دل من زائر مادرزاد است
از قدمگاه تو معلومم شد
این زمین ارض رضا آباد است
آهن از فیض تو گوش شنواست
شاهدم پنجره فولاد است
درد ناگفته به گوش تو رسد
لهجه بی ادبان فریاد است
بس که راه حرمت شیرین است
تیشه از ذوق شما فرهاد است
دل من زائر مادرزاد است
از قدمگاه تو معلومم شد
این زمین ارض رضا آباد است
آهن از فیض تو گوش شنواست
شاهدم پنجره فولاد است
درد ناگفته به گوش تو رسد
لهجه بی ادبان فریاد است
بس که راه حرمت شیرین است
تیشه از ذوق شما فرهاد است
در علقمه فریاد زد بسم الله
نقش سر بندش نام اباعبد الله
میرود آب رساند به حرم می گوید
ذكر لا حول ولا قوه الا بالله
Yaser.76 (سه شنبه 28 خرداد 92)