????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از 11 به 18 از 18






  1. Top | #11


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    شمشير خدا چه كسي است؟
    عجیب نیست که وی را شمیر خدا خواندند با هدف اینکه چراغ غدیر را خاموش کنند و کسی را که شجاعان و نامداران عرب را بر زمین زد و هنگامی که پیامبر برای جنگ با عمرو بن عبدود مبارز می*خواست هیچ یک از مسلمانان حتی سر خود را نیز بلند نکردند را تحت الشعاع شخصیت سخیف خالد قرار دهند در حالی که امیرالمومنین همان کسی است که پیامبر خدا در فضیلت ایشان فرمود: «یا علی تو تک سوار عرب هستی .... و تو شمشیر خدا هستی که هیچ گاه خطا نمی کنی»(13).

    آنچه که تاکنون گفته شد در باره خالد بن ولید این حامی و حافظ راه شیطان؛ تا حد بسیاری شخصیت او را معرفی می*کند، اما ذکر کردن همه جنایات او در حوصله این نوشتار نیست. طرح ریزی ترور امیر المومنین در مسجد که نافرجام ماند اوج شقاوت این شخص را می*رساند اما در این میان واقعه کشتار قبیله مالک بن نویره به عنوان نمونه*ای از درنده خویی این شخص که او را سیف الله نامیدند ذکر می*شود تا روشن شود تمام جنگ*های خالد و کشتارهای او با هدف دشمنی کردن با آل رسول الله خاصه امیر المومنین بوده است.

  2. Top | #12


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    مالک بن نویره مردی از اهل بهشت
    براء بن عازب می*گوید: رسول خدا در میان اصحابشان نشسته بودند که گروهی از بنی تمیم به سر کردگی مالک بن نویره بر پیامبر وارد شدند. مالک گفت: «ای رسول خدا ایمان را به من بیاموز»، رسول الله فرمودند: «شهادت بده که خدایی جز خدای یکتا نیست و من فرستاده خدا هستم. نماز*های پنج گانه را به جا آور، ماه رمضان را روزه بدار، زکات مال خویش را بپرداز و ولایت وصی من را بعد از من داشته باش (با دست مبارک خویش به امیر المومنین (ع) اشاره کردند) و خونی را به ظلم نریز و.....»

    مالک گفت: این*ها را دوباره تکرار کنید که من فردی فراموش کار هستم و پیامبر برای او تکرار کرد. مالک ایستاد در حالی که می*گفت: «به خدا سوگند ایمان را آموختم». بعد از اینکه از رسول خدا دور شد پیامبر فرمود: «هر کس که دوست دارد نگاه کند به مردی از اهل بهشت باید به این مرد نگاه کند».

    ابوبکر و عمر گفتند پیامبر به چه کسی اشاره می*کند سپس رفتند تا خود را به مالک رساندند و به او گفتند بشارت باد بر تو از خدا و رسولش. مالک درجواب گفت: «خداوند بشارت شما را نیکو گرداند اگر شما نیز به آن چه که من شهادت دادم شهادت دهید و خداوند بشارت شما را نیکو نگرداند اگر منکر آن*ها باشید».

  3. Top | #13


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    طلب استغفار ابوبكر و عمر از مالك
    ابوبکر گفت*: این گونه سخن مگو من پدر عایشه همسر پیامبر هستم مالک گفت شما دو نفر از من چه می*خواهید؟ آن دونفر به مالک گفتند: «تو از اصحاب بهشت هستی پس برای ما استغفار کن»، مالک گفت:«خداوند شما دو نفر را نیامرزد شما دو نفر پیامبر صاحب شفاعت را ترک کردید و از من می*خواهید که برای شما استغفار کنم»؟

    آن دو نفر بازگشتند در حالی که آثار اندوه در چهره ایشان آشکار بود، هنگامی که پیامبر آن دو را دیدند تبسم کردند و فرمودند*: «آیا در حق، غضب وجود دارد»؟ هنگامی که پیامبر به شهادت رسیدند بني تمیم به همراه مالک بن نویره به مدینه برگشتند تا ببینند چه کسی جانشین رسول خدا شده است؟

  4. Top | #14


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    اعتراض مالك به غصب خلافت توسط ابوبكر
    روز جمعه وارد شدند در حالی که ابوبکر بر منبر خطبه می*خواند. مالک پرسید: چه شد آن وصیی که رسول خدا به من امر کرده است موالات او را؟ گفتند: ای اعرابی امر تازه*ای به وجود آمده است؟ مالک گفت: «به خدا سوگند امر تازه ای به وجود نیامده است بلکه شما مردم به خدا و رسولش خیانت کرده*اید».

    سپس به طرف ابوبکر رو کرده و گفت: «چه کسی تو را بالای این منبر برده در حالی که وصیش نشسته»؟ ابوبکر او را دشنام داد و گفت: او را از مسجد بیرون کنید. قنفذ و خالد گردن او را گرفتند و او را از مسجد بیرون انداختند. خالد پس از این جریان گفت که از فتنه مالک در امان نیستیم(14).

  5. Top | #15


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    جنايت خالد در حق مالك و قبيله او
    ابوبکر، خالد را برای کشتن مالک فرستاد. مالک آماده جنگ شد و خالد از روی مکر به ایشان امان داد. مالک و قبیله اش شمشیر*ها را بر زمین گذاشتند و خالد همه را قتل عام کرد یا به اسارت گرفت و در همان شب که سر مالک را از بدنش جدا کرد به زن او تجاوز نمود (15).

    در این فاجعه عظیم، لشکریان خالد نیز به باقی زنان قبیله مالک تجاوز کردند. این درحالی است که همه اهل حدیث از گروهی که همراه خالد بودند این گونه روایت کردند: «در میان ما موذن اذان گفت و در میان قبیله مالک نیز موذن اذان گفت و ما نماز خواندیم و ایشان هم نماز خواندند و ما شهادت دادیم و ایشان نیز شهادت دادند».

  6. Top | #16


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    اعتراض عمر به قتل مالك
    در این صورت چگونه مالک بن نویره متهم به ارتداد شده است و او را از مرتدین و خالد را سردار جنگ با مرتدین به شمار می*آورند؟ مضافا اینکه عمر به ابوبکر اعتراض کرد و گفت: «چگونه می*جنگیم با قومی که شهادتین گفته*اند در حالی که از پیامبر شنیدم که می*فرمود: «من امر شدم به مقاتله تا جایی که شهادتین را بگویند هنگامی که شهادتین را گفتند خون ایشان محترم است».

    به خاطر دوستی که بین عمر و مالک بود او به قتل مالک اعتراض کرد و زمانی که به خلافت رسید اموال غارت شده قبیله او را به بازماندگان قبیله*اش برگرداند و فرزندان و زنان قبیله را نیز به قبیله خودشان باز گرداند(16).

    اگر کار ابوبکر درست بود پس چرا عمر این اموال را از مردم پس گرفت؟ و اگر کار ابوبکر اشتباه بود پس وی عرض زنان را از میان برده و مال مسلمانان را غصب کرده است. در هرصورت یا هر دو اولی و دومی خطا کارند یا یکی از آن دو.

    خالد بن ولید که فاتح جنگ*های رده است چو نیکو بنگری قاتل بسیاری از مسلمانان می*باشد که بعد از شهادت پیامبر زیر بار بیعت با شخصی غیر از وصی پیامبر نرفتند لذا ایشان را با مرتدین با یک چوب زدند و به عبارتی روشن*تر، جنگ با مرتدین پوششی بود برای قتل و غارت مخالفان حکومت ابوبکر.

    مرحوم شهید نورالله تستری نقل می*کند: منشا بسیاری از مخالفت*های اقوام عرب که از دادن زکات به ابوبکر ممانعت کردند و ایشان را اهل رده –مرتدین- ناميدند و ایشان را به قتل رساندند اعتقاد ایشان بر حقانیت خلافت اهل بیت بود(17)که مالک بن نویره یکی از این به اصطلاح مرتدین بود.

  7. Top | #17


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    شمشير خدا كجا و شمشير شيطان كجا؟
    با نقل جریان مالک بن نویره شیطانی بودن زندگی خالد بن ولید آشکار گشت. بر هیچ اهل انصافی دور نیست که واقعا شمشیر او تحت اراده شیطان به حرکت در می*آمد نه تحت اراده خداوند، اما همان طور که گذشت از آنجا که شمشیر او همواره در مخالفت با امیرالمومنین بود و برای تحت الشعاع قرار دادن رشادت*های عظیم علی (ع) مزورانه او را شمشیر خدا لقب دادند.

    اما شمشیری که ملائکه از آن به وجد می*آیند؛ غریوشان آسمان*ها را پر می*کند که لاسیف الا ذو الفقار لا فتی الا علی کجا و فرومایه*ای که تحت سیطره و تسلط شیطان است کجا؟ و چه بد مردمی هستند کسانی که از بغض علی (ع) این چنین خبیث پستی را به عنوان شمشیر خدا معرفی می*کنند.

    رذلی که زندگی او در این چند خط خلاصه می*شود: خالد بن‏ وليد مخزومى (م 21 ه) پسر خاله عمر، عنصر نفوذى جاهليت براى تحريف و تخريب نهضت اسلام، فرمانده گارد ضربتى كودتا، مرد شماره 2 در آتش زدن كانون توحيد؛ خانه على (ع) و فاطمه عليها السّلام. همو بود كه امام على (ع) را به يارى اوباش به بند كشيد و به بيعت با ابوبكر كشاند. عامل اجراى ترور نافرجام امام على (ع). در پى كودتا ميان او و عمر بر سر قدرت اختلافى پنهان حاصل شد كه پس از مرگ ابوبكر خود را نشان داد، به همين دليل عمر او را از استاندارى شام بركنار كرد و ابو عبيده را به جاى او گماشت(18).

  8. Top | #18


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    پی نوشت*ها:
    1. الاحتجاج،1،62، احتجاج النبي ص يوم الغدير على الخلق‏.
    2. سوره بقره، آيه 167.
    3. بحارالأنوار، 28، 116، باب 3: تمهيد غصب الخلافة.
    4. أسرار آل محمد عليهم السلام، ترجمه كتاب سليم، 233، افشاى اسرار اصحاب صحيفه ملعونه، ص*: 231.
    5. إرشاد القلوب، ترجمه سلگى، ج ‏2، ص: 244.
    6. أسرار آل محمد عليهم السلام، ترجمه كتاب سليم، 560، هجوم و آتش زدن در خانه امير المؤمنين عليه السلام، ص*: 560.
    7. سليم، 560، هجوم و آتش زدن در خانه امير المؤمنين عليه السلام، ص*: 560.
    8. ‏أسرار آل محمد عليهم السلام، ترجمه كتاب سليم، 561، تصميم به قتل حضرت زهرا عليها السلام و عكس العمل امير المؤمنين عليه السلام، ص*: 561.
    9. أسرار آل محمد عليهم السلام، ترجمه كتاب سليم، 565، تهديد سوم به قتل براى بيعت اجبارى، ص*: 565.
    10. أسرار آل محمد عليهم السلام، ترجمه كتاب سليم، 237، بيعت زبير و سلمان و ابو ذر و مقداد، ص*: 237.
    11. أسرار آل محمد عليهم السلام، ترجمه كتاب سليم، 391، سلام هشتاد نفر از عرب و عجم بعنوان«امير المؤمنين» و اعتراض ابو بكر و عمر، ص*: 390.
    12. احتجاج، ترجمه جعفرى، ج‏1، ص: 163.
    13. صحيفة الإمام الرضا عليه السلام، 90، باب الزيادات.
    14. الفضائل، شاذان بن جبرئيل القمي، ص 75 – 76.
    15. الصراط المستقيم، علي بن يونس العاملي، ج 2، ص 280 – 281.
    16. بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج 30، ص 350 – 352.
    17. الصوارم المهرقة، الشهيد نور الله التستري، ص 83.
    18. ن. ك: يعقوبى، تاريخ 2/ 61، ص 139- 140.

    به نقل از :

    http://www.snn.ir/NSite/FullStory/Ne...09882&Sgr=1005


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •