مردم گمان می کنند هنگامی که می گویند ایمان آوردیم خداوند آنها را رها می کند و آنها را آزمایش نمی کند، در حالی که ما امت های گذشته را امتحان کردیم تا خداوند دروغگویان را از راستگویان جدا سازد» (عنکبوت-آيه 2 و 3 )

در این دو آیه از سوره مبارکه عنکبوت خداوند اعلام می دارد كه به ایمان صرف اکتفا نمی کند؛ البته ترجمه فوق از آیه شریفه دقیق نیست؛ چرا که لفظ امتحان و یا اختيار در آیه ذكر نشده، بلکه خداوند از کلمه فتنه استفاده كرده «هم لا یفتنون» و «انا فتنا»؛ آنان دچار فتنه می شوند.

بله خداوند بندگانش را برای سنجش عیار خلوص و صدقشان در شرار فتنه ها می آزماید؛ خدایی که انسان مدعی ایمان را در فتنه می گدازد تا غربال و آخته شود، باید راه خروج از فتنه را نیز به انسان بیاموزد؛ چرا كه در غير اين صورت این آزمایش نبوده، بلكه هلاک کردن مردم است.

واضح است که خداوند برای رهایی از فتنه ها حجت های خویش و منارهای هدایت را قرار داده است؛ کما اینکه امیرالمومنین علي (ع) فرمودند: «شقوا امواج الفتن بسفن النجاه» (نهج البلاغه-خطبه 5 )

اما مسئله مهم اين است که سوار شدن بر این کشتی نجات در کشاکش هجوم موج های بلند فتنه، کار ساده ای نیست؛ چرا که فتنه می آید تا فضا را برای شناختن کشتی هدایت تیره و تار کند.

تمام ابزار فتنه گر برای ایجاد فتنه، غبار آلود کردن راه و مسیر سوار شدن بر کشتی نجات است و خلاصه فتنه یعنی حق و باطل را به هم آمیختن؛ به طوري که برای مردم شناختن حق و کشتی نجات به راحتی میسر نباشد.

فتنه گر برای گمراه كردن مردم کشتی می سازد، کشتی هايي که به سمت ضلالت می روند، اما پرچم آن ها هدایت است؛ با این کشتی هاي هدایت نماست که راه مشتبه می شود و چه زیبا امیرالمومنین (ع)، مجاهد جبهه فتنه ها فرمودند: «شبهه را برای این شبهه نامیدند که شباهت به حق دارد.»

برای فتنه گران چه وسیله ای بهتر از اینکه خود را هدایتگر و اصلاح کننده و بلکه خود را عین کشتی نجات معرفی کنند و مفتون بیچاره و بی نوا به خیال اینکه به سمت هدایت می رود و سوار بر کشتی نجات می شود، در دام فتنه گر افتد و ای بسا بمیرد و متوجه مکر و فریب فتنه گر هم نشود. ( اعراف-آيه 30)

در طول تاریخ در هر فتنه ای که عده ای هلاک شدند، شیاطین فتنه گر از این حربه وحشتناک استفاده کردند؛ به طوري که آثار بعضی از این فتنه گری های چند صد ساله شان هنوز در جوامع اسلامی خودنمایی می کند.

نگاهی به فتنه ها از اخراج آدم ابوالبشر تا ظهور حضرت مهدی(عج)

1. فریب آدم هنگامی که شیطان قسم یاد کرد که از ناصحان است (اعراف –آيه 21) و زمانی که به حوا گفت: حرمت اکل از درخت برداشته شده و حوا با این خیال که خوردن از درخت حلال است به سمت درخت رفت و همچنین پس از آن آدم (تفسيربرهان -ج 1 -ص 118)

2. سامری امر را بر مستضعفین بنی اسرائیل مشتبه كرد و گفت: این گوساله با شما تکلم می کند و خدا در آن حلول کرده کما اینکه خدا در درخت حلول کرده و با موسی تکلم کرد (شأن خداوند اجل از حلول در اشیا است و این اعتقاد بعضی از صوفیه مي باشد) و سامري و شیاطین پیرو سامری در روزنه ای از پشت گوساله می دمیدند و می گفتند: «هذا الهکم و اله موسی» (طه- آيه88) و با این تلبیس حق و باطل، گوساله را به عنوان رب اتخاذ کردند. (تفسيربرهان -ج 1 -ص 217 )

3. غصب خلافت از امیرالمومنین (ع) به وسیله کتمان فضایل ايشان و اجماع کاذب در مقابل آن حضرت و جعل حدیث «انبیا ارث باقی نمی گذارند» و حدیث «خلافت و نبوت در یک خاندان جمع نمی شود» براي بستن راه مردم در سوار شدن بر کشتی نجات اهل بیت (ع) و باطل خویش را حق جلوه دادن.

ادامه دارد ...
به نقل از:
http://www.snn.ir/news-13900614025.aspx