بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و الانس من الاولین و الاخرین

یکی از بزرگترین آسيب هایى كه حوزه علوم أهل بيت عليهم ‏السلام را به خطر افكنده، آسيب تصوف و عرفان است، البته خانقاه و صومعه را نمى‏ گويم، "نفى وجود حقيقى تمامى اشيا" را مى‏ گويم، "انحصار وجود به ذات خدا" را مى‏ گويم، "حضور تمامى ذوات اشيا در ذات خداوند" را مى‏ گويم، "وحدت وجود" را مى‏ گويم، "نفى حقيقت معناى خالقيت و مخلوقيت" را مى‏ گويم، "تطوّر و تجلّى ذات خداوند به صورت همه اشيا" را مى‏ گويم، "تشبيه و سنخيت" را مى‏ گويم، "جبر" و "استناد همه افعال با واسطه‏ هاى ضرورى ـ بلكه بدون واسطه ـ به ذات خداوند متعال" را مى‏ گويم، "نفى خلقت لا من شى‏ء" را مى‏ گويم، اوراد شبانه‏ روزمان را مى‏ گويم... و خلاصه در يک كلمه: "مكتب ابن عربى" را مى ‏گويم، مكتب "امامت نوعى" و "نبوت و رسالت سير و سلوكى" را مى ‏گويم!

البته كوثر زلال معارف اهل بيت عليهم‏ السلام آن چنان شفاف و درخشنده است كه به هيچ شكاک و سوفستائيى فرصت ترديد و شک را نمى‏ دهد.
معارف خاندان وحى و نبوت چون با فطرت و عقل همگون است، قابل نقد وايراد نيست.
از اين رو چون مخالفان مكتب تشيع در يافتن ايراد و نقص در اين مكتب خود را عاجز يافتند به نيرنگى دست زده و عقائدى سخيف و مطالبى ضعيف به شيعه نسبت داده تا بتوانند بر آن چه خود ساخته ويا از ديگران به عاريت گرفته و به شيعه اتهام زده حمله ور گردند.
چون در منابع شيعه از آن اتهامات اثرى نيافتند بر آن شدند تا براى هجوم و حملات خود سنگر و خاكريزى بسازند، به اين منظور افرادى را به عنوان شيعه معرفى كرده تا بتوانند به آثار آنان تمسک جويند، اتهامات ساخته خود را به اثبات رسانند.
اين افراد كه غالبا داراى نبوغ و جلوه ظاهرى هستند گاه مورد پذيرش برخى از شيعيان نا آگاه قرار مى‏ گيرند، واين مار خوش خط و خال كه در جعبه زيبايى بسته بندى شده دست بدست مى‏ گردد.
فخر رازى، "محى الدين عربى" و...از اين قبيل‏ اند.
دشمنان با اين نيرنگ حداقل به سه نتيجه مى‏ رسند:
1 - آنچه از اعترافاتِ اين متفكران بزرگ كه می توان از آن به صورت جدل براى اثبات حقانيّت شيعه بهره گرفت از دست شيعه گرفته مى ‏شود.
2 - مخالفان شيعه مى‏ توانند از سخنان اين افراد به صورت جدل براى اثبات حقانيّت مذهب خود و بطلان مذهب شيعه بهره گيرند.
3 - اين افراد و آثار آنان می تواند براى اتهامات وارده مستندى موجه جلوه كند.
با آنچه گفته شد ضرورت تعيين مرز علماء شيعه و منابع آن روشن گرديد، تا شيّادان صيّاد نتوانند با گل آلود كردن نهر زلال كوثر معارف تشيع ماهى بگيرند و به اهداف شوم خود دست يابند.

بديهى است ابن عربى هرگز نمى ‏تواند انحرافات خود را به حوزه و كرسى درس اساتيد شيعه القا كند، واسطه مى‏ خواهد، واسطه ‏اى كه در كسوت تشيع بگويد:
ليس فى دار الوجود غيره ديار... كل ما ندركه فهو وجود الحق فی أعيان الممكنات... فالعالم متوهّم ما له وجود حقيقی، فهذا حكاية ما ذهب إليه العرفاء الإلهيون والأولياء المحققون (1)
فانكشف حقيقة ما عليه أهل الكشف والشهود كالشيخين العربی و تلميذه "صدر الدين القونوی". (2)

دريغ كه در اين هنگامه هجوم بدعت ‏ها، و بى‏ تفاوتى در مقابل تحريفات، پيوسته تحت عنوان فريبنده و دور از واقعيتِ "دفاع از عقل و برهان"! مكتبِ خلاف عقل و برهانِ فلسفه و عرفان را ترويج مى‏ كنيم، و بدين وسيله نور مكتب اهل بيت عليهم‏ السلام را خاموش كرده، همه حقايق برهانى و مسلّم مكتب ايشان را بر اساس مشرب‏ هاى فلسفى و عرفانى تأويل مى‏ نماييم. آن‏ قدر مطالب بى‏ محتواى اهل فلسفه و عرفان را تحت شعارهاى فريبنده تكرار كرده، به افاده و استفاده نشسته‏ ايم كه تماماً به آن‏ ها خو گرفته، اصلاً احتمال خلاف آن را نمى‏ دهيم و در سخن هيچ منتقدى تأمل نمى‏ نماييم، تا آن‏ جا كه هر كس را كه بر خلاف جدول‏ بندى فكرى ما سخن بگويد بدون تامّل رمى به جهالت و نفهمى مى‏ كنيم!
آرى بلاى بزرگ عقل و دين و معارف برهانی ما تصوف و عرفان است، اما نه تصوف قلندر و كشكول و تبرزين، كه آن بلاى حوزه ما نيست، بلاى حوزه ما دور انداختن معارف مسلم و برهانى امامان نورآفرين عليهم ‏السلام، و أصحاب و علماى راستين مكتب آن‏ ها، و بى‏ تفاوتى در مقابل تحريفات اعتقادى، و تأويل معارف حقيقى مكتب بر اساس اوهام و تنيده‏ هاى فكر و خيال فرزند عربى و پيروان اوست.

در ادامه با عقاید انحرافی ابن عربی، آشنا می شویم، إن شاء الله.

پاورقی:
1. اسفار، جلد2 / صفحه 292
2. اسفار، جلد2 / صفحات 339 ـ 342
لازم به ذکر است که "صدر الدين القونوی" شاگرد ابن عربی و از دوستان و اساتید مولوی صاحب مثنوی می باشد. (http://www.tahoorkotob.com/page.php?pid=3883)