ارزش و اعتبارپيامبر اسلام هنگام رحلت دو امانت گرانبها براى جهانيان به وديعه نهاد كه عبارتند از قرآن و عترت طاهرين آن حضرت.
در ميان عترت و اهل بيت پيامبر نيز امير المؤمنين على عليه‏السلام از مقامى ويژه برخوردار است.آيه قرآن او را نفس پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله معرفى نموده و فضائل او به حدى است كه كسى را توان شمارش آن نيست.
از جمله خصوصيات امير مؤمنان عليه‏السلام كه هيچ دوست و دشمنى آن را انكار نكرده فصاحت و بلاغت و سخنورى آن حضرت است.
كلام امير المؤمنين عليه‏السلام دو خصوصيت ويژه دارد:
اول: زيبايى و فصاحت و انسجام بى‏نظير آن كه آن را «فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق» قرار داده است.
دوم: تأثير و نفوذ شگفت انگيز آن به طورى كه نه تنها در آن زمان كه پس از 14 قرن هنوز هم هر شنونده‏اى را تحت تأثير قرار مى‏دهد.
در ارزش كتاب شريف نهج البلاغه هم همين بس كه آن را «أخ القرآن» و برادر كتاب خداوند دانسته‏اند.اگر قرآن در چندين مورد به مبارزه فرا خوانده كه اگر مى‏توانيد براى آن مثل و مانندى بياوريد حقا نهج البلاغه هم با تمام وجود خود چنين دعوتى به مبارزه و همتا آورى نموده است.
نهج البلاغه كتابى است كه بزرگترين فصحا و بليغ‏ترين گويندگان در طول تاريخ افتخار خويش را در محضر نهج البلاغه بودن دانسته‏اند.
اما نهج البلاغه كتابى نيست كه تنها از حيث لفظ اوج قله‏هاى فصاحت را فتح كرده باشد، بلكه محتوا و مضمون اين كتاب شريف نيز تالى و دنباله‏رو قرآن است.
ز زبان مؤلف‏
سيد رضى عليه الرحمة نيز در مقدمه نهج البلاغه چنين فرموده: «امير المؤمنين عليه‏السلام در موضوعات و ابواب گوناگون كلماتى دارد و هر گاه انسان در يك موضوع كلمات آن حضرت را مطالعه مى‏كند، هيچ شكى نمى‏كند كه اين سخنان از كسى است كه تمام عمر خويش را در همان رشته سپرى كرده است.وقتى در باب زهد داد سخن مى‏دهد گويى هيچ بهره‏اى از غير زهد و عبادت ندارد، گويى تمام عمر خويش را در گوشه خانه‏اى يا در پاى كوهى گذرانده كه هيچكس را جز خودش ملاقات نكرده است.
هيچكس باور نمى‏كند اين كلام كسى است كه در جنگ آنچنان دلاورى مى‏كند و گردنهاى گردنكشان را مى‏زند و پهلوانان را به خاك مى‏افكند و خون آنان را بر زمين جارى مى‏كند و در عين حال او زاهدترين انسان و صالح‏ترين افراد است.اين از خصلتها و فضائل عجيب آن بزرگوار است كه جمع بين اضداد كرده و صفات متضاد را يكجا جمع نموده است.»



اولين گردآورندگان‏
به جهت مقام و منزلت امام على عليه‏السلام و جذابيت سخنان آن حضرت، اصحاب و ياران ايشان از همان دوران قرن اول هجرى خطبه‏ها و سخنان حضرت را حفظ كرده و سينه به سينه نقل مى‏كردند.در اين بين عده‏اى براى حفظ اين گنجينه‏هاى گرانبها آنها را نوشته و به صورت كتب و جزواتى براى نسلهاى بعد به يادگار گذاشتند.
از جمله حدود يكصد و بيست كتاب قبل از نهج البلاغه تمام يا قسمتى از حجم خويش را به نقل كلمات گهربار آن حضرت اختصاص داده‏اند.اولين كسى كه سخنان آن حضرت را در كتابى گردآورد صحابى ايشان، زيد بن وهب (متوفاى 96 هجرى) بود در كتابى با نام «خُطب أمير المؤمنين عليه‏السلام».
پس از او بزرگانى همچون نصر بن مزاحم منقرى (متوفاى 202 هجرى)، إسماعيل بن مهران (متوفاى 200 هجرى)، واقدى (متوفاى 207 هجرى) و مسعدة بن صدقة را مى‏بينيم كه هر يك اثرى به يادگار نهاده‏اند.



سيد رضى كيست؟
مهمترين و معروفترين كتابى كه به عنوان مجموعه سخنان حضرت على عليه‏السلام در اختيار ما است كتاب «نهج البلاغة» مى‏باشد.
اين كتاب توسط سيد رضى جمع آورى شده است.سيد رضى از بزرگترين علماى زمان خويش بود و علاوه بر رشته‏هاى مختلف علوم اسلامى يكى از بزرگترين ادباء و شعراى زمان خويش قلمداد مى‏شد.
او در سال 359 هجرى در شهر بغداد به دنيا آمد و در سال 406 هجرى در همان شهر بدرود حيات گفت و در جوار كاظمين عليهماالسلام مدفون گشت.




زمينه‏ها
در اينجا زمينه‏هاى پيدايش نهج البلاغه را در قرن چهارم هجرى بررسى مى‏كنيم:
با وجود توجه و اهتمام خاص شيعيان بر حفظ و ضبط سخنان امير المؤمنين عليه‏السلام ماندگارترين اثر در اين زمينه در قرن چهارم هجرى شكل مى‏گيرد.در اين خصوص علل و عواملى به ذهن مى‏رسد كه به برخى اشاره مى‏كنيم:
- قرن چهارم قرن آغاز غيبت كبرى است و شيعيان كه با غيبت امام خويش مواجه شدند براى ايستادن روى پاى خويش و حفظ مذهب خود اقداماتى براى حفظ گنجينه‏هاى گرانقدر و ميراث‏هاى عظيم ائمه عليهم‏السلام انجام دادند.حركت شيعيان در اين عصر به قدرى چشمگير بود كه قرن چهارم به قرن تأليف و ترجمه و تدوين كتب اسلامى مشهور گشته است.در اين دوران حوزه‏هاى علميه فراوانى در كشورهاى اسلامى تشكيل شد و علماى بزرگوار با تمام تلاش خود براى پرورش افراد مستعد و نشر علوم اهلبيت عليهم‏السلام دست به كار شدند.
- قرن چهارم شاهد تشكيل اولين حكومت شيعى در جهان اسلام بود.«آل بويه» در سال 334 هجرى بغداد را فتح كردند و علماى شيعه در بغداد با تمام توان به فعاليت و نشر افكار تشيع پرداختند.
شيعيان نيز در سايه اين حكومتها از انزوا بيرون آمدند و توانستند آزادانه مناسك و افكار خويش را اعلام نمايند.
- قرن چهارم دوران شكوفايى شعر و ادب شيعى هم بود و سيد رضى از جمله چهره‏هاى آشنا و برجسته قرن چهارم هجرى است.
در اين قرن كتابخانه‏ها رونق گرفت و تنها در كتابخانه سيد مرتضى در بغداد 80 هزار كتاب وجود داشت.كتابخانه دار الحكمة بغداد نيز 10 هزار نسخه خطى نفيس و هزاران جلد كتاب ديگر داشت.
آزادى شيعيان به حدى رسيد كه در تشييع جنازه شيخ مفيد (استاد سيد رضى) حدود 80 هزار نفر شركت كردند كه اين رقم در تاريخ آن روز بى‏سابقه بود.
با توجه به مطالب ياد شده زمينه كاملا مساعدى كه براى سيد رضى مهيّا شده بود تا دست به تأليف مهمترين و ماندگارترين اثر شيعه پس از قرآن بزند روشن شد.سيد رضى نيز با نهايت دقت و حوصله از منابع بسيار ارزشمندى كه در اختيار داشت كتاب «نهج البلاغه» را جمع آورى نمود.
انگيزه نگارش‏

سيد رضى در مقدمه نهج البلاغه انگيزه خود را در جمع آورى اين كتاب شريف چنين بيان مى‏دارد:
«من در سنين جوانى شروع به تأليف كتابى در خصائص ائمه عليهم‏السلام نمودم كه اخبار و كلمات آن بزرگواران را به صورت گلچين شده جمع آورى نمايم.زمانيكه خصائص مربوط به امير المؤمنين عليه‏السلام را به اتمام رساندم مشكلاتى پيش آمد كه نتوانستم كتاب را كامل نمايم.در پايان فصول اين كتاب فصلى در كلمات قصار آن حضرت آمده بود، لكن خطبه‏ها و نامه‏هاى مفصل ايشان را ذكر نكرده بودم.
چون عده‏اى از دوستان اين فصل از كتاب را ديدند برايشان بسيار جالب بود، لذا از من درخواست كردند كتابى مستقل پيرامون كلمات گرانبهاى امير مؤمنان عليه‏السلام در موضوعات گوناگون تأليف نمايم.من هم كه ديدم چنين گردآورى تاكنون انجام نشده، دست به كار تأليف اين كتاب عظيم شدم...و نام آن را نهج البلاغة نهادم.»


چرا نهج البلاغه؟
اينكه چرا سيد رضى نام كتاب خويش را نهج البلاغه (راه بلاغت و فصاحت) گذاشته است از مقدمه كتاب بخوبى روشن مى‏شود.
سيد رضى، كه خود اديب و شاعرى توانا است، چون اعجاز امير المؤمنين عليه‏السلام را در زمينه بلاغت و فصاحت ديد با جمع آورى اين كتاب عظمت امير المؤمنين عليه‏السلام را در اين فضيلت، علاوه بر فضيلتهاى فراوان ديگر، به اثبات رساند.


او با اين كتاب اثبات كرد كه، تنها پرچمدار و يكه تاز ميدانهاى سياست و جنگ و زهد و عبادت و اولين مسلمان و بالاترين مسلمان، در زمينه ادب و سخنورى نيز به بالاترين درجات آن رسيده و در مقامى است كه هيچ انسان ديگرى به آن حد از اعجاز نرسيده است.(البته در اين بين حساب پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏وآله كه على عليه‏السلام نفس اوست، از ديگران جداست.)
پس چون سيد رضى هدفش اثبات اين زمينه از فضائل امير المؤمنين عليه‏السلام بود نام كتاب خويش را «نهج البلاغة» نهاد.
بخاطر رعايت اين جنبه است كه سيد رضى هيچ گونه ترتيب موضوعى براى نهج البلاغه قرار نداده است.همچنين در ذكر خطبه‏ها و نامه‏ها در بسيارى موارد تقطيع نموده و تنها مقدارى از خطبه‏ها را كه بيشتر توجه او را به خود جلب كرده، آورده است.

روش سيد رضى‏
سيد رضى در جمع آورى سخنان على عليه‏السلام روشى مخصوص به خود داشته است و آن اينكه:
سيد رضى بناى نوشتن و جمع آورى مجموع سخنان على عليه‏السلام را نداشته، به همين جهت، از بين منابع فراوانى كه داشته قسمتهايى را گلچين نموده است.
او خود نيز در مقدمه كتاب به اين نكته اشاره كرده كه آنچه مى‏آورد مختار و انتخاب شده‏هايى از كلمات و نامه‏هاى آن حضرت است.
سخنان حضرت‏
برخى چنين پنداشته‏اند كه سخنان امير مؤمنان على عليه‏السلام تنها حجمى معادل نهج البلاغه دارد يا خطبه‏ها و نامه‏هاى آن حضرت را منحصر در همان تعداد نموده‏اند در حالى كه چنين نيست.مسعودى كه حدود يكصد سال قبل از سيد رضى مى‏زيسته، در «مروج الذهب» مى‏گويد: هم اكنون چهار صد و هشتاد و اندى خطبه از على عليه‏السلام در دست مردم است.
آمُدى در «غرر الحكم» پانزده هزار كلمه قصار از امير المؤمنين عليه‏السلام نقل كرده است در حالى كه كلمات قصار نهج البلاغه 480 كلمه است.
كتب فراوان ديگرى نيز پيرامون كلمات آن حضرت تحرير شده مانند تحف العقول، روضة الواعظين و...كه بيش از يكصد و اندى كتاب قبل از نهج البلاغه خطبه‏هاى امير المؤمنين عليه‏السلام را جمع كرده‏اند.