????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1






  1. Top | #1


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    در سوگ معارف امام جعفرصادق(ع)

    همان گونه که خداوند ستارگان را امان برای اهل زمین قرار داد ائمه اطهار را نیز امان برای بشریت قرار داده است. در شب تاریک ناخدایان کشتیان و قافله سالاران قافله ها مسیر درست را توسط ستارگان می شناسند و جان مسافران را نجات می دهند، قافله بشریت نیز برای یافتن راه درست در ظلمت ها و رنج ها نیازمند ستارگانی است که راه را نشان دهد تا این کاروان را به سرمنزل مقصود برساند.

    کاروان بشریت که چند ملیارد مسافر به همراه دارد مضطر به داشتن ستاره و ستاره شناسانی برای یافتن راه است و البته خداوند جامعه بشری را بدون این هدایت گران قرار نداده است زیرا «لکل قوم هاد» ؛ حجت او قبل از خلق و همراه خلق و بعد از خلق بر روی زمین موجود است و شاید هم برای این مهم بود که اولین مخلوق خداوند در عالم هستی نور حجج الهی بوده است.

    حضرت جعفربن محمد الصادق علیه السلام هشتمین نور از چهارده نوری است که برای هدایت انسان ها در این عالم آمده است و ما مفتخریم مذهبی را معتقدیم که آراسته به نام زیبای اوست؛ یعنی شیعه جعفری.

    دوران حیات امام ششم (ع)

    تا زمان امام جعفر صادق علیه السلام ائمه متقدم فرصتی جدی برای بیان معارف و تبیین دین نیافتند چرا که ناگزیر به جنگ هایی شدند که بعضا بر ایشان تحمیل شد، رسو ل الله به جنگ با کفار و مشرکین پرداخت و بعد از ایشان جنگ های بزرگی با منافقان صورت گرفت که این در گیری ها از سقیفه شروع شد و در نهروان و صفین و جمل ادامه یافت و در کربلا به اوج خودش رسید.

    مضافا در زمان حیات خمسه طیبه یعنی بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله نقل روایت و تفسیر قرآن از پیامبر ، جرم و گناهی بزرگ بود و دستگاه سفاک بنی امیه در قتل و کشتار یاران ائمه تردیدی به خود راه نمی داد تا آنجا که هرکسی که متهم به دوستی با ایشان بود به قتل می رسید چه رسد به کسانی که از شاگردان ائمه بوده و به دوستی با ایشان شهره بودند.

    تا آنجا که پنجمین نفر از اهل کسا را به قتل صبر در کربلا به شهادت رساندند و امام سجاد علیه السلام نیز چنان در انزوا و فشارهای سیاسی قرار گرفتند که به طور مستقیم نمی توانستند معارف و حقایق دین را بازگو کنند.

    علاوه بر این بعد از واقعه کربلا یاران امام سجاد از تعداد انگشتان دست هم کمتر بودند اوضاع به همین منوال تا اواخر امامت امام باقر علیه السلام که حکومت های غاصب زمان بسیار متزلزل شدند و نتوانستند اعمال فشار و محدودیت های گذشته را ادامه دهند ادامه داشت که در این زمان امام باقر علیه السلام وسپس امام صادق علیه السلام فرصتی هرچند کوتاه به دست آوردند تا بتوانند دین و ظرائف آن را بیان کنند.

    در زمان امام صادق علیه السلام 400 اصل از اصول شیعه تالیف شد

    امام صادق علیه السلام بیش از چهار هزار شاگرد مبرز تربیت کردند که در رشته های مختلف سرآمد بودند و حتی تا امروز از بزرگان علمی به شمار می آیند که بعضی از ایشان به مناظره با بزرگان مذاهب و فرقه های دیگر دست می زدند و از این میدان مناظره پیروزمندانه خارج می شدند.

    فقط در زمان امام صادق (ع) چهارصد اصل از اصول شیعه تالیف شد که این چهارصد اصل بر امام علیه السلام عرضه می شد که یا بلافاصله تایید می شد ویا بعد از تنقیح امام علیه السلام به تایید می رسید.

