????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6






  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    شهریور 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    148
    تشکر کرده
    6

    آشنایی با 8 بانوی پرستار سپاه امام زمان(عج)

    حضور 50 زن در بین یاران امام که امام باقر(ع) می*فرماید: به ‏خدا سوگند، 313 نفر می‏آیند که 50 نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد یا حضور زنان آسمانی که پیامبر اکرم(ص) می*فرماید: عیسی‏ بن مریم به همراه 800 مرد و 400 زن از بهترین و شایسته‏ترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد.
    همچنین رجعت زنان که سومین گروه از یاوران اباصالح المهدی(عج)، زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آن*ها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند کرد که در منابع معتبر اسلامی نام 13 زن یاد می‏شود که به هنگام ظهور قائم آل محمد(ص) زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان(عج) به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت.
    امام صادق(ع) اسامی این زنان را این چنین بیان می کنند: همراه قائم(عج) 13 زن خواهند بود که به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به ‏عهده خواهند گرفت، فرمود: قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه(مادر عمار یاسر)، زبیده ‏ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه
    در نهایت بانوان منتظر چهارمین گروه یاوران امام زمان(عج) هستند که پیش از ظهور حضرت بقیة‏ اللّه رحلت کرده‏اند، به آنان گفته می‏شود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلی می‏توانی حضور داشته باشی، آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد
    خوشا به نیمه شبی با خدا صفا کردن/زبان حال گشودن ز دل دعا کردن/تمام لذت عالم نمیرسد قدرش/به یک دقیقه مناجات با خدا کردن/

  2. 2 کاربر زیر بابت این پست از tana، تشکر کرده اند:

    حامد (پنجشنبه 07 شهریور 92),tamjidi (یکشنبه 10 شهریور 92)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    شهریور 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    148
    تشکر کرده
    6
    - صیانه ماشطهاو یکی از همان 13 بانویی است که در دولت حضرت مهدی(عج) زنده شده، به دنیا باز می‏گردد. وی همسر «حزقیل»، پسر عموی فرعون و شغلش آرایشگری دختر فرعون بود، او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسی، ایمان آورده بود امّا همچنان ایمان خود را پنهان می‏کرد.
    نوشته‏اند: روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد و بی‏اختیار نام خدا را بر زبان جاری ساخت، دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است، دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را احضار کرد و گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری؟
    گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمی‏کشم و تو را پرستش نمی‏کنم. فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند و همه بچه‏های آن زن را در حضورش در آتش افکنند، چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید، صیانه می‏خواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند و خداوند دراثر صبر و تحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدی زنده می‏گرداند تا هم به آن حضرت خدمت کند و هم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد.
    2- سمیه، مادر عمار یاسر
    وی هفتمین نفری بود که به اسلام گروید و بدین ‏سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترین شکنجه‏ها را بر او روا داشت، او و شوهرش یاسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آن*ها را اجبار کرد که پیامبر خدا را دشنام دهند، اما آن ها حاضر به چنین‏ کاری نشدند، او نیز زره آهنی به سمیه و یاسر پوشانید و آن ها را در آفتاب سوزان نگه ‏داشت. پیامبر که گاه از کنارشان عبور می‏کرد، آن*ها را به صبر و مقاومت سفارش می‏کرد و می‏فرمود: ای خاندان یاسر، صبر پیشه سازید که وعده گاه شما بهشت است، سرانجام ابوجهل بر هر یک ضربتی وارد ساخت و ایشان را به ‏شهادت رساند.
    خداوند این زن را به پاداش صبر و مجاهدتی که در راه اعتلای اسلام نشان داد و بدترین شکنجه را از دشمن خدا تحمل کرد، در ایام ظهور مهدی آل محمد(ص) زنده خواهد کرد تا تحقق وعده الهی را ببیند و در لشکر ولی خدا به یاوران آن حضرت خدمت کند.
    خوشا به نیمه شبی با خدا صفا کردن/زبان حال گشودن ز دل دعا کردن/تمام لذت عالم نمیرسد قدرش/به یک دقیقه مناجات با خدا کردن/

  4. 2 کاربر زیر بابت این پست از tana، تشکر کرده اند:

    حامد (پنجشنبه 07 شهریور 92),tamjidi (یکشنبه 10 شهریور 92)

  5. Top | #3

    تاریخ عضویت
    شهریور 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    148
    تشکر کرده
    6
    3- نسیبه، دختر کعب مازنیه
    او معروف به «ام ‏عماره» و از زنان فداکار صدر اسلام است که در برخی از جنگ های پیامبر اسلام(ص) شرکت جسته و مجروحان جنگی را مداوا کرده است، او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا کرد، با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت و در این راه بدنش زخم های فراوان برداشت.
    پیامبر عزیز این فداکاری را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود: امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است، پس از فروکش کردن جنگ، نسیبه با 13 زخم سنگین به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت، با شنیدن فرمان پیامبر خدا(ص) که فقط مجروحان جنگ باید به تعقیب دشمن بشتابند، نسیبه از جای برخاست و آماده رفتن شد، اما به‏ علت شدت خونریزی نتوانست شرکت کند، همین که پیامبر از تعقیب دشمن برگشت، پیش از آنکه به خانه برود، عبداللّه‏ بن کعب مازنی را برای احوالپرسی نسیبه و سلامتی وی به نزد او فرستاد و چون از سلامتی وی آگاه گشت شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد.
    4-امّ ایمن
    از زنان پرهیزکار و خدمتکار حضرت رسول(ص) است. پیامبر به ‏او مادر خطاب می‏کرد و می‏فرمود: hین زن، باقی‏مانده‏ای از خاندان من است، وی همواره در کنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می‏پرداخت.
    ام ایمن از شیفتگان خاندان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا(س) او را به ‏عنوان شاهد معرفی کرد، وی پنج یا شش ماه پس از پیامبر از دنیا رفت.
    خوشا به نیمه شبی با خدا صفا کردن/زبان حال گشودن ز دل دعا کردن/تمام لذت عالم نمیرسد قدرش/به یک دقیقه مناجات با خدا کردن/

  6. 2 کاربر زیر بابت این پست از tana، تشکر کرده اند:

    حامد (پنجشنبه 07 شهریور 92),tamjidi (یکشنبه 10 شهریور 92)

  7. Top | #4

    تاریخ عضویت
    شهریور 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    148
    تشکر کرده
    6
    5-امّ خالد
    در روایت دو بانو به این نام مشهور شده‏اند: ام خالد احمسیه و ام خالد جهنّیه، شاید مقصود ام خالد مقطوعة الید (دست بریده) باشد که یوسف‏ بن عمر، پس از به ‏شهادت رساندن زید بن علی بن الحسین در کوفه، دست او را به جرم شیعه بودن قطع کرد، در کتاب رجال کشی درباره شخصیت و مقام این زن فداکار از امام صادق(ع)، مطلبی ذکر شده که حایز اهمیت است، ابوبصیر گوید: در خدمت امام صادق نشسته بودیم که ام خالد مقطوعة‏ الید از راه رسید، حضرت فرمود: ای ابابصیر، آیا میل داری که کلام امّ خالد را بشنوی؟
    من عرض کردم: آری ای فرزند رسول خدا! با شنیدن آن شادمان می‏گردم... در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت، دیدم وی در کمال فصاحت و بلاغت صحبت می‏کند. سپس حضرت پیرامون موضوع ولایت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.
    6-زبیده
    مشخصات کاملی از او نقل نشده است، احتمال دارد زبیده زن هارون‏ الرشید باشد که شیخ صدوق، درباره‏اش گفته است: وی یکی از هواداران و پیروان اهل بیت است، هنگامی که هارون دانست از شیعیان است قسم خورد که طلاقش دهد، زبیده کارهای خدماتی بسیاری داشت که یکی آبرسانی به عرفات است، همچنین نوشته‏اند وی 100 کنیز داشت که پیوسته مشغول حفظ قرآن بودند و همیشه از محل سکونت او صدای تلاوت قرآن شنیده شد. زبیده در سال 216 قمری رحلت کرد.
    خوشا به نیمه شبی با خدا صفا کردن/زبان حال گشودن ز دل دعا کردن/تمام لذت عالم نمیرسد قدرش/به یک دقیقه مناجات با خدا کردن/

  8. 2 کاربر زیر بابت این پست از tana، تشکر کرده اند:

    حامد (پنجشنبه 07 شهریور 92),tamjidi (یکشنبه 10 شهریور 92)

  9. Top | #5

    تاریخ عضویت
    شهریور 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    148
    تشکر کرده
    6
    7-حبّابه والبیه
    از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت، در یک یا دو نوبت به‏وسیله امام زین‏العابدین و امام رضا(ع) جوانی‏اش به‏ او بازگردانده شد، اولین ملاقات وی با امیرمؤمنان(ع) بود که از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست کرد، حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثری بر جای بگذارد او امام است، از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام بعدی می‏رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ می‏زدند و اثر آن نقش می‏بست، نوبت که به امام رضا(ع) رسید، حضرت نیز چنین کرد، حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا(ع) زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت.
    روایت شده است که وقتی حبابه به خدمت امام زین‏العابدین رسید، 113 سال از عمرش سپری شده بود، حضرت با انگشت سبابه خود اشاره‏ای کرد و جوانی‏اش بازگشت.
    8-قنواء
    دختر رشید هجری، یکی از شیعیان و پیروان علی(ع) و خود از یاران با وفای حضرت امام جعفر صادق(ع) است، وی دختر بزرگمردی است که در راه محبت و دوستی امیرمؤمنان به‏ طرز دلخراشی به‏ شهادت رسید، از گفتار شیخ مفید بر می‏آید که قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبیداللّه‏ بن زیاد شاهد قطع دو دست و دو پای پدر خود بوده و به ‏کمک دیگران بدن نیمه‏ جان پدر را از دارالاماره بیرون آورده و به ‏خانه منتقل کرده است.
    خوشا به نیمه شبی با خدا صفا کردن/زبان حال گشودن ز دل دعا کردن/تمام لذت عالم نمیرسد قدرش/به یک دقیقه مناجات با خدا کردن/

  10. 2 کاربر زیر بابت این پست از tana، تشکر کرده اند:

    حامد (پنجشنبه 07 شهریور 92),tamjidi (یکشنبه 10 شهریور 92)

  11. Top | #6


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    سلام
    ضمن تشکر لطفا سایت یا کتابی که از اون این مطلب نقل کردید ؛ ذکر کنید
    بر همه عایشه های امروز لعنت


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •