????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 11 به 20 از 21






  1. Top | #11


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    عدل امیر المومنین (ع)
    این واقعه اسفبار زمینه ای است برای جلوه گری عدل امیرالمومنین علیه السلام است که در جبران این حادثه نقش*آفريني مي*كند. علاوه بر پرداخت دیه مقتولان و غرامت مال*های غارت شده در ازای کاسه سگ*ها و طناب چوپانان و وحشتی که در دل مردم افتاده نیز از طرف پیامبر غرامت می پردازد، که این عدل و عدالت را فقط می*توان در وصی پیامبر ملاحظه کرد و هیچ کسی از انسان*های معمولی توان اجرای عدالت را به این حد ندارد از این رو پیامبر به او فرمود: «تو نسبت به من به منزله هارون به موسی هستی» کنایه ای که از تصریح بلیغ*تر است که این عدالتی که علی علیه السلام برپا کرد عدالتی پیامبرگونه بود که تنها از دست وصی و خلیفه آن حضرت بر می*آمد.

  2. Top | #12


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    عجز و ناتوانی خالد در ابلاغ اسلام
    رسول خدا (ص) خالد بن وليد را به سوى مردم مملكت يمن فرستاد تا آنها را به اسلام دعوت كند، و گروهى از مسلمانان را نيز همراهش روان ساخت كه براء بن عازب يكى از آن گروه بود، پس خالد (به يمن رفت و) شش ماه تمام مردم آنجا را به اسلام دعوت كرد و هيچ يك از آنان پيرويش نكردند و گفته‏هايش به گوش هيچ كداميك از آنها فرو نرفت (و كارى از پيش نبرد) رسول خدا (ص) از اين معنى آزرده خاطر گرديد.

    پيامبر (ص) على (ع) را طلبيد و به او دستور فرمود: «(كه به يمن رود) و خالد و همراهانش را بازگرداند (و خود بجاى او مردم را به اسلام دعوت كند) و به او فرمود: «اگر كسى از همراهان خالد مايل بود كه همراه تو بماند جلوگيرى نكن و بگذار بماند.»

    براء بن عازب (كه پيش از آن به همراه خالد رفته بود) گويد: من از كسانى بودم كه در يمن پيش على (ع) ماندم (و همراهى على عليه السّلام را بر بازگشت با خالد ترجيح دادم، پس خالد با گروهى بازگشت و ما مانديم و با اميرالمؤمنين (ع) براى خواندن مردم يمن به اسلام به نزد آنان رفتيم) چون پيش آنها رفتيم و از آمدن على (ع) خبردار شدند نزد ما انجمن كردند، على*بن*ابى*طالب (ع)‏ نماز صبح را با ما خواند.

    سپس برخاست و خدا را ستايش و ثنا كرد و پس از آن نامه اى كه رسول خدا (ص) به آن مردم نوشته بود براى آنها خواند (و بدين وسيله آنان را به دين اسلام دعوت كرد) پس قبيله همدان همگى در همان روز ايمان آوردند و مسلمان شدند و على (ع) نيز جريان اسلام قبيله همدان را به پيغمبر (ص) نوشت.

    چون رسول خدا (ص) نامه على عليه السّلام را خواند خرسند و شكفته شد و براى شكرگزارى خداوند به سجده افتاد، پس از آن سر برداشت و نشست و فرمود: درود به قبيله همدان و بدنبال اسلام قبيله همدان مردم ديگر يمن نيز اسلام آوردند(6)

  3. Top | #13


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    کسی که پشت سر امیرالمومنین بدگویی کند منافق است
    بعد از غلبه بر قبیله معدی کرب که مرتد شده بودند؛ اميرالمؤمنين (ع) از ميان زنان اسير، كنيزكى را به خود اختصاص داد. خالد بن وليد (كه از بركنارى خود از فرماندهى لشكر ناراحت بود و از سرزنش و دستور نگهدارى آن حضرت گرفته خاطر شده بود و در پى فرصتى مي*گشت كه خرده بر كارهاى أمير المؤمنين عليه السّلام بگيرد) بريده را به نزد پيغمبر (ص) فرستاد و به او گفت: جلوتر از سپاهيان به مدينه برو و آن حضرت را از كردار على آگاه كن و بگو كه على از خمس كنيزكى را براى خود اختيار كرده و هر چه توانى پشت سر او بدگوئى كن.

    بريده تا به در خانه رسول خدا (ص) رسيد، عمر او را ديدار كرد از جريان جنگ پرسيد و سبب اينكه او چرا جلوتر از ديگران به شهر مدينه آمده است، پس بريده عمر را آگاه ساخت كه آمده تا درباره على نزد پيغمبر (ص) بدگوئى كند و جريان انتخاب آن كنيزك را از خمس براى خودش بگوش عمر رسانيد، عمر گفت: به دنبال آن برو؛ زيرا پيغمبر (ص) از اين كارى كه على كرده است به*خاطر دخترش (فاطمه) خشمگين خواهد شد (و با اين سخنان عمرنيز او را تحريك كرد.)

    پس بريده بر پيغمبر (ص) وارد شده و نامه خالد را به آن حضرت داد، پس رسول خدا (ص) شروع به خواندن كرد و هر چه مي خواند رنگ رخساره آن حضرت دگرگون مي*شد. بريده (براى اينكه مأموريت خود را كه از طرف خالد بن وليد و عمر داشت، انجام دهد) گفت: اى رسول خدا اگر شما در چنين كارى (كه على كرده است) رخصت دهيد (و آن را ناديده بگيريد) غنيمت و بهره مسلمانان دستخوش هوى و هوس شود (و هر كس بخواهد پيش از آنكه سهم ديگران داده شود براى خود چيزى بردارد.)

    پيغمبر (ص) فرمود: «واى بر تو اى بريده منافق شدى و در دين خودت نفاق ورزيدى، همانا براى على بن ابى طالب از غنيمت حلال است، آنچه براى من حلال است (يعنى همچنان كه من اختيار دارم غنيمت*ها را به هركه خواهم دهم و به هر مصرفى بخواهم برسانم على نيز اين گونه است)، على بن ابى طالب بهترين مردمان است از براى تو و قوم تو و بهترين كسى است كه پس از خود براى همه امت به جانشينى مي*گذارم، اى بريدة بپرهيز و بترس از اينكه على را دشمن بدارى كه خدايت دشمن بدارد.»

    بريدة گويد: در آن حال آرزو كردم كه زمين دهان باز كند و مرا در خود فرو برد، عرض كردم: پناه به خدا مي*برم از خشم و قهر خدا و خشم رسول خدا، اى رسول خدا براى من از خدا آمرزش بخواه و من از اين پس هرگز على را دشمن نخواهم داشت و در باره او جز نيكى سخنى نخواهم گفت. پس پيغمبر (ص) براى او از خدا آمرزش خواست(7)

  4. Top | #14


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    دلايلي كه نشان مي دهد علي (ع) برترين مردمان است
    در اين جنگ براى على (ع) فضيلت و منقبتى بود كه براى هيچ كس جز او مانند آن نبوده است، گذشته از آنکه پيروزى اين جنگ تنها به دست تواناى او بود، برترى و فضیلت او بر ديگران و شريك بودنش با رسول خدا (ص) در آنچه از غنيمت بر آن حضرت (ص) حلال است، امتيازى ویژه است كه در اين باره تنها به او داده شده آشكارا گرديد و نيز دوستى رسول خدا (ص) نسبت به او و برتريش براى بي*خبران و نابخردان روشن گرديد و از پرهيز دادن بريدة و ديگران از كينه‏توزى و دشمنى با على (ع) و وادار كردنش به دوست داشتن او و بازگرداندن نيرنگ*هاى دشمنانش را به خود آنان، اينها همه دليل است بر اينكه على عليه السّلام برترين مردمان است پيش خدا و رسولش و سزاوارترين مردمان است براى جانشينى پس از پيغمبر (ص) و مخصوص‏ترين و برگزيده‏ترين آنان است در پيش او.

    و این نقل نفاق و کفر خالد بن ولید را روشن می*کند؛ چرا که رسول الله فرمودند که دشمنی با علی علیه السلام دشمنی با خدا است و خالدبن ولید سراسر زندگیش دشمنی با علی و خاندان علی علیهم السلام بود.

  5. Top | #15


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    شرکت در ترور پیامبر و امضای صحیفه ملعونه دوم
    او پس از اسلام آوردنش ظاهرا از جاهلیت خارج شد، اما حقیقت این است که خالد یکی از مصداق های این آیه نورانی کتاب خداست، آنجا که می فرماید: «بعضی از مردم می*گویند که ما ایمان آوردیم، ولی هرگز ایمان نیاورده*اند. در قلوب ایشان مرض نهفته است و خداوند مرض ایشان را می*افزاید و خداوند به اعمال ایشان عالم است»(8)

    هنگامی که خالدبن وليد در ترور پیامبر شرکت می*کند در حالی که داعیه مسلمان بودن دارد، بی شک از کسانی است که در قلب او مرض است، وی همراه سیزده نفر دیگر هنگامی که پیامبر در غزوه تبوک به مدینه باز می*گشت سعی در کشتن پیامبر کردند که به معجزه پیامبر این ترور نافرجام ماند.

    در این واقعه آیه 74 سوره مبارکه توبه نازل شد: «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا...» (9) (منافقين هنگامى كه نزد تو مي*آيند) بخدا سوگند ياد مي*كنند كه (سخنان زشتى را كه درباره تو به زبان آورده‏اند) نگفتند و محقّقا (در پشت سر تو سخن كفرآور را گفته‏اند (تو را تكذيب نموده و دشنام دادند) و (از اينرو) پس از اسلام آوردنشان كافر شدند (كفر باطنى خود را آشكار نمودند) و قصد كرده و خواستند چيزى (كشتن تو) را كه به آن نرسيده و دست نيافتند(10).

    آیه شریفه در مورد این چهارده نفر و من جمله خالد بن ولید می فرماید ایشان پس از اسلام* آوردن کافر شدند. این بدان معناست که خالد بن ولید بعد از اسلام آوردنش از عصر جاهلیت خارج نشد و همواره در جاهلیت زندگی می*کرد و پس از این واقعه نافرجام ترور بعد از غزوه تبوک درباره مخالفت با پیامبر هم پیمان شدند و صحیفه دوم را پس از بازگشت از غدیر امضا کرد.

    خلاصه جریان امضای صحیفه دوم و خیانت دوم برای ترور پیامبر بدین شرح است: اوّلين كسانى كه بر غصب خلافت هم پيمان شدند ابوبكر و عمر بودند و اساس و پايه‏اى كه طبق آن پيمان بستند و ساير پيمان*هايشان هم بر آن پايه بود اين بود كه «اگر محمّد بميرد يا كشته شود اين امر خلافت را از اهل بيتش بگيريم بطورى كه تا ما هستيم احدى از آنان به خلافت دست نيابد.»

  6. Top | #16


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    جاسوساني كه در خانه پيامبر (ص)* بودند
    بعد از آن ابو عبيده جراح و معاذ بن جبل و در آخر سالم مولى ابى حذيفه هم به آنان پيوستند و پنج نفر شدند. اينان جمع شدند و داخل كعبه رفتند و در بين خود نوشته‏اى در اين باره نوشتند كه: «اگر محمد بميرد يا كشته شود ...». در تمام اين قضايا عايشه و حفصه جاسوس پدرانشان در خانه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بودند.

  7. Top | #17


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    توطئه ابوبكر و عمر براي قتل پيامبر (ص)
    سپس ابوبكر و عمر جمع شدند و سراغ منافقين و آزادشدگان فرستادند و ما بين خود مشورت و نظر خواهى كردند و بر اين رأى متّفق شدند كه هنگام بازگشت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از حجة الوداع در گردنه «هرشى» كه در راه مكه در نزديكى جحفه است شتر حضرت را برمانند و به اين طريق حضرت را به قتل برسانند.

    كسانى كه اجراى نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند كه در جنگ تبوك هم همين نقش را بر عهده داشتند ولى نقشه آنان نقش بر آب شد.

  8. Top | #18


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    هنگامي كه خدا دشمنان پيامبر را مفتضح و جان ايشان را حفظ كرد
    اميرالمؤمنين عليه السّلام از طرف خداوند در غدير خم منصوب شد و سپس پيامبر صلى اللَّه عليه و آله حركت كرد تا به گردنه «هرشى» رسيد و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولى اين بار هم خداوند آنان را مفتضح كرد و پيامبرش را حفظ نمود.

