آفریده شدم برای علی
تا بیفتم به دست و پای علی
اینکه ما از چه آفریده شدیم
علتش هست خاک پای علی
آفریده شدم برای علی
تا بیفتم به دست و پای علی
اینکه ما از چه آفریده شدیم
علتش هست خاک پای علی
اللهم العن الجبت و طاغوت و...
mahdi11 (پنجشنبه 13 تیر 92)
در برج ولا مهر جهانتاب علي است
در شهر علوم سرمدي، باب علي است
از اول خلقت جهان تا محشر
مظلوم ترين شهيد محراب، علي است
اللهم العن الجبت و طاغوت و...
آنجا كه علي واسطه ي فيض خداست
برغير علي هر كه كند تكيه خطاست
با مدعيّان كور باطن گوئـيـد
آنجا كه خدا هست و علي نيست كجاست؟
اللهم العن الجبت و طاغوت و...
mahdi11 (پنجشنبه 13 تیر 92)
mahdi11 (پنجشنبه 13 تیر 92)
چاکرم همشو خوندی ؟؟دمت گرم!!
اللهم العن الجبت و طاغوت و...
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عاقلی فرزانه فرمود:
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
اگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری
کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
خانه مان در غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
اشک ما نذر روضه ی زهراست (سلام الله علیها).......
چادر خاکی شروع کربلاست .......
یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)
Yaser.76 (دوشنبه 10 تیر 92)
در برج ولا مهر جهانتاب علی استدر شهر علوم سرمدی، باب علی استاز اول خلقت جهان تا محشرمظلوم ترین شهید محراب، علی است***آنجا که علی واسطه ی فیض خداستبرغیر علی هر که کند تکیه خطاستبا مدعیّان کور باطن گوئـیـدآنجا که خدا هست و علی نیست کجاست؟
کوچه های غربت و قحطی یک مرد بود.......
خانه مان در غارتِ،بی غیرتی نامرد بود.......
اشک ما نذر روضه ی زهراست (سلام الله علیها).......
چادر خاکی شروع کربلاست .......
یا علی بن ابی طالب (صلوات الله و سلام علیهما)
Yaser.76 (دوشنبه 10 تیر 92)
ستاره خاک نشین در سرای علی است
ستاره که هیچ خورشید زیر پای علی است
ملائکه همه انگشت بر دهان دارند
در آن زمان که صدای خدا صدای علی است
قنوت نافله هایش چقدر بی همتاست
که عرش محو تماشای ربنای علی است
عدالتی که پس از مرگش به زیر خاک افتاد
به دست صاحب الامر است او به جای علی است
تمام آنچه که آورده حضرت احمد
فقط به یاد علی و به نام علی است
خدا به وقت شهادتش حرم برایش ساخت
تمام خاک نجف خاک کربلای علی است
قسم به حق خدا خون بهای کرببلاست
امام کرببلا خون بهای علی است
زمستانی بهاری یافت در خود
دو دست ِ در هوا یک رشته کوهند
بیابان آبشاری یافت در خود!
محمد گفته دینی جز علی نیست!
خلافت را امینی جز علی نیست
همه الحق و الانصاف گفتند
امیرالمؤمنینی جز علی نیست
نبی را با صداقت می شناسند
ولی را با ولایت می شناسند
عبادت جای خود را دارد اما
علی را با عدالت می شناسند
همه اصحاب، جمع و مشکلی نیست
همه جویای حقّ و باطلی نیست
تو در دریایی از آدم ولی حیف-
کنارت آدم دریادلی نیست!!
گَـَهی رحمان، گـَهی جبار می شد
گـَهی قهار و گـَه غفار می شد
عبایش را که می پوشید مولا
خودش یک کعبه ی سیار می شد
کسی اهل نظر را می شناسد؟
صدای پشت در را می شناسد؟
کسی با کیسه ای از کوچه رد شد
کسی این رهگذر را می شناسد؟
نباریده ست بارانی در آتش
دری می سوخت پنهانی در آتش
بر ابراهیم آتش شد گلستان
ولی اینجا گلستانی در آتش ...
شب از تنهایی اش لبریز می شد
فضای کوفه وهم انگیز می شد
علی وقتی که سر در چاه می برد
میان چاه رستاخیز می شد
علی جز با خدا رازی ندارد
به غیر از گریه دمسازی ندارد
میان جمع تنها بود مولا
چه سرداری که سربازی ندارد!
" تعصب " خونبهای این خمیره ست
عرب پابند قانون عشیره ست
در اسلام ابوسفیان گمانم -
عدالت از گناهان کبیره ست!
خدا می خواست تا تقدیر عالم اینچنین باشد
کسی که صاحب عرش است، مهمان زمین باشد
خدا در ساق عرش خویش جایی را برایش ساخت
که حتی ماورای دیده ی روح الامین باشد
خدا می خواست از رخساره ی خود پرده بردارد
خدا می خواست تا دست خودش در آستین باشد
علیٌّ حُبّهُ جُنّه ، قسیمُ النّار والجَنّه
خدا می خواست آن باشد، خدا می خواست این باشد
علی را قبل از آدم آفرید و در شب معراج
به پیغمبر نشانش داد تا حقّ الیقین باشد
به جز نام علی در پهنه ی تاریخ نامی نیست
که بر انگشتر پیغمبران نقش نگین باشد
به جز او نیست دستاویز محکم در دل طوفان
به جز او نیست وقتی صحبت از حبل المتین باشد
مرا تا خطبه های بی الف راهی کن و بگذار
که بعد از خطبه ی بی نقطه ی تو نقطه چین باشد
مرا در بیت بیت شعرهایم دستگیری کن
غزل های تو بی اندازه باید دلنشین باشد
غزل لطف خداوند است، شاعرها خبر دارند
غزل خوب است در وصف امیرالمومنین باشد