کسی که حضرت سید الشهدا را زیارت کند خداوند متعال حوائجش را برآورده نماید و آنچه از دنیا مقصود اوست را کفایت فرماید. زیارت آن حضرت موجب جلب رزق برای زائر می باشد و آنچه در این راه انفاق کرده برای او باقی مانده و جانشین و یادگارش خواهد بود. گناهان پنجاه ساله او آمرزیده شده و وی به اهلش باز گردد در حالی که بر عهده اش هیچ وزر و وبال و لغزش از آنچه در صحیفه اعمالش ثبت بوده نماند و جملگی محو و پاک می گردد....(کامل الزیارات ص 417)

این ثواب برای زیارت اباعبد الله (ع) که سبط نبی و سید جوانان اهل بهشت است و جان خویش و اهلش را برای حفظ دین خدا فدا کرده است، مسئله عجیبی نیست.

اما آیا کسی می تواند در نردبان سلوک به مقام قرب الی الله برسد طوری که در ردیف امام حسین (ع) قرار گیرد؟ هرگز کسی نمی تواند خود را به مقام معصومین (ع) برساند و در مقام و رتبه ایشان واقع شود؛ چرا که خودشان فرمودند: «لا یقاس بنا احد »؛ يعني ما قابل قیاس با کسی نیستیم و کسی در حد و اندازه ای نیست که بخواهد خودش را با ما قیاس کند. (عیون الاخبار ج 2 ص66)

و امام هادی (ع) فرمودند: «در درک مقام شما اهل بیت هیچ طمع کننده ای نمی تواند طمع کند»(جامعه کبیره ) وقتی درک آن مقام میسر نباشد چگونه است رسیدن به مقام ایشان بنابر آن چه گذشت این که حضرت سید الکریم زیارتش ثواب زیارت امام حسین را دارد به معنای این نیست که با سید الشهداء در یک رتبه و مقام باشد.

شخصی از امام صادق (ع) پرسید: «آیا پیامبر(ص) نفرمود که آسمان بر راست گو تر از ابوذر سایه نیافکنده است؟» فرمودند: «بله فرموده است» راوی پرسید: «پس مقام رسول الله و امام حسن و امام حسین (ع)چه می شود؟» فرمودند: «ای مرد چند ماه از ماه های سال حرام است؟ آیا رمضان جزء ماه های حرام است؟ با اینکه رمضان جزو ماه های حرام نیست اما در آن شب قدر است که از هزار ماه بهتر است ما اهل بیتش هستیم که کسی را با ما قیاس نمی کنند» (بحار ج 22 ص406)

سيد الكريم محب واقعي اهل بيت بود

لکن حضرت عبد العظیم آن قدر در وادی محبت و علاقه به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) آخته شده بود؛ حرکت کرده بود و بالا رفته بود که برای زیارت او ثواب زیارت سید الشهداء را قرار دادند.

چرا حضرت عبد العظیم حسنی زیارتش با زیارت امام حسین برابری می کند؟ ایشان چه گونه، با کدام ریاضت و يا دستگیری کدام استاد و مرشد به این جایگاه رسیدند؟

ممکن است برخي بگویند، به علت شرایط ناگوار زائران حضرت اباعبد الله (ع) که جانشان در خطر بود امام می خواستند شیعیان به سمت ری بروند تا از این صدمات محفوظ بمانند اما این احتمال با اشکالاتی همراه خواهد بود. از جمله اينكه در جایی سراغ نداریم که به علت ترس از جان و مال از زیارت امام حسین (ع) منع شده باشد و مضافا اینکه این ثواب برای زیارت سید الکریم منحصر به اوقات بسته بودن یا خطرناک بودن راه نیست.

اما احتمال دوم که خیلی هم بعید نیست اراده امام هادی (ع) مبنی بر توجه ویژه شیعیان به مقام و منزلت عبد العظیم است. در این صورت باید دید چه نکته ای در او برجستگی خاصی دارد یا به جهت و سمت و سوی زندگی او توجه کنیم. توجه به این که یکی از تلاش های مهم امام هادی (ع) آماده کردن مردم برای زمان غیبت است و آماده کردن مردم و آیندگان برای فتنه هایی که در غیبت رخ خواهد داد و ایمان مردم را نابود خواهد کرد شاید برای رهایی از فتنه ها الگویی معرفی می شود که در شرایط سخت و در حال عدم دسترسی به امام (ع) –مثل زمان غیبت – به بالاترین قله های ایمان دست یافته است.

باید توجه داشت که ایشان محدثی بزرگ بود که شیعیان موظف بودند برای حل معضلات و یافتن پاسخ سئوالاتشان به او رجوع کنند . شاید در یک نگاه ابتدایی به نظر بیاید که این مسئله بسیار ساده ای است؛ آن مقدار ساده که که حتی در نظر بدوی هم به ذهن خطور نمی کند که این مسئله علت این شرف و بزرگی – داشتن ثواب زیارت کربلا - باشد.

اما روایات چیز دیگری می گویند براي نمونه به ذكر يك روايت از ميان ده ها روايت وارده مي پردازيم که با توجه به دقیق بودن نكات این روایت ناگزیر متن عربی آن نيز آورده می شود:

«مع، [معاني الأخبار] أَبِي عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْيَقْطِينِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ زَيْدٍ الزَّرَّادِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا بُنَيَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِيَ الدِّرَايَةُ لِلرِّوَايَةِ وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَانِ إِنِّي نَظَرْتُ فِي كِتَابٍ لِعَلِيٍّ ع فَوَجَدْتُ فِي الْكِتَابِ أَنَّ قِيمَةَ كُلِّ امْرِئٍ وَ قَدْرَهُ مَعْرِفَتُهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحَاسِبُ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِي دَارِ الدُّنْيَا»(بحارالأنوار جلد2 صفحه184 باب 26)

امام صادق «ع» به نقل از پدر خويش ابو جعفر باقر«ع» گفت: «پسرم! مقام و منزلت شيعيان را از اندازه نقل احاديث و شناختى كه (در باره مفاهيم و معارف حديثى) دارند بشناس، زيرا كه شناخت و معرفت، در حقيقت، همان درك آگاهانه ( مفاهيم) حديث است و با همين درك آگاهانه محتواى احاديث است كه مؤمن به بالاترين پايه‏هاى ايمان مى‏رسد.» من در كتابى از على «ع» به اين نوشته برخوردم، ارزش و ارج هر كس معرفت او است. خداى متعال مردمان را به ميزان خردى كه در دار دنيا به ايشان ارزانى داشته است حسابرسى مى‏كند.

در این روایت دقایق بسیار ارزنده ای نهفته اما صرفا به چند نکته که مرتبط با سیر بحث است اشاره می شود:

1. ملاک و معیار برای ارزش گزاری شیعیان مقدار روایتی است که آموخته اند و معرفتی است که توسط روایات اهل بیت (ع) به دست آورده اند ملاکی که امروز در ما مدعیان تشیع کمتریافت می شود.

2. عرفان و عارف در این روایت تعریف شده است همین روایت بساط تمام عرفان های اصطلاحی و عارف نماهای صوفی را جمع می کند و چیزی را به عنوان مرید و مراد به رسمیت نمی شناسد معرفت یعنی درایت احادیث عترت طاهره که آنچنان اهمیت دارد که فرمودند درایت یک حدیث (فهم حدیث) با ارزش تر است از نقل هزار حدیث (با توجه به اینکه خود نقل حدیث معیار برای ارزش داشتن شیعیان است ) لذا باید گفت حضرت عبد العظیم عارفی است که عرفانش مورد تایید معصومین (ع) است به خلاف عرفان های ادعایی دیگر.

3. بالاترین درجات ایمان بوسیله درایت و فهمیدن روایت به دست می آید نه بوسیله ریاضت های غیر معقول و نه بوسیله گدایی در خانه صوفیان.

حضرت عبد العظیم به بالاترین درجات ایمان رسیده است؛ چرا که در دریای معارف اهل بیت غواصی کرده است و عجائب این دریاهای نور را با چشم دل دیده است با جان و دل کلام مولایش حضرت هادی (ع) که فرمود: «کلامکم نور»، را به خوبی در ک کرده و « کلام غیرکم ظلمت » را به تمام گوشت و پوستش یافته بود.

« سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ كُلُّ مَا لَمْ يَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَيْتِ فَهُوَ بَاطِل» (وسائل‏الشيعه جلد 27 صفحه74 باب7)؛يعني هرچیزی که از خانه اهل بیت (ع) خارج نشود باطل و مزخرف است، از این رو بود که تمام اصول و امهات عقایدش را بر امام زمانش امام هادی (ع) عرضه کرد کاری که ما امروز بسیار محتاج به آن بوده و در عین حال از آن غافليم حتی در مسائل توحید .

سید الکریم الحسنی نشان داد که در همه جا باید تابع و تسلیم اهل بیت بود

سید الکریم الحسنی نشان داد که در همه جا حتی در اصول عقاید وحتی در توحید باید تابع و تسلیم اهل بیت بود که در غیر این صورت بدیهی است که وحدت صوفیان جایگزین توحید مي شود.

بنابراین حضرت عبد العظیم حسنی مصداق کلام امیر بیان امیرالمومنین (ع) شد که فرمود: « يا كميل لا تأخذ إلا عنا تكن منا» يعني؛ ای کمیل اخذ نکن مگر از ما تا از ما اهل بیت شوی و او از اهل بیت شد تا جایی که زیارتش ثواب زیارت سید الشهدا (ع) را دارد.(بشارةالمصطفى 24)
به نقل از :
http://www.snn.ir/news-13900623112.aspx