????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 18






  1. Top | #1


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    مصیبت صوفیان

    ایت الله مر عشی نجفی
    از نظر من مصیبت صوفیان برای اسلام، از بزرگترین مصایب است زیرا ارکان اسلام را منهدم ساخت و بنیان آنرا تَرَک داد. پس از جستجوی عمیق وگردش در میدان های کلمات آنان و اطلاع از مطالب مخفی آنان و یافتن رازهای پوشیده آنان در پی دیدار با سران فرقه های تصوف، بر من روشن شد که این درد، از راهبان نصارا به دین اسلام سرایت کرده و گروهی از اهل سنت مانند: حسن بصری و شبلی و معروف و طاووس و زهری و جنید و دیگران آن را گرفتند، سپس از آنان به شیعه سرایت کرد تا اینکه کارشان بالا گرفت و پرچم هایشان برافراشته شد، به گونه ای که از اساس دین سنگی را روی سنگ باقی نگذاشتند. آنان نصوص کتاب و سنت را تاویل کردند و با احکام فطری عقلی مخالفت نمودند و به وحدت وجود و حتی موجود ملتزم شدند و در عبادت وجهه گرفتند و بر اوراد آکنده ازکفر و اباطیل که رؤسای آنها میساختند، مداومت کردند و به چیزی پایبند گردیدند که آن را ذکر خفی قلبی می نامیدند و از سمت راست قلب شروع میشد و به سمت چپ خاتمه می یافت.

    گاهی آن را سفر از حق به خلق می نامیدند و گاهی نزول از قوس صعودی به قوس نزولی، و بالکعس که از آن به عنوان سفر از خلق به حق و عروج از قوس نزولی به قوس صعودی تعبیر کرده اند، خدا به داد این طامات برسد، پس ترهات خود را به فقه سرایت دادند، همچنین در مبحث نیت و غیر آن و دیدم بعضی از مرشدان آنان را که اشعار مغربی عارف را از روی دیوانش می خواند و گریه می کرد و به آن اعتنا می کرد همچون اعتنایی که به آیات قرآن کریم می شود، جای تاسف است برای قومی، کسانی که قرآن شریف را ترک کنند و دعاهای صحیفه کامله سجادیه را که زبور آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین و سخنان موالی و سروران امامان علیهم السلام را و مشغول شوند بامثال کتاب مغربی و ...

    و دیدم یکی از آنان را که دعوی فضل داشت و از برخی سخنان که به ائمه هدی (علیهم السلام) نسبت داده شده، برای ترویج مسلک خود استفاده می کند مانند: «لنامع الله حالات فیها هو نحن و نحن هو» یعنی برای ما با خدا حالاتی است که در آن حالات او ما هستیم و ما او می باشد. و این بینوا در علم و تتبع و تحقیق و ضبط نمیدانست که کتاب مصباح الشریعه و مانند آن که چنین سخنان منکری در آن ها جمع شده، ساخته ایادی صوفیان اعصار گذشته است که برای ما به ارث مانده است.

    شیوع تصوف و ساختن خانقاهها در قرن چهارم بود. بعضی از مرشدین آن قرن، وقتی تفنن متکلمین را در عقاید دیدند، از فلسفه فیثاغورث و پیروان او در الهیات، قواعدی را اقتباس نمودند و از لاهوتیات اهل کتاب و بت پرستان، جمله هایی را گرفتند و آن جملات را به لباس اسلام درآوردند و به علم خاصی تبدیل نمودند که آن علم را علم تصوف یا حقیقت یا باطن یا فقر یا فنا یا کشف و شهود نامیدند.

    و در این زمینه کتابها و رساله ها نوشتند و این وضع همچنان ادامه داشت تا آنکه قرن پنجم و قرنهای بعدی فرارسید و برخی از زیرکان اهل تصوف میدان وسیعی را آماده یافتند تا به اسم ولایت و غوثیه و قطبیه و دعوی تصرف در ملکوت با قوه قدسیه، چه رسد به ناسوت، در میان جاهلان، مقام شامخی همچون مقام نبوت و حتی الوهیت به دست آورند.

    آنان با مقالاتی مبنی بر تاویلات مزخرف و کشف خیالی و رویاها و اوهام، فلسفه تصوف را توسعه دادند و کتابهای پیاپی بسیاری مانند کتاب تعرف و دلالت و نصوص و شروح آن و نفحات و رشحات و مکاشفات و انسان کامل و العوارف و المعارف و التاویلات و غیره که پر از حکایتهای دروغ و قضایای کاملا بیمعناست، نوشتند.

    وقتی کالای آنان بازار پیدا کرد و نامشان مشهور شد و بازارشان گرم گردید، به فرقه ها و دسته های مختلف تقسیم شدند و عوام وسفلگان را با حدیث جعلی « الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق » اغفال کردند و برای هر فرقه ای که از دیگران متمایز گردند، علامتهایی را قرار دادند...

    خداوند ما و شما را از فریب کاریهای بافندگان عرفان و فلسفه و تصوف حفظ کند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به آستانه اهلبیت پیامبر خدا صلوات الله علیهم اجمعین روی میآورند و کسی را جز آنان نمی شناسند. آمین آمین.

    منبع: احقاق الحق ج ۱ص ۱۸۲تا۱۸۵ عارف و صوفی چه میگوید ص۳۲و۳۳
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  2. Top | #2

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: مصیبت صوفیان

    من فكر مي كنم تصوف بيشتر از اينكه يه جريان مذهبي باشه يه جريان فرهنگيه و براي بررسي اون درست نيست تنها به زاويه اي كه فرقه هاي صوفي با اسلام و تشيع دارن نگاه كرد بلكه عوامل تاريخي و فرهنگي و اجتماعي متفاوتي تو شكل گيري و ادامه و نحوه ي جهت گيري اون تاثير داره پس توجه به همه ي اينها در بررسي تصوف مهمه اما اينكه مصيبت براي اسلامه خيلي منصفانه نيست چون در بعضي مواقع حساس تاريخي اونها با دشمنان دين مبارزه هاي سختي كردن حتي اگه عقايد درستي نداشته باشن! مثل باطنيه كه در زمان سلاجقه مبارزه كردن..
    اما خود تصوف به عفيده ي من از