    وقتى وارد مدينه شدند همگى در خانه ابوبكر جمع شده و بين خود نوشته‏اى نوشتند و آنچه درباره خلافت تعهّد كرده بودند در آن ذكر كردند. اوّلين مطلب آن شكستن پيمان و ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام بود و اينكه خلافت از آن ابوبكر و عمر و ابوعبيده است و سالم نيز با آنان است و از اين عده خارج نمى‏شود.

    اين صحيفه دوم را سى و چهار نفر امضاء كردند كه چهارده نفر همان كمين‏كنندگان در گردنه هرشى بودند كه عبارت بودند از ابو بكر و عمر و عثمان و معاويه و عمرو عاص و طلحه و ابو عبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و معاذ بن جبل و ابو موسى اشعرى و مغيرة بن شعبه و سعد بن ابى وقاص و اوس بن حدثان.

    بيست نفر ديگر عبارت بودند از: ابو سفيان، عكرمه پسر ابو جهل، خالد بن‏ وليد، بشير بن سعيد، سهيل بن عمرو، صهيب بن سنان، ابو الاعور اسلمى، صفوان بن اميّه، سعيد بن عاص، عيّاش بن ابى ربيعه، حكيم بن حزام، مطيع بن اسود مدرى و چند نفر ديگر كه هر كدام از اينان جمعيّت عظيمى را بدنبال خود داشتند كه سخنشان را مى‏پذيرفتند و از آنان اطاعت مى‏كردند.

    نويسنده اين صحيفه سعيد بن عاص اموى بود و در محرم سال دهم هجرت آن را نوشت. سپس آن را به ابوعبيده جراح سپردند و او آن را به مكه فرستاد. آن صحيفه همچنان در كعبه مدفون بود تا زمان عمر كه آن را از محلش بيرون آورد. (11)

  9. Top | #19


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    اصحاب پيامبر (ص) كه آرزوي بازگشت به زندگي جاهلي را داشتند
    در حقیقت، ترور پیامبر و امضای صحیفه ملعونه دوم مخالفت با ولایت و وصایت امیرالمومنین بود. چرا در زمان*های دیگر این چنین مصر بر مخالفت نبودند یا اگر بودند برای این مخالفت عهد و پیمانی نبستند اما بعد از واقعه غدیر، این گروه به طور بسیار جدی دنبال ترور پیامبر هستند و بعد از ناموفق بودن این ترور عهد نامه*ای بر علیه غدیر که روز اکمال دین است می نویسند.

    این نشان دهنده این است که ایشان که مخالف اساس اسلام هستند و آرزوی ایشان بازگشت به زندگی جاهلی است وجود مقدس پیامبر برای رسیدن به اهدافشان سدی بزرگ است و ایشان برای اینکه بتوانند به اهداف پلیدشان برسند باید وصی و خلیفه*ای که پیامبر تعیین کرده است را به کنار بزنند.

    چرا که خلیفه*ای که پیامبر معرفی می*کند در واقع همان رسول خداست اما در ظاهر امیر المومنین علی بن ابیطالب خلافت خواهد کرد. از این روست که برای پیش برد اهدافشان در زمان خود پیامبر دست به مخالفت با ولایت و خلافت امیرالمومنین زدند.

  10. Top | #20


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    شمشیر شیطان و سردار فتنه*های بعد از پیامبر
    در این مخالفت*ها و کار شکنی*ها خالد بن ولید بازوی توانمندی برای این گروه بود که در زمان پیامبر دست به جنایات و کارشکنی*های بسیاری زد. بعد از پیامبر که اصحاب سقیفه قدرت را در دست گرفتند نيز راه برای خالد و جنایات بیشترش باز شد لذا پس از بررسی افعال او در کشتار*هایی که انجام می*دهد خاصه به شهادت رساندن یگانه دختر رسول خدا این حقیقت بیش از پیش واضح می*شود که خالد شمشیر شیطان و سردار فتنه*های بعد از پیامبر بوده است.


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •