کار را خواهم کرد. ابا الحسن علیه السّلام در جواب نوشتند: اختلافی که بین اصحاب درباره وضو گفتی را متوجه شدم، آن چه در این مورد به تو امر می*کنم این است که: سه مرتبه مضمضه کنی و سه مرتبه استنشاق نمایی و سه بار صورت خود را بشویی و آب را به لابلای محاسن خود برسانی و تمام سرت را مسح کنی و روی گوش*ها و داخل دو گوشت مسح کنی و پاهایت را تا سه مرتبه تا برآمدگی آن بشویی و بر خلاف این عمل نکنی.
    وقتی نامه به علی بن یقطین رسید، از مضمون آن تعجب کرد، زیرا بر خلاف فتوای تمام علمای شیعه بود. با خود گفت: مولایم خود بهتر می*داند چه فرموده است و من امر ایشان را اطاعت می*کنم. از آن پس وضوی خود را طبق این دستور می*گرفت و به جهت اطاعت از دستور ابا الحسن علیه السلام بر خلاف همه شعیان عمل می*نمود. پیش هارون الرشید از علی بن یقطین سعایت کردند که او رافضی است و در مذهب مخالف شماست.
    هارون به یکی از خواص خود گفت: خیلی در مورد علی بن یقطین حرف می*زنند و او را متهم به مخالفت با ما و تمایل به تشیع می*کنند. اگر چه من در خدمتش به ما کوتاهی نمی بینم و بارها نیز امتحانش نموده*ام و چیزی که شاهد بر این اتهام باشد ندیده ام. دوست دارم طوری که خودش متوجه نشود، یک آزمایش دیگر بکنم، زیرا اگر متوجه شود، تقیه خواهد کرد.
    آن شخص گفت: ای امیرالمؤمنین! شیعیان در وضو با اهل سنت اختلاف دارند و وضوی آن*ها سبکتر است و پاها را نمی شویند؛ ای امیرالمؤمنین! طوری که متوجه نشود از وضویش او را امتحان کن. گفت: آری، با این راه وضعش معلوم می*شود. مدتی تصمیم خود را به تأخیر انداخت. یک روز به قدری کار به او سپرد که تا وقت نماز مشغول بود و در خانه اش ماند. علی بن یقطین در یک اتاق مخصوص تنها وضو می*گرفت و نماز می*خواند. وقت نماز که شد، هارون از پشت دیوار اطاق طوری که علی بن یقطین او را نمی دید به او نگاه می*کرد. او برای وضو آب خواست؛ سه مرتبه مضمضه نمود و سه مرتبه استنشاق و سه بار صورتش را شست و لابلای محاسن خود نیز آب رسانید و دستش را تا آرنج سه مرتبه شست و سر و گوش خود را مسح کرد و دو پای خود را شست. هارون تمام کارهای او را زیر نظر داشت.
    وقتی دید که او چنین وضو می*گیرد، نتوانست خود را نگهدارد، خود را به او نشان داد و گفت: ای عی بن یقطین! دروغ گفتند آنهائی که می*گفتند تو شیعه هستی، بعد از این جریان وضعیت او پیش هارون اصلاح شد. در این زمان نامه ای بدون درخواست قبلی از ابا الحسن علیه السلام رسید که: ای علی بن یقطین! از این به بعد طوری وضو بگیر که خداوند دستور داده است؛ یک بار صورتت را از روی وجوب و بار دوم برای شستن بیشتر بشوی و در مورد دستانت از آرنج هم همین طور عمل کن و قسمت جلو سرت و روی دو پایت را نیز با باقی مانده رطوبت وضو مسح کن. آنچه بر تو بیم داشتم از بین رفت. و السلام.

    📚 بحارالانوار، جلد۴۸، ص ۳۸


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •