اینم زیباست:
ای پر پرواز تو دستان تو جان حسین جان علی جان تو
مشق جنون کرده به کرب*و*بلا
با دل دیوانۀ ما آشنا
ای قمر لشکر هفتاد و دو
تاج سر لشکر هفتاد و دو
زمزم جوشان ولایت تویی
ختم سخن جان ولایت تویی
" چار امامی که تو را دیده*اند
دست عَلَم*گیر تو بوسیده*اند »
ای ادب از بادۀ چشم تو مست
کرد خدا دست تو را فوق دست
مادر تو مادر کرب*و*بلاست
مادر تو همسر شیر خداست
روز نخستین که صدا زد بلا
کرد خدا سِرّ تو را برملا
گشت ز میلاد تو عالم عزیز
نام تو کرد عالم و آدم عزیز
دیدۀ بیدار علی در زمین
شیر خطرپوی ولی در کمین
شاه جهان ماه بنی*هاشمی
قبلۀ آگاه بنی*هاشمی
چشم تو را خواب نفهمیده بود
سِرّ تو را آب نفهمیده بود
تشنگی*ات شیفته*ام می*کند
مستی این باده چه*ام می*کند؟
میوۀ دستان تو را چید و برد
یار پسندید، پسندید و برد
یار پسندیده تویی یار ما
هر نفست گرمی بازار ما
زمزم جوشان ولایت تویی
ختم سخن جان ولایت تویی