????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2






  1. Top | #1


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    ) در کتاب «تاریخُ الیعقوبی»، وقایع هجوم اوّل، چگونه بیان شده است؟

    از جمله منابعی که ـ به اختصارِ فراوان ـ از «هجوم اوّل» یاد کرده است، کتاب «تاریخُ الیعقوبی»، نوشتۀ احمد بن ابییعقوب (متوفّای 292هـ) میباشد.
    احمد بن ابییعقوب، اسحاق بن جعفر بن وَهْب بن واضح ـ مشهور به یعقوبی ـ یکی از تاریخنگاران برجستۀ جهان اسلام در قرن سوم هجری در شهر بغداد، به شمار میرود.
    به علّت جایگاه علمی و شخصیّت فرهنگی یعقوبی، از وی با عناوینی همچون: «کاتب»، «اَخباری» و «عبّاسی»(1) یاد شده است.
    وی در حوزههای مختلف تاریخ، همچون: «تاریخ عمومی» و «تاریخ خاندانی»، آثار متعدّدی را به رشتۀ تحریر درآورد که بیشتر آنها، از میان رفتهاند.
    یعقوبی در دانش تاریخنگاری نوآور و خَـلّاق بود.
    او و همعصرش ابوحنیفه احمد بن داوود دِیْنَوَری (متوفّای 282هـ) ـ مؤلّف کتاب «الأخبار الطِّوال» ـ ، به جای نگارش تاریخ بر محورِ سالْنگاری، به فصلبندی تاریخ بر محور موضوعات، روی آوردند.
    یعقوبی، «شیوۀ نقلی» در تاریخنگاری را کنار گذاشت و از ذکر سلسلۀ اسناد ـ که در مقدّمۀ اخبار تاریخی میآمد ـ ، خودداری کرد و اطّلاعات خود را بدون ذکر سلسلۀ اسناد، بیان داشت.
    البتّه این بدان معنا نیست که وی در وثاقت اخبار یا دریافت اطّلاعات تاریخی از سرمنشأهای اصلی و مورد اعتماد، کوتاهی کرده است؛ بلکه بر عکس، یکی از حسّاسیّتها و دقّتهای علمی یعقوبی، توجّه به درستی و صحّت نقلهایی است که در آثارش، به ثبت آنها دست یازیده است.
    دربارۀ سندهای کتاب «تاریخُ الیعقوبی» باید گفت: یعقوبی در نگارش کتاب تاریخش، نقلهایی را برگزیده است که به راویان آنها و صحّت گفتارشان، اعتماد داشته و از این رو، لزومی نمیدیده است که سلسلۀ اسامی ناقلان اخبار ـ که حجم بسیاری از آثار تاریخی را به خود اختصاص میدهد ـ را در آغاز هر خبر تاریخی، درج کند؛ بلکه به جای آن، روش نوینی را ابداع کرد و بر اساس آن (به ویژه در بخش دوم کتابش که به تاریخ اسلام اختصاص دارد)، منابع و اسناد مورد اعتماد خود را در آغاز کتابش، یکجا، گردآوری و ذکر نمود.(2)
    یعقوبی با همۀ دقّت و وثاقت علمی که در نگارش تاریخ به کار می*بَرد، در تاریخ خود، حوادث هجوم به خانۀ حضرت زهراعلیهاالسّلام را به تفصیل بیان نکرده است. آنچه در کتاب تاریخ یعقوبی، وجود چنین اختصاری را باعث شده است، سوء ظنّ شدید خلفای بنیالعبّاس به خاندان یعقوبی و اتّهام رافضی*گری به آنان، می*باشد.
    با قیام صاحب فَخ ـ حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب ـ که در سال 169 و 170 قمری رخ داد و به شهادت رهبر قیام و بسیاری از همرزمانش انجامید، ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب، از مهلکه جان سالم به در بُرد و به سوی مصر متواری شد.
    واضح ـ نیای یعقوبی ـ که در آن زمان از طرف هادی عبّاسی ـ خلیفۀ وقت ـ عامل «برید» مصر بود، در فرار ادریس به سوی مغرب، او را یاری رساند.
    امّا هادی ـ خلیفۀ عبّاسی ـ که از نقش «واضح» در کمکرسانی به ادریس، باخبر شد؛ دستور دستگیری «واضح» را صادر کرد.
    «واضح» به اتّهام رافضیگری و کمک به یک شورشی، دستگیر شد.
    گردن او را زدند و جسدش را به دار آویختند.
    پس از آن، خاندان یعقوبی به اتّهام همکاری با رافضیان شورشی، دیگر نفوذ چندانی در دربار خلافت پیدا نمیکنند؛ از این رو، در منابع، از نیای دوم، نیای اوّل و پدر یعقوبی و اخبار آنان، سخنی به میان نیامده و خودِ یعقوبی نیز از جانب تاریخنگارانی همچون طبری و ابن أثیر، به رافضیگری متّهم گردیده است.(3)
    هرچند یعقوبی، اخبار صاحب فَخ و داستان فرار ادریس به سوی مغرب را بیان کرده است؛ ولی از ارتباط نیایَش ـ واضح ـ با ادریس و نجات وی توسّط «واضح»، سخنی به میان نیاورده است.
    به نظر میرسد که یعقوبی در این*باره، از هر کسِ دیگری آگاهتر بوده است؛ امّا گمان میرود:
    آنچه باعث خودداری او از نقل رخداد مورد نظر شده است، ملاحظات سیاسی و پنهانکاری وی دربارۀ این مسأله بوده است.
    بنابراین، از شرح واقعه و به دار آویخته شدن جدّش، در آثار او سخنی به میان نیامده است.
    از این رو، میتوان گفت: خاطرۀ تلخ یعقوبی از به دار آویخته شدن نیایَش ـ که سایۀ شوم خود را نسل به نسل در خاندان یعقوبی بر جای نهاده بود ـ ، به انضمام سوء ظنّ شدید خلفای بنیالعبّاس به این خاندان و اتّهام رافضیگری به آنان، موجب گردید تا وی علیرغم پیگیری مستمرّ اخبار علویان و ذکر اخبار ائمّۀ اطهارعلیهم*السّلام، حتّی از حوادث «هجوم اوّل» نیز به تفصیل یاد نکند؛ چه رسد به آن*که بخواهد در کتاب خود، از حوادث «هجوم اصلی»، سخنی به میان آورَد.
    از حادثۀ هجوم به بیت فاطمهعلیهاالسّلام، در کتاب «تاریخُ الیعقوبی» چنین یاد شده است:
    وَ بَلَغَ أَبابَکْرٍ وَ عُمَرَ أَنَّ جَماعَةً مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ قَدِ اجْتَمَعُوا مَعَ عَلیِّ بْنِ أَبیطالِبٍ فی مَنْزِلِ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ، فَأَتَوْا فی جَماعَةٍ حَتّی هَجَمُوا الدارَ وَ خَرَجَ عَلیٌّ وَ مَعَهُ السَیْفُ، فَلَقیَهُ عُمَرُ فَصَرَعَهُ وَ کَسَرَ سَیْفَهُ وَ دَخَلُوا الدارَ فَخَرَجَتْ فاطِمَةُ فَقالَتْ:
    وَاللهِ لَتَخْرُجُنَّ أَوْ لَأَکْشِفَنَّ شَعْری وَ لَأَعِجَّنَّ إِلَی اللهِ!
    فَخَرَجُوا وَ خَرَجَ مَنْ کانَ فِی الدارِ...(4)
    و به ابابکر و عمر [خبر ] رسید که گروهی از مهاجرین و انصار همراه با علی بن ابیطالب، در خانۀ فاطمه ـ دختر پیامبر خدا ـ ، گرد آمدهاند.
    پس [ابوبکر و عمر ] با گروهی آمدند تا به آن خانه یورش برند. علی با شمشیر بیرون آمد، پس عمر او را دید و به زمینش زد و شمشیرش را شکست.
    و آنها وارد خانه شدند. پس فاطمه بیرون آمد و گفت: به خدا سوگند که یا بیرون می*روید و یا موهایم را پریشان میکنم و به نزد خدا شکایت میبرم!
    پس آنها بیرون آمدند و هر کس در خانه بود، بیرون آمد...
    همان*طور که اشاره شد: 1) «گرفتن شمشیر زُبَیْر توسّط مهاجمین ـ پس از خروجش از خانۀ حضرت فاطمه*علیهاالسّلام ـ »، و 2) «باقی ماندنِ حضرت علی*علیه*السّلام در بیت فاطمه*علیهاالسّلام، تا پایانِ حوادث هجوم اوّل»، از جمله رویدادهای شاخص، منحصر به فرد و اختصاصی در «هجوم منجر به شکست تحصّن»، به شمار می*آید.
    لذا باید گفت:
    یعقوبی در کتابش، تنها به ذکر حوادثِ «هجوم اوّل = هجوم منجر به شکست تحصّن» اکتفا کرده و در نقل او، نام «علی»*علیه*السّلام به اشتباه، به جای نام «زُبَیْر» درج شده است.(5)
    1- جدّ او (: واضح) از موالیان عبّاسیان (: منصور عبّاسی) بوده است.
    2- اقتباس از: دانش تاریخ و تاریخنگاری اسلامی، ص 285 ـ 302؛ منابع تاریخ اسلام، ص 154 ـ 158 .
    3- اقتباس از: دانش تاریخ و تاریخنگاری اسلامی، ص 288 ـ 289 .
    4- تاریخُ الیعقوبی، ج 2، ص 126، چاپ: المکتبة الحیدریّه.
    5- می*توان گفت: وی، هنگام نگارش حوادث هجوم اوّل، به دلیل مرورِ حوادث هجوم اصلی در ذهنش، دچار این اشتباه در ثبتِ اسامی، گردیده است.

  2. Top | #2


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1
    لعنت بی پایان خداوند بر قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیها
    و همه کسانی که راضی به شهادت آن حضرت شدند
    خداوند ما در زمره دوستان حضرت زهرا محشور کند


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •