بین فرقه ها و نحله های جهان اسلام مانند ساير اديان اختلافاتی وجود دارد. کتاب های کلامی این فرقه ها مملو است از پرداختن به این اختلافات و نقض و ابهام های معتقدات مخالف و موالف. با وجود همه این اختلافات، اشتراکات اجمالي بسیاری نيز وجود دارد، مثل نفی شرک و اعتقاد به توحید، نبوت، قرآن توسل و استغاثه به پیامبر اعظم (ص)، محبت به عترت طاهره (ع) و...

اما چندی است می شنویم که گروهی اعتقادات منحصر به فردی دارند که در مشترکات مسلمین هم ایجاد اختلاف کرده اند و برخی از اعتقاداتشان با ضروریات دین اسلام در تعارض است تا آنجا که از خاطرات مشترك بيشتر زائران بیت الله الحرام و مدینه منوره اذیت و آزار و اهانت اين گروه نو ظهور به زائران است.

زمانی که زائران به ضریح مقدس نبوي نزدیک می شوند و شبکه های ضریح را از سر ابراز محبت وارادت به رسول الله (ص) می بوسند از سوي وهابيون مشرک خوانده مي شوند؛ چراكه آنها توسل به پيامبر (ص) و ائمه بقیع (ع) را کفر تلقي مي كنند و اين در حالي است كه بوسیدن ضریح و تبرک جستن به مضجع متبرک آن حضرت نزد هیچ یک از فرق اسلامی حرام و یا حتی مکروه نیست.

البته در عقايد اين فرقه نو ظهور صرفا بوسیدن مضجع شريف پيامبر (ص) و ائمه (ع) شرک نيست بلکه اعمال دیگری را که نزد دیگر مسلمانان امری طبیعی بلکه بسیار مستحب است را مصادیق شرک می دانند مثل: زیارت و تبرک به قبور، توسل، استغاثه و استشفاء به پیامبرائمه و اولیای خدا، بناء بر قبور، نماز نزد قبور، روشن کردن چراغ، ذبائح، نذور و اعتقادات عجیب دیگر و از همه مصیبت بار تر اینکه هر کس که مخالف با اعتقاد ایشان باشد را به عنوان فرقه ای از فرق اسلامی نشناخته و او را کافر می دانند و براي جان، مال و ناموس او حرمتی قائل نیستند و به راحتی جان های بسیاری از مسلمانان را گرفته و به ناموس آنها تجاوز کردند و اموال ایشان را غارت نمودند؛ فقط به جرم اینکه با عقاید ایشان همراه نبودند.

همین امر کنجکاوی انسان را جهت مطالعه بيشتر پيرامون اين فرقه تحريك مي كند. به راستي عقائد وهابیت چیست ؟ چه اختلاف یا اختلاقاتی با جهان اسلام دارند؟ و چگونگه در ميان امت اسلامی سر بر آورده اما از آنان جدا شدند؟ بر آن شديم تا نگاهی به تاریخ وهابیت از پیدایش این مکتب و شروع حیات سیاسی ایشان داشته باشيم.

اما قبل از این نگاه گذرا یک نکته در مورد تاریخ وهابیت قابل توجه است و آن اینکه همواره در جهان اسلام رهبران دینی و سیاسی وهابیت منفور ترین اشخاص زمان خود بوده اند تا آنجا که تئوری پردازان این مکتب بارها مورد تخطئه و تکفیر علمای جهان اسلام واقع شده و یا به علت عقائد انحرافی در دادگاه محاکمه شدند.

در مورد رهبران سیاسی آنان نیز این مطلب صادق است تا آنجا که حکومت آل سعود که با عقاید وهابیت توانست تزویر دینداری را به کار برد دو بار توسط قوای نظامی جهان اسلام نابود شد و به پایان رسید اما بار سوم با حمایت انگلیس حکومت خود را دوباره تشکیل داد و با حمایت امریکا استمرار يافت.

در حقیقت مؤسس وهابیت را باید «ابن تیمیه» و شاگردش «ابن قیم» دانست هرچند در زمان حیاتش به علت مخالفت شدید علمای جهان اسلام نتوانستند کاری از پیش ببرد سال ها بعد «محمد بن عبد الوهاب» با انتشار عقاید او و زنده کردن عقاید او توانست مکتب انحرافی وهابیت را بنا نهد و تا به امروز همچنان وهابیت بر اساس افکار منحرف و سست وی ادامه حيات مي دهد.

عصر ظهور ابن تيميه

در طول تاریخ وهابیت از ابتدا تا امروز هر وقت جهان اسلام مورد تهدید خارجی قرار گرفت و بیشترین نیاز را به اتحاد و مقابله با دشمنان خارجی داشت وهابیت بیشترین فعالیت و فتنه انگیزی را داشته است که این خود جای تامل دارد.

پيشرفت اسلام در اروپا و شکست اندلس براي غرب صليبي بسيار تلخ و ناگوار بود، لذا آنان را به فکر و انديشه انتقام واداشت و در سال‏هاي پاياني قرن پنجم، پاپ رم، با فرمان حمله به فلسطين (قبله اول اسلام)، صدها هزار مسيحي برافروخته از کينه ديرينه صليب بر ضد توحيد از اروپا به راه افتادند تا قدس را قتلگاه مسلمانان سازند و به دنبال آن در جنگ‏هاي مشهور صليبي که حدود 200 سال (690 - 489) به طول انجاميد، ميليون‏ها کشته و زخمي بر جاي گذاشت.

درهمان زماني که مصر و شام سخت با صليبيان درگير بودند، امت اسلامي با طوفاني مهيب‏تر؛ يعني حمله مغولان به رهبري چنگيز مواجه گرديد که آثار ارزشمند اسلامي را نابود و يا غارت کردند و پنجاه سال بعد از آن توسط هلاکو نواده چنگيز، بغداد به خاک و خون کشيده شد و طومار خلافت عباسي در هم پيچيد و سپس بر حلب و موصل همان بلا را آورد که بر بغداد وارد کرده بود.

ابن اثير، مورخ مشهور مي‏نويسد: «مصايب وارده بر مسلمين از سوي مغول آن‏چنان سهمگين بود که مرا ياراي نوشتن آن‏ها نيست و اي کاش مادر مرا نمي‏زاد». گفتني است که در طول سلطه مغول، فرستادگان سلاطين همواره مي‏کوشيدند با جلب نظر مغولان و همدستي با آنان، امت اسلامي را از هر سو تار و مار کنند.

افزون بر اين‏که مادر و همسر هلاکو و سردار بزرگش در شامات مسيحي بودند. همچنين اباقاخان فرزند هلاکو با دختر امپراتور روم شرقي ازدواج کرد و با پاپ و سلاطين فرانسه و انگليس بر ضد مسلمين متحد شدند و به مصر و شام لشکر کشيدند.

از همه بدتر نوه هلاکو به وسوسه وزير يهودي‏اش سعدالدوله ابهري در انديشه تسخير مکه و تبديل به بت‏خانه افتاد و مقدمات اين دسيسه را نيز فراهم ساخت، که خوش‏بختانه با بيماري ارغون و قتل سعدالدوله آن فتنه بزرگ عملي نشد.

در چنين زمان حساسي که کشورهاي اسلامي در تب و تاب اين درگيري‏هاي ويرانگر مي‏سوخت و مسلمانان مورد حمله ناجوانمردانه شرق و غرب قرار گرفته بودند، ابن تيميه مؤسس انديشه‏هاي وهابيت دست به نشر افکار خود زد و شکافي تازه در امت اسلامي ايجاد کرد.

بنابر آنچه گذشت روشن است که جریان وهابیت، به نفع دنیای کفر و تهدیدی جدی برای تمام جهان اسلام است هرچند که وهابیت سعی می کند برای اینکه خود را از انزوا خارج کند بیشترین حمله ها را به سمت شیعه متوجه کرده است.

ابن تیمیه

نام او «احمد بن عبد الحلیم بن عبد السلام حرانی حنبلی دمشقی» است وی پنج سال بعد از سقوط خلافت عباسی در حران متولد شد.

تا هفت سالگی در آنجا به سر برد، سپس در سال 667 هجری قمری به همراه خانواده اش به دمشق هجرت كرده و به تحصیل فقه حنبلی پرداخت. پدرش از بزرگان مذهب حنبلی بود.

نخستین انحراف ابن تیمیه

نامه اي از شهر حماه برایش ارسال شد که از نظر علما درباره آیات صفات خدا سئوال شده بود مانند آیه 5 سوره طه همان بخشنده ای که بر عرش مسلط است یا آیه 11 سوره فصلت سپس به آسمان پرداخت یا در باره روایتی از رسول خدا (ص): به درستی که دل های فرزندان آدم بین دو انگشت از انگشتان خداوند بخشنده است (مسند احمد- ج 2 -ص 168 ) ابن تیمیه سئوال را پاسخ داد و در پاسخش در مورد جسم بودن خدا صراحت داشت.

پاسخ او هیاهو و سر و صدای زیادی به پا کرد و به عنوان یک فرد منحرف معروف شد. در سال 705 گفت و گویی بین او و گروهی از قضات صورت گرفت که در پایان آن، قرار تبعیدش به مصر صادر شد. سپس در سال 706 امیر سیف الدین سلا (نماینده مصر ) قاضیان سه گانه شافعی، مالکی و حنبلی و فقهای باجی، جزری و نموداری را احضار کرد. آنان به آزاد کردنش و لغو حکم تبعیدش مشروط به اینکه از برخی از اعتقاداتش بر گردد، نظر دادند. او آزاد شد و مصر را برای اقامت برگزید.

در سال 707 ابن عطاء ادعاهایی علیه او کرد. به نظر قاضی بدر الدین بن جماعه سخنان و نظرات ابن تیمیه بی ادبی به ساحت پیامبر (ص) بود از این رو دستور حبسش را صادر کرد. بعد از آن فتاوای شاذ و منحرف صادر کرد که بر اثر آن در قلعه دمشق حبس شد سپس از کتابت و مطالعه منع گردید و کتاب ها را از وی گرفتند و قلم، جوهر و کاغذی نزدش نگذاشتند. او در سال 728 در زندان مرد.

شایع ترین عقاید منحرف ابن تیميه

1. معروف بود که خدا را جسم می داند و برای خدا جهت و جسم قائل است ابن بطوطه می گوید: «او در یكی از جمعه*ها در مسجدی مشغول وعظ و ارشاد بود و من نیز شركت كردم از جمله گفتار او این بود:
خداوند (از عرش) به آسمان نخست فرود می*آید مانند فرود آمدن من از منبر، این سخن را گفت و یك پله از منبر پایین آمد. در این هنگام فقیهی مالكی به نام «ابن*الزهرا» به مقابله برخاست و سخن او را رد كرد. مردم به طرفداری از ابن تیمیه برخاستند و فقیه معترض را با مشت و كفش زدند.»

2. استغاثه به پیامبر (ص) و مضجع شريف ايشان را انکار و با چنین تفکری مخالفت می کرد و به حرمت آن فتوا داد و معتقد بود، مرتکب آن باید توبه کند در غير اين صورت قتل او واجب است.

3. قائل به تحریم زیارت قبور انبیا و صالحان بود و آن را ابلاغ می کرد و ترویج می داد.

4. فتوی به کفر کسی که به قصد زیارت رسول الله (ص)سفر کند داد و گفت: اگر کسی نذر کند که به زیارت مرقد پیامبر (ص) برود بر او واجب نیست زیرا زیارت پیامبر (ص) نهی شده است و در این فتوا عبد العزیز بن عبد الله بن باز از او تبعیت کرده است

کلمات بعضی از علماء معاصر ابن تیمیه

شهاب الدین حلبی
در رد ابن تیمیه کتابی در نفی جهت داشتن خداوند تالیف کرد در مقدمه اش نوشت: «آنچه با عث شد این مختصر را در این وقت تالیف کنم، آن است که بعضی جهت و مکان را برای خدا قائل شدند و موجب فریب دادن افرادی شدند که سابقه دانش و تعلیم نداشتند و دنبال علم و معرفت نبودند..... »

حافظ شمس الدین ذهبی
در نامه ای به ابن تیمیه او را نصیحت کرده است که در قسمت هایی از آن نامه آمده است:
«چه بسیار در چشم برادرانت خاشاک می بینی و تنه نخل را در چشم خودت نادیده و فراموش می کنی ؟!هرکس از تو پیروی کند در معرض بی دینی و تفرقه و زندقه و نابودی قرار می گیرد به خصوص در صورتی که کم سواد و ضعیف الایمان باشد. پس حال تو از دیدگاه دشمنانت چگونه است در حالی که از بین دشمنان تو صالحین و عقلا و فضلایی هستند و میان مریدانت فاسدان دروغ گویان جاهلان باطلان کور وجود دارد ؟....»

ابن حجر عسقلانی گفته است:
«علما در مورد ابن تیمیه چند گروه شدند بعضی نسبت تجسیم به او دادند به خاطر اعتقادش به این که خدا حقیقتا دارای دست و پا و ساق و صورت است و اینکه ذات خدا بر کرسی و عرش نشسته است . بعضی نسبت زندقه به او داده اند به خاطر قولش به اینکه جایز نیست به پیامبر (ص) استغاثه کرد این اعتقاد یعنی کوچک کردن پیامبر (ص) و منع تعظیم رسول خدا (ص) بعضی از علما به ابن تیمیه نسبت نفاق داده اند به خاطر قولش درباره حضرت علی (ع) که در مورد ایشان گفته که در هفده مورد حضرت اشتباه کرده است و....»

ناصبی بودن شیخ الاسلام وهابیت در سخنان علما

حسن بن علي سقاف
او مي‏گويد: «ابن تيميه کسي است که او را شيخ الاسلام مي‏نامند و گروهي نيز به کلماتش استدلال مي‏کنند؛ در حالي که او ناصبي و دشمن علي است و به فاطمه‏(س) نسبت نفاق داده است.»

علامه زاهد کوثري
او در بخشي از کلماتش در ردّ ابن تيميه مي‏گويد: «از کلمات او آثار بُغض و دشمني با علي‏(ع) ظاهر مي‏گردد.»

حافظ ابو الفضل غماری
«ابن تیمیه که بعضی او را شیخ الاسلام می نامند ناصبی است و حضرت فاطمه (س) را به نفاق متهم کرده العیاذ بالله»

کلمات علامه امینی محقق بزرگ شیعی در مورد ابن تیمیه

«ما ابا داریم از اینکه ورق های کتاب خود را سیاه کنیم به مثل خزایای ابن تیمیه که بوسیله ان کتابهای خود را سیاه کرده است و صحیفه تاریخ خودش را بلکه تاریخ قومش را سیاه کرده است.

اما می ترسیم که کلماتش بر مردم ساده اثر کند در حالی که کلماتش خارج از ابحاث علمی و مباحث علماء است بلکه کلمات او فحش و ناسزایی است که اوباش به مردم می دهند ..... او سب می کند فحش می دهد تکفیر می کند و بسیار زیاد حرف های زشت به شیعه می زند و ادب دین، ادب علم، ادب تالیف، ادب امانت در نقل، ادب در کتابت و ادب در عفت بیان را مراعات نمی کند.» (الغدير - ج 3 - ص 151»

«زمانی که اراده کردی که نگاه کنی به کتابی که نامیده شده است به ضد معنایش نگاه کن به کتابی که عاریت گرفته شده است برای آن اسم « منهاج السنه» در حالی که سزاوار بود که نامیده شود به منهاج البدعه و ان کتاب حشویات، ضلالات، دروغ ها، تحکمات و زورگویی ها، انکار مسلمات، تکفیر مسلمین، یاری کننده بدعت گزار و نصب دشمنی و عداوت سخت بر علیه اهل بیت وحی علیهم السلام است.

و در آن کتاب نیست الا خلط کردن دروغ و مخفی کردن حقایق تحریف کلمات از مواضع خودش و فحاشی و هتاکی سب و ناسزا و قذف به فواحش که نمونه هایی از ان یرای تو می آید ...»( الغدير - ج 3 - ص 148- 150)

«منهاج السنه» کتاب معروف ابن تیمیه است که اکنون هم توسط سعودی ها بارها و بارها منتشر شده و می شود او این کتاب را در رد منهاج الکرامه علامه حلی نوشت.

هنگامی که کتاب «منهاج السنه» به دست علامه حلی رسید این بزرگوار با آن همه تهاجمات و بی ادبی ها و توهین های ابن تیمیه، كم ترین اهانتی به او روا نداشت. علامه حلی در پاسخ اشعاری نوشت و برایش فرستاد که ترجمه شعرها چنین است:

اگر آنـچه را سایر مردم می*دانند تو هم می*دانستی حـتـمـا بـا دانـشمنـدان دوست می*شـدی
ولی جاهل و نادان شدی و از نادانی گفتی هر کس بر خلاف هوای نفس تو می*رود دانا نیست

ابن حجر عسقلانی چنین می*نویسد: علامه حلی نامی مشهور و اخلاقی نیک دارد. وقتی کتاب ابن تیمیه به او رسید گفت: «لو کان یفهم ما اقول اجبته» یعنی: اگر ابن تیمیه توانایی درک وفهم آنچه را که من گفتم می داشت جوابش را می*دادم.

شخصیت دروغ پرداز ابن تیمیه

نکته بسیار مهم در شخصیت ابن تیمیه دروغ پردازی بی حد و حصر اوست. او دروغ ها و بهتان های عجیبی را به شیعه نسبت داده است، به طوري كه اگر کسی کم اطلاع کتاب او را مطالعه کند قطعا با مطالعه دروغ ها از شیعه بیزار می شود. او می گوید:

«از حماقت های شیعه این است که شیعیان از عدد ده تنفر شدید دارند بنابر این از تکلم به لفظ ده یا انجام فعلی که در آن ده باشد کراهت دارند ساختمان ده طبقه نمی سازند یا برای ساختمان ها ده ستون قرار نمی دهند و امثال ذالک به خاطر بغضشان با عشره مبشره (اشاره به حدیث جعلی که به پیامبر (ص) نسبت می دهند که ایشان به ده نفر بشارت بهشت داده استالا حضرت علی (ع) ) و عجب این است که دوست دارند لفظ 9 را در حالی که از ان ده نفر نسبت به نه نفر بغض دارند.»

و در جای دیگر می گوید:
«و از تعصب روافض(شیعیان ) ایشان ذکر نمی کنند لفظ عشره را بلکه می گویند نه و یک یا هنگامی که عمارتی یا بنایی یا غیر بنا و عمارت می سازند عدد ان را ده قرار نمی دهند.»

این درحالی است که در روایات و محاورات شیعه عدد 10 زیاد استعمال شده است برای واضح شدن این دروغ وی کافی است لفظ «عشر» یا «عشره» را در روایات شیعه جستجو کنید و در محاورات روزمره شیعه که دروغ او بیش از بیش رسواست مثل استعمال زیاد دهه فجر، دهه فاطمیه، دهه محرم و.....
به نقل از :
http://www.snn.ir/news-13900615044.aspx