????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
صفحه 5 از 6 نخستنخست ... 3456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 41 به 50 از 51






  1. Top | #41

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.26
    نوشته ها
    1,239
    تشکر کرده
    285
    در دست تو تلاطم شمشير ديدني ست
    فرزند لافتايي و شير عرب شدي

    فرماندة سپاهي و آب آور حسين
    اي نافذ البصيره ترين ياور حسين

    بي شک تو صبح روشن شبهاي تيره اي
    خورشيدي و به ظلمت اين شام چيره اي

    تسخير کرده جذبة چشم تو ماه را
    بي*خود که نيست تو قمر اين عشيره اي

    عصمت دخيل تار عباي تو از ازل
    جز بندگي نديده کسي از تو سيره اي

    قدر تو را کسي نشناسد در اين مقام
    وقتي براي امر شفاعت ذخيره اي

    ما را بس است وقت عبور از پل صراط
    از تار و پود بيرق تو دستگيره اي

    چشم اميد عالم و آدم به دست توست
    باب الحسين هستي و پرچم به دست توست

    فردوس دل هميشه اسير خيال توست
    حتي نگاه آينه محو جمال توست

    تو ساقي کرامت و لطف و اجابتي
    اين آب نيست زمزمه هاي زلال توست

    ايثار و پايمردي و اوج وفا و صبر
    تنها بيان مختصري از کمال توست

    در محضر امام تو تسليم محضي و
    والاترين خصائل تو امتثال توست

    فردا همه به منزلتت غبطه مي خورند
    فردا تمام عرش خدا زير بال توست

    باب الحوائجي و اجابت به دست تو
    تنها بخواه، عالم هستي مجال توست

    اي آفتاب علقمه: روحي لک الفدا
    اي آرزوي فاطمه: روحي لک الفدا
    کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
    خانه مان در
    غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
    اشک ما نذر روضه ی
    زهراست (سلام الله علیها).......
    چادر خاکی شروع کربلاست .......
    یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)

  2. Top | #42

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.26
    نوشته ها
    1,239
    تشکر کرده
    285
    اي آفتاب روشن شبهاي علقمه
    سرو رشيد خوش قد و بالاي علقمه

    داده ست مشک تشنة تو آب را بها
    اي آبروي آب، مسيحاي عقلمه

    وقتي که چند موج عليل شريعه را
    کرده ست خاک پاي تو درياي علقمه

    لب تشنة زيارت لبهات مانده است
    آري نگفته اي به تمناي علقمه

    امروز دستهاي تو افتاد روي خاک
    تا پا بگيرد از دل صحراي علقمه

    با وعده هاي مادرت آسوده خاطريم
    چشم اميد ماست به فرداي علقمه

    اين عطر ياس حضرت زهراست مي وزد
    از سمت کربلاي تو ، سقاي علقمه

    شبهاي جمعه نالة محزون مادري
    مي آيد از حوالي درياي علقمه

    ام البنين و فاطمه با قامتي کمان
    اينجا نشسته اند و شده آب روضه خوان

    فرصت نداد تا که لبي تر کند گلو
    دارد به دست، ماه حرم، مشک آرزو

    مي آيد از کنار شريعه شهاب وار
    بسته ست راه را به حرم لشکر عدو

    طوفان تير مي وزد از بين نخلها
    حالا شنيدني شده با مشک گفتگو:

    « بسته ست جان طفل صغيري به جان تو
    تو مشک آب نه که تويي جام آبرو

    اي مشک جان من به فداي سر حسين
    اما تو آب را برسان تا خيام او »

    اما شکست ساغر و ساقي ز دست رفت
    جاري ست خون ز بادة چشمش سبو سبو

    با مشک پاره پاره به سوي حرم نرفت
    تا با امام خود نشود باز رو برو

    تنها پناه اهل حرم بر نگشته است
    مي بارد از نگاه سکينه : عمو عمو

    در خيمه اوج بي کسي احساس مي شود
    خورشيد نيزه ها سر عباس مي شود
    کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
    خانه مان در
    غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
    اشک ما نذر روضه ی
    زهراست (سلام الله علیها).......
    چادر خاکی شروع کربلاست .......
    یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)

  3. Top | #43

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.26
    نوشته ها
    1,239
    تشکر کرده
    285
    فتاد دست بلندي ، مشكي كه خالي خالي
    پيش نگاه شريعه ، در همين جا ، اين حوالي
    ظرفيت چشم او را ، كيفيت اين سبو را
    هرگز نخواهيد فهميد اي ظرف هاي سفالي
    اينجا همه تشنه هستند ، اين واقعيت ندارد
    اين حرف ها را در آورد از خود فرات خيالي
    خوردن ندارد بگوييد ، اين ميوه آبي ندارد
    كي ديده سيراب گردد ، لب تشنه از مشكِ كالي
    ديگر نمانده عمودي در خيمه ات تا بخيزي
    دستي نمانده برايت تا چشم خود را بمالي
    تو دست دادي و جايش يك مُشتِ پُر را خريدي
    پس بالهايت گرانند بايد به بالت ببالي
    گفتي برادر بيايد اين بوي سيب از حسين است
    چشمي نداري ببيني : آمد ولي با چه حالي
    گفتند : آيا عمو رفت ، گفتند و آنقدر گفتند
    شايد جوابي بگيرند اين جمله هاي سئوالي
    ديدم قيامت بپا شد چشمي به حرف آمد و گفت :
    اينجا همه آب خوردند از دستهاي زلالي
    بعد از تو بايد بخشكد اندام هرچه كه درياست
    بعد از تو بايد ببارد اين آسمان ، خشكسالي
    تو سفره كردي دلت را تا ما گرسنه نباشيم
    ما غافلان باز هر روز دنبال نان حلالي
    کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
    خانه مان در
    غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
    اشک ما نذر روضه ی
    زهراست (سلام الله علیها).......
    چادر خاکی شروع کربلاست .......
    یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)

  4. Top | #44

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.26
    نوشته ها
    1,239
    تشکر کرده
    285
    برادر با برادر دست می*داد برای بار آخر دست می*داد
    چه احساس قشنگی ظهر آن روز
    به عباس دلاور دست می*داد
    کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
    خانه مان در
    غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
    اشک ما نذر روضه ی
    زهراست (سلام الله علیها).......
    چادر خاکی شروع کربلاست .......
    یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)

  5. Top | #45

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.26
    نوشته ها
    1,239
    تشکر کرده
    285
    نقل قول نوشته اصلی توسط حامد نمایش پست ها
    سلام خیلی خیلی زیبا بود

    همه شعر ها خوندم خیلی لذت بردم

    تا حالا در باره حضرت عباس این همه شعر نخونده بودم یکجا

    خوبه دوستان برای هر معصوم یک بانک شعر درست کنند هرکس یکنفر انتخاب کنه براش شعر درست کنه
    اصلا یه پیشنهاد دیگه
    اگر پایه هستید یه انجمن به اسم بانک شعر درست کنیم
    موافقین اعلام کنند
    منم موافقم
    کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
    خانه مان در
    غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
    اشک ما نذر روضه ی
    زهراست (سلام الله علیها).......
    چادر خاکی شروع کربلاست .......
    یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)

  6. Top | #46

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.26
    نوشته ها
    1,239
    تشکر کرده
    285
    ویرایش توسط hamid reza : شنبه 01 تیر 92 در ساعت 10:03 قبل از ظهر
    کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
    خانه مان در
    غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
    اشک ما نذر روضه ی
    زهراست (سلام الله علیها).......
    چادر خاکی شروع کربلاست .......
    یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)

  7. 2 کاربر زیر بابت این پست از hamid reza، تشکر کرده اند:

    J.MOGHADAM (یکشنبه 02 تیر 92),Yaser.76 (سه شنبه 04 تیر 92)

  8. Top | #47

    تاریخ عضویت
    شهریور 1391
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.16
    نوشته ها
    665
    تشکر کرده
    146
    این شعره؟؟؟
    اللهم العن الجبت و طاغوت و...

  9. Top | #48

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.26
    نوشته ها
    1,239
    تشکر کرده
    285
    مادرت آمده بالای سرم گریه کند
    به پذیرایی چشمان ترم گریه کند
    مادرم ام بنین کرب و بلا نیست ولی
    شکر حق مادر تو هست برم گریه کند
    کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
    خانه مان در
    غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
    اشک ما نذر روضه ی
    زهراست (سلام الله علیها).......
    چادر خاکی شروع کربلاست .......
    یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)

  10. Top | #49


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    ای ول داداش حمید
    خیلی عکس قشنگیه

  11. تشکر شده توسط :

    hamid reza (یکشنبه 02 تیر 92)

  12. Top | #50

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    228
    تشکر کرده
    189
    به یکتایی قسم یکتاست عباس
    اگرچه زاده ام البنین است
    ولیکن مادرش زهراست عباس
    ای مهجت قلب مصطفی ادرکنا محبوبه ی ذات کبریا ادرکنا

    با آنکه علیست رکن ما کان و یکون ای رکن علی مرتضی ادرکنا

  13. تشکر شده توسط :

    Yaser.76 (سه شنبه 04 تیر 92)


صفحه 5 از 6 نخستنخست ... 3456 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •