????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 22






Threaded View

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    فروردین 1391
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    220
    تشکر کرده
    369

    گفتار عَلّامَه مجلسی در مقدمه بِحَارُ اَلانْوَار

    علّامه مجلسی بعد از حمد و ثنای خداوند و درود بر حضرت ختمی مرتبت پیغمبر اکرم و ائمه طاهرین عَلَیْهِمُ السَّلَام می*گوید:
    «ای پویندگان حق و یقین! و گروندگان به ریسمان پیروی خاندان سَیِّدِ الْمُرْسَلِین، صلوات اللَّه عَلَیهم اجمعین! بدانید که من در اوائل جوانی اشتیاق زیادی به تحصیل انواع علوم و فنون داشتم و به فَضْل الهی وارد دائره آن شدم و قدم در گلزار آن نهادم و با خوب و بد آن مواجه گشتم، تا اینکه آستینم از میوه*های رنگارنگ آن پر شد و گریبانم از بهترین نوع آنها اِشباع گردید. از هر چشمه*ای جرعه گوارایی نوشیدم و از هر خرمنی دو مشته برداشتم.
    سپس به فوائد و نتایج آن علوم نگریستم و درباره*ی مقاصد محصلین و آنچه موجب ترغیب آنها برای نیل به سرانجام تحصیل آن علوم است، اندیشیدم. آنگاه در آن قسمت که برای جهان دیگرم سودمند بود و انسان را به کمالات شایسته می*رساند، دقّت و تأمّل نمودم، تا به فَضْل و الهام باری تعالی به یقین دانستم که اگر علم و دانش از منبع زلالی که از سرچشمه*های وحی و الهام می*جوشد، گرفته نشود، عطش انسان را برطرف نمی*سازد، همان طور که حکمت نیز وقتی از رهبران دین که عُقَلای بشریّت هستند، اخذ نشود گوارا نخواهد بود.
    من در نتیجه مطالعات خود تمام علوم را در کتاب خداوند عزیز (قرآن مجید) که به هیچ وجه باطلی در آن راه ندارد و در اخبار خاندان پیغمبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم که خزانه دار دانش آن حضرت و ترجمان وحی او بودند یافته و دانستم که دانش قرآن مجید عقول بندگان را برای استنباط خود کافی نمی*داند و جز پیغمبر و امامان عالی مقام (ع) که خداوند آنها را برگزیده و پیک وحی الهی در خانه*های آنان فرود آمده است، کسی به آن احاطه پیدا نمی*کند!
    چون به این نتیجه رسیدم، آنچه را که زمانی در راه آموختنش صرف عمر کرده بودم، با اینکه در زمان ما رواج کامل دارد، ترک گفتم و سراغ چیزی رفتم که می*دانستم در سرای دیگر نافع به حالم می*باشد، با اینکه اینها (احادیث و اخبار) در عصر ما بازار کسادی دارد!! از میان علوم دینی بررسی و جستجوی اخبار ائمه اطهار عَلَیْهِمُ السَّلَام را برای کار خود برگزیدم و در آن باره به بحث و تحقیق و مطالعه پرداختم و چنان که می*باید، با دقّت، آنها را از نظر گذراندم و به اندازه*ی لازم، نیروی تفکّر خود را پیرامون آن به کار انداختم؛ در نتیجه، اخبار و آثار خاندان پیغمبر صلی اللَّه عَلَیه و آله را همچون کشتی نجاتی یافتم که مملوّ از ذخائر نیکبختی*ها است و مانند آسمانی دیدم که مزیّن به ستارگان فروزان و نجات دهنده از ظلمت نادانی*ها است.
    راه*های علوم و اخبار اهل بیت روشن و پرچم*های هدایت و رستگاری در آنها برافراشته است و صدای دعوت کنندگان آن برای سعادت و نجات از مَهالِک، در آن مسیرها شنیده می*شود. من در طیّ طریق آن، به گلزارهای پُر گل و بوستان*های سرسبزی رسیدم که با شکوفه*های هر علم و میوه*های هر حکمتی زینت یافته بود. در طیّ منازل آن راهی روشن و آبادان دیدم که آدمی را به هر گونه عزّت و مقام عالی، نائل می*گرداند. به هیچ حکمتی بر نخوردم جز اینکه گزیده آن را در گفتار و اخبار اهل بیت پیغمبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلّم دیدم و به حقیقتی دست نیافتم مگر اینکه اصل آن را در آنجا یافتم! بعد از مطالعه و تحقیق کتب متداول و مشهور و احاطه بر آنها، به تتبّع در اصول معتبره گمنام پرداختم. اصول و کتاب*هایی که: در اعصار گذشته و زمان*های متمادی، به واسِطه*ی سلطه پادشاهان مخالف شیعه و پیشوایان گمراه، یا به علت رواج علوم باطله در میان نادانهای مدّعیان فَضْل و کمال و یا به لِحاظ اینکه گروهی از علمای متأخر کمتر توجه به آن نموده و در تطاوُل (جفاکاری) ایّام، فراموش گشته بود.
    اخبار و آثار خاندان پیغمبر صلی اللَّه عَلَیه و آله از هر علم و فنّ دیگر، جامعتر و کافی*تر و کامل*تر است؛ لذا برای تأمین این منظور در شرق و غرب به جستجوی آن کوشیدم و نزد هر کس گمان بردم چیزی هست برای دست یافتن به آن اصرار ورزیدم. عده*ای از برادران دینی من در این راه به من کمک کردند و برای یافتن آنها به شهرها سفر نمودند و بهر نقطه و ناحیه*ای که امکان داشت سرزدند، تا آنکه به فَضْل خداوند، بسیاری از کتب قدیمی و اصول معتبره که در زمان*های گذشته مورد استفاده و استناد علما بوده و دانشمندان ما در زمان*های فَترَت (مدّت زمان عدم دسترسی به معصوم (ع) به آنها رجوع می*کردند، در نزد من جمع شد …
    زیرا من می*بینم که زمان در منتهای فساد غوطه ور است! و اکثر اهل زمان هم از آنچه موجب ترقی معنوی آنهاست، روگردانند؛ لذا ترسیدم مبادا این کتاب*ها به زودی به همان سرنوشت و فراموشی و هجران سابق خود، بازگردد! و بیم آن دارم که به واسِطه عدم مساعدت روزگار خیانت پیشه، این آثار ذی قیمت، دستخوش تشتّت و پراکندگی گردد …
    من بعد از طلب خیر و استمداد از خداوند متعال عزم خود را جزم کردم که همه آنها را در یک کتاب بزرگ … نظم و ترتیب دهم. آن هم با نظمی غریب و سبک تألیفی عجیب که مانند آن در مؤلّفات و مُصَنَّفات علمای گذشته، بی*سابقه باشد.
    به حمدِ اللَّه آنچه می*خواستم به بهترین وجه، جامه عمل پوشید و بیش از آنچه امید داشتم و خود را برای آن آماده کرده بودم، تحقّق یافت …
    در عین حال در نظر دارم که اگر مرگ مهلت دهد و تفضّل الهی مُساعَدَت نماید، شرح کاملی متضمّن بسیاری از مقاصدی که در مُصنَّفات سایر علماء نباشد، بر آن (بِحَارُ اَلانْوَار) بنویسم و برای استفاده خردمندان قلم را بقدر کافی در پیرامون آن بگردش درآورم …
    ای برادران دینی من! و ای دوستان ائمه طاهرین عَلَیْهِمُ السَّلَام! اگر شما در اظهار دوستی خود صادِق هستید بشتابید بجانب خوانی که من گسترده*ام و با دست*های اعتراف و یقین، آن را بگیرید و با وثوق و اطمینان چنگ به آن زنید و از آنها نباشید که چیزی بر زبان می*رانند که در دل ندارند و از آنها نباشید که از روی نادانی و گمراهی دلها*شان از بدعت گذاری و هواپرستی سیراب شده است و با سخنان باطل خود، آنچه را ادیان حَقّه ترویج کرده*اند با ناحق مخلوط می*سازند …
    ای بیچاره*ای که منکر شاخه*های تناور و ساقه*های فَضْل و احسان آن (بِحَارُ اَلانْوَار) هستی، همان حَسَد و عِناد و کوردلی که داری برای تو کافیست!! و ای کسی که اعتراف به مقام بلند و حَلاوت بیان بِحَارُ اَلانْوَار نمی*کنی، تردیدی که از جهل و گمراهی و حماقت تو سرچشمه گرفته، برایت بس است!! من نظر به اینکه این کتاب مُشتمِل بر انواع علوم و حکمت*ها و اسرار است و از مراجعه به تمام کتب بی*نیاز کننده می*باشد آن را بِحَارُ اَلانْوَار (دریاهای نور) جامع گوهرهای اخبار ائمه اطهار عَلَیهم السلام، نامیدم. از خداوند سبحان امیدوار چنانم که از فَضْل و مرحمت و منّتی که بر این بنده امیدوارش دارد این کتاب مرا تا موقع قیام قائم آل مُحَمَّد صلی اللَّه عَلَیه و آله باقی داشته و آن را مرجع دانشمندان و مصدر دانشجویان علوم ائمه دین قرار دهد و علیٰ رَغم مُلحِدان پست و فرومایه، پاینده بدارد! در ظلمت*های قیامت، برای من نور و روشنی باشد و از آنچه در آن روز مردم می*دانند، موجب امن و سرور گردد … و الحمدُ للَّهِ اوّلاً و آخِراً و صَلَّی اللَّهُ علیٰ محمّدٍ وَ اَهلِ بَیتِهِ الغُرِّ المَیامینَ * النُّجَباءِ المُکرَّمینَ.»
    (غُرّ: جمع اَغَرّ = سپید روی و نورانی؛ مَیامین: جمع مَیمون = مبارک و فرخنده.)

    برگرفته از مقدّمه*ی کتاب «مَهْدِی موعود (عج) »، به قلم عَلی دوانی، صفحات 59 تا 138
    تا نيايي گره از کار جهان وا نشود...

    اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آخر تابع له علي ذالک

  2. 2 کاربر زیر بابت این پست از حسین، تشکر کرده اند:

    hamed (چهارشنبه 07 فروردین 92),mahdi10 (چهارشنبه 15 خرداد 92)


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •