رسول جعفريان

درآمد

يكي* از آثار قيام* امام* حسين* (ع) در گذر تاريخ*، پديد آمدن* قيام‏هاي* علوي* از اواخر دورة* اموي* و پس* از آن,* در دورة* عباسي* است*. اين* قيام‏ها، ادامة* طبيعي* نهضت* خونين* كربلا است*. علويان* در امتداد كربلا، حركت*هاي* انقلابي* خود را ادامه* دادند و بر اين* اصل* پا فشردند كه* امامت* و خلافت* حقّ* طبيعي* آنان* است*.

زيد بن* علي* نوادة* امام* حسين* (ع) نخستين* قيام* علوي* مهم* را پس* از كربلا به* سال* 122 قمري* رهبري* كرد. سپس، رهبري* به* فرزندش* يحيي* رسيد كه* در سال* 126 در خراسان* كشته* شد. بعد* از ظهور عباسيان,* علويان* حركتشان* را ادامه* دادند و اين* بار بر ضد عباسيان* وارد كارزار شدند. از آن* پس*، دو گروه* در ميان* علويان* پديد آمد: يك* گروه* حسني*ها و ديگر گروه* حسيني*ها. اين* درست* است* كه* كربلا را امام* حسين* (ع) رهبري* كرده* بود، قاسم* و عبدالله* دو تن* از فرزندان* امام* حسن* (ع) نيز در كربلا به* شهادت* رسيدند.

با روي* كار آمدن* عباسيان*، جريان* زيديه* شكل* گرفت* كه* حسني*هاي* انقلابي* آن* را رهبري* مي*كردند. در كنار آن* حسيني*ها يا به *تعبيري،* بيشتر حسيني*ها مشي* امامي* مذهبان را پيش* گرفتند و به* دنبال* فعاليت*هاي* فكري* و فقهي* و كلامي* رفتند.

به* هر روي*، حركت* زيديه* ادامه* يافت*. مهم*ترين* ويژگي* اين* حركت* در مقايسه* با حركت* اماميه*، يكي* در حفظ* روية* انقلابي* بود كه* امامي* مذهبان* از آن* دست* كم* در ظاهر پرهيز داشتند و ديگري* عدم* سخت*گيري* آنان* در مباحث* كلامي* و فقهي* بود. اين*, واقعيت* است* و تا به *امروز نيز كه* زيديه* شيعه* بودند و در مسائلي* مانند گفتن* «حي* علي* خير العمل»* در اذان*، آراي* شيعي* را كاملا حفظ* مي*كردند، اما بعدها با فرقة* حنفي* به* مقدار زيادي* نزديك* شدند. مطالعة* زندگي* عالمان* قرن* پنجم* هجري* به* راحتي* مي*تواند به* ما نشان* دهد كه* حنفي*ها ومعتزلي*ها در زيديه* به* هم* رسيده*اند. به* عبارت* ديگر، زيديه* در بسياري* از مسائل* فقهي* خود حنفي* و از نظر كلامي* معتزلي*اند. البته* همة*حنفي*ها، نه* زيدي* هستند و نه* معتزلي*؛ بلكه* راه* ديگري* را گزيدند* و تنها در فقه*، و نه* در كلام* و سياست*، از ابوحنيفه* پيروي* كردند.

پاسخ* اين* كه* چرا زيديه* و حنفيه* و معتزله* به*هم* رسيدند، در تحولات* انقلابي* و فكري* ميانة* قرن* دوم* هجري* نهفته* است*. اين* زمان,* دو قيام *زيدي*، در مدينه* و بصره در سال* 145 و 146، يكي* به* رهبري* محمد بن* عبدالله* معروف* به* نفس* زكيه* و ديگري* برادرش* ابراهيم,* صورت*گرفت*. در قيام* ابراهيم* كه* در عراق* بود، ابوحنيفه* فتوا* به* لزوم* خروج* و همراهي* مردم* با آن* را داد؛ چنان* كه* بسياري* از فقهاي* ديگر عراق* چنين* كردند و حتي* خود هم* شركت* جستند* و كشته* شدند. به* علاوه* برخي* از رهبران* معتزله* نيز از اين* قيام* حمايت* كردند. به* مرور، اين* نزديكي* سبب* شد تا فقه* حنفي* و كلام* معتزلي* در ميان* زيديه* رواج* يابد. اين* روند* كه* تا قرن* هفتم *هجري* ادامه* مي*يابد، نياز به* بررسي* تاريخي* بيشتري* دارد. در آغاز قرن* چهارم*، ابن* عقده* ( -* 333ق) يكي* از بزرگ‏ترين* محدثان* دنياي* اسلام كه* شيعه* مذهب* و زيدي* جارودي* است*، كتاب* اخبار ابي*حنيفه* و مسنده* را مي*نويسد كه* بسياري* از نقل‏هاي* آن* برجاي* مانده* است*.[1] يكي* از واضح*ترين* نمونه*هاي* آن*، موفق* بن* احمد خوارزمي* حنفي* ( -* 568ق) است* كه* هم* حنفي* است*, هم* معتزلي* و هم* زيدي*. وي* خطيب* معروف* خوارزم* در نيمة* نخست* قرن*ششم* و نويسندة* كتاب* مقتل* الحسين* است* كه* پس* از اين،* از آن* ياد خواهيم* كرد.

آنچه* در اين‏جا براي* ما اهميت* دارد، همراهي* ابوحنيفه* با قيام*هاي* علوي* است* كه* به* تدريج* سبب* شد تا بعدها نيز برخي* از حنفيان* با اين* قيام‏ها همراهي* كنند؛ گر چه* به* صورتي* كه* شايسته* بود، اين* مسأله* ميان* حنفيان* جا نيفتاد. به* عبارت* ديگر، روية* انقلابي* ابوحنيفه* كه* شرح *آن* خواهد آمد، ميان* طرفداران* وي* ترك* شد. به* طور قطع* در اين* مختصر نمي*توان* بيش* از اين* در اين* باره* سخن* گفت*. آنچه* مي*ماند شواهد همراهي* ابوحنيفه* با قيام* زيد بن* علي* و ابراهيم* بن* عبدالله* بن* حسن* بن* حسن* است*.