    بعضی از این اصول به طور مستقیم امروز به دست ما رسیده است و بعضی دیگر به طور غیر مستقیم توسط نقل محمدون ثلاث در کتب اربعه شیعه و دیگر کتب شیخ صدوق در اختیار ما قرار گرفته است و اصول چهارصد کتاب پشتوانه مهم حدیثی شیعه می باشد.

    چرا که اکثر روایات کتب شیعه بلکه همه آن منتهی به این اصول عرضه شده بر امام صادق علیه السلام می شود؛ به این واسطه روایات شیعه از استحکام و اتقانی بسیار برخوردار است که در مکاتب و ادیان دیگر بی نظیر است.

    هیچ یک از کتب اهل عامه حتی صحیح ترین کتابی را که ادعا می کنند و حتی کتب ادیان دیگر که مدعی انتساب آن به پیامبرانشان هستند ؛ از این استحکام واتقان برخوردار نیست که البته این مختصر ، مجال پرداختن به این موضوع بسیار مهم ندارد هرچند شکی نیست که زمان حیات حضرت جعفربن محمد الصادق علیه السلام برای حدیث شیعه یک نقطه عطف مهم تاریخی است .

    عصر زندگی حضرت صادق علیه السلام و ظهور مذاهب و فرق

    ایام امامت آن بزرگوار روزگار عجیبی بوده است ؛ چرا که از این فضا ی سیاسی به وجود آمده تمام نحله ها و مکاتب کوچک و بزرگ استفاده کردند و شروع به عرضه آرا و افکار و عقائد با طل خویش کردند. حتی عقاید مانویه که متعلق به ایران قبل از حمله اعراب بود در این زمان عرض اندام می کند.

    زنادقه و ملحدان که وجود خالق را به طور کلی منکر می شدند دارای طرفدارانی قابل توجه شده و بسیار جالب است که در مراسم حج ؛ که یک شعار توحیدی است امام علیه السلام در مورد حدوث عالم و اثبات صانع با مخالفان و زنادقه احتجاج می کند و از طرفی از درون اسلام گرایشات فرق مختلف اظهار وجود می کردند مثل معتزله؛ مرجئه و خوارج و عده ای هم با تزهّد و پشمینه پوشی منافقانه بدعتی را به نام تصوف پایه ریزی می کردند و ابوحنیفه ها و قتاده ها هم خود به تنهایی بلایی بزرک برای جهان اسلام بودند.

    شیعه جعفری

    در یک کلام می توان گفت ایشان وارد یک جنگ تمام عیار فرهنگی شدند که در این ستیز با اهل مذاهب و فرق به گونه ای تفوّق علمی شیعه را به اثبات رساند که در زمان ایشان هیچ شبهه ای و اشکالی نماند که پاسخ داده نشد و ارکان فکری نحله های رقیب طوری نقض گردید که تا به امروز هم نتوانستند جوابی برای اشکالات علمی امام صادق علیه السلام پیدا کنند.

    فقط ذره ای انصاف لازم است تا این فرقه های رقیب خود به باطل بودنشان در مقابل شیعه اعتراف کنند. مکتب شیعه به یمن امام صادق علیه السلام ظهور و بروز یافت لذا به شیعه جعفری نام گذاری شد و این اسم یاد آور این نکته گران سنگ است که در تمام عالم هستی هیچ تفکر و نظریه ای یارای مقابله و جنگ تئوریک با شیعه ندارد.

    به جرئت و بدون هیچ شک وشبهه ایی می توان گفت که در زمان امام صادق علیه السلام به تمام شبهات فلاسفه غرب و شرق پاسخ داده شد. از این رو شیعه جعفری بر رفیع ترین قلل علمی جهان جای دارد به طوری که تمام تفکرات در مقابل منطق و برهان محکم شیعه زانو زده اند .

    در سوگ معارف امام صادق علیه السلام

    اما صد حیف و هزار افسوس که با این سرمایه عظیم و پشتوانه سترگ و گنج های علمی که از مناظرات و احتجاحات ایشان با مخالفین مذهب برای ما باقی مانده است فقط به عنوان شیعه جعفری اکتفا کرده ایم و فراموش کردیم که «لئن کفرتم ان عذابی لشدید»

    آیا جامعه ما جامعه جعفری است ؟ آیا دانشگاه ها و قبل از آن مدارس ما بر اسا س مکتب جعفری اداره می شود؟ باید به این حقیقت بسیار تلخ اعتراف کرد که فراموش کرده ایم کشوری که مذهبش جعفری است باید جامعه اش نیز جعفری باشد.

    چه بسیار غافل هستیم از کلمات ایشان که فرمودند: «اگر مردم محاسن کلام ما را بدانند محققا از ما تبعیت می کنند» اگر جامعه ما بر اساس آموزه های امام صادق علیه السلام تکامل یابد و محاسن کلام ایشان در جامعه ظهور و بروز عینی یابد، نتیجه آن تبعیت بقیه جوامع بشری از اهل بیت خواهد بود طبق وعده ای که ایشان داده اند.

    اما امروز باید با یک چشم بر ظلم هایی که بر امام صادق علیه السلام رفت گریه کنیم و با چشم دیگر بر ظلمی که به معارف ناب اهل بیت می شود؛ اشک بریزیم تا شاید این سوگواری به یاد ما بیاورد کلام عمیق و پر معنای ایشان را که فرمودند: «کذب من زعم من شیعتنا و هو متمسک بعروه غیرنا »؛ یعنی دروغ می گوید کسی که خیال می کند از شیعیان ما است و او متمسک به غیر ما اهل بیت می شود.

    چه باید کرد وقتی تعاریف ما، الگوهای ما و اندیشه ما برگرفته از معارف آن امام بزرگ نیست؟ چه باید کرد هنگامی که جامعه امروز بر اساس الگو های اسلامی طراحی نمی شود؟

    در الگوی امام صادق (ع) جامعه اسلامی بر اساس حقوق برادری ارزش گذاری می شود نه شهروند نمونه

    در الگوی امام صادق علیه السلام جامعه اسلامی بر اساس حقوق برادری تعریف و ارزش گذاری می شود نه بر اساس حقوق شهروندی و شهروند نمونه. کسانی که اندکی در ساحل دریای عمیق روایات امام صادق علیه السلام قدم زده باشند می یابند که این دو بسیار با هم متفاوت است و شواهد و دلایل زیادی برای این مطلب موجود است.

    برای نمونه شخصی که با امام صادق علیه السلام در طواف بود به در خواست دوستش توجه نکرد و به طواف با امام صادق علیه السلام ادامه داد تا آنجا که اما م به او دستور داد تا طواف را قطع کند.

    ارزش بر آورده کردن حاجت برادر مومن بر طواف با امام زمان رجحان می یابد و در ادامه امام علیه السلام می فرماید: «حقوق برادران مومن بر تو آن قدر سنگین است که تو تاب شنیدن آن را نداری...»

    البته نباید این گونه روایات را به اخلاقیات تفسیر کرد چرا که اهل بیت به وجوب این رفتار در جامعه تاکیید کرده اند.

    این نمونه شاهد مثالی بر این بحث بود اما سخن فراتر از این است چرا که در حوزه اندیشه و اعتقادات روایات بسیار گسترده تر و فراگیر تر می باشد و مع الوصف غفلت ما زیادتر و خواب ما عمیق تر است بسیاری از مشکلاتی که امروز در جامعه شیعی ما در زمینه های مختلف خاصه عرصه های فرهنگی موجود است را می توان با رجوع به مکتب و معارف آن امام همام حل کرد اما با تاسف بسیار بهره ما از منبع فیاض علمی ایشان از حوزه فروعات فقهی تجاوز نکرده است که البته جای شکرش باقی است.

    خداوند ستارگانی را برای هدایت ما فرستاد اما اگر ما سر بالا نمی کنیم و به این ستارگان نگاه نمی کنیم و خود را سیر مکاتب فلسفی شرق و غرب کرده ایم؛ تقصیر از نور و روشنایی ستارهآسمان هدایت نیست.

    منابع :
    اصول کافی
    الحدائق الناضره مرحوم بحرانی مقدمه اول و دوم
    مشرق الشمسين مرحوم شیخ بهایی
    منبع :
    http://www.snn.ir/news-13900702047.aspx
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  2. تشکر شده توسط :

    Yaser.76 (چهارشنبه 06 شهریور 92)


مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •