????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 50






Threaded View

  1. Top | #11

    تاریخ عضویت
    فروردین 1392
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.09
    نوشته ها
    378
    تشکر کرده
    125
    يا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آيد

    بنشسته سر راهش ، شايد ز سفر آيد

    تا چند بنالم زار شب تا سحر از هجرش

    كوكب شِمُرم هر شب ، شايد كه سحر آيد

    هر دم كه رخش بينم خواهم دگرش ديدن

    بازش نگرم شايد يك بار دگر آيد

    از ديده نهان اما اندر دل من جايش

    او را طلبم هر شب شايد كه ز در آيد

    با كس نتوانم گفت من راز درون خویش

    كز درد غم هجرش دل را چه به سر آيد

    مي سوزم و مي سازم از درد فراق اما

    تير غم او بر دل افزون ز شمَر آيد

    "حيران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم

    یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید
    در علقمه فریاد زد بسم الله

    نقش سر بندش نام اباعبد الله

    میرود آب رساند به حرم می گوید

    ذكر لا حول ولا قوه الا بالله

  2. 2 کاربر زیر بابت این پست از mohammad ashrafi، تشکر کرده اند:

    ehsan_8665 (شنبه 28 اردیبهشت 92),حامد (چهارشنبه 25 اردیبهشت 92)


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •