اَلْحِكْمَةُ لا تَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ
حكمت ، اثرى در دل ها و قلب هاى فاسد نمى گذارد.
نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 23
اَلْحِكْمَةُ لا تَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ
حكمت ، اثرى در دل ها و قلب هاى فاسد نمى گذارد.
نزهة النّاظر و تنبیه الخاطر: ص 141، ح 23
الْهَزْلُ فكاهَةُ السُّفَهاءِ ، وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ
مسخره كردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است و كار انسان هاى نادان مى باشد.
بحارالأنوار، ج 75، ص 369، ح 2
اِنَّ الحَرامَ لا ینمى وَ اِن نَمى لا یبارَک لَهُ فیهِ وَ ما اَنفَقَهُ لَم یؤجَر عَلَیهِ وَ ما خَلَّـفَهُ کانَ زادَهُ اِلَى النّارِ
به راستى که حرام، افزایش نمىیابد و اگر افزایش یابد ، برکتى ندارد و اگر انـفاق شود ، پاداشى ندارد و اگر بماند ، توشهاى به سوى آتـش خواهد بود.
کافى، ج 5، ص 125، ح 7
اَلنّاسُ فِى الدُّنیا بِالاَموالِ وَ فِى الآخِرَةِ بِالاَعمالِ
اعتبار مردم در دنیا به مال است و در آخرت به عمل.
بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح3
. أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ (علیه السلام)
(خطاب به یکی از اهالی ری)بدان که اگر در شهر خودتان قبر عبد العظیم(علیه السلام) را زیارت کنى، همچون کسى هستی که حسین بن على (علیه السلام) را زیارت کرده باشد.
میزان الحکمه، ح 7984
إِنَّ اللهَ لا یُوصفُ إلا بِما وصفَ بِه نَفسهُ، و أَنی یُوصَف الَّذی تُعجِز الحَواسُ أَن تُدرِكهُ و الاَوهامُ أَن تنَالهُ و الخطراتُ أن تحُدَّه و الأَبصارُ عَن الِإحاطَة بِه. نَأی فِی قُربه و قَرُب فی نَأیه
به راستی كه خدا، جز بدانچه خودش را وصف كرده، وصف نشود. كجا وصف شود آن كه حواس از دركش عاجز است، و تصورات به كنه او پی نبرد، و در دیده ها نگنجد؟ او با همه نزدیكی اش دور است و با همه دوری اش نزدیك.
تحف العقول ، ص 510
المَقادِیر تَریكَ مَا لا یخطِر ِببالِك
مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می سازد كه به فكرت خطور نكرده است.
مسند الامام الهادی ، ص 303
العِتابُ مِفتَاحُ الِّثقالِ ، و العِتابُ خَیرٌ مِن الحِقد
گلایه كلید گرانباری است ، ولی گلایه بهتر از كینه توزی است.
مسند الامام الهادی ، ص 304
أُذكر حَسراتِ الَتفرِیطِ بِأخذِ تَقدِیم الحَزم
افسوس كوتاهی كارهای گذشته را با تلاش در آینده جبران كنید.
تحف العقول ، ص 512
الجاهِلُ أَسیرُ لِسانِه
نادان ، اسیر زبان خویش است.
مسند الامام الهادی ، ص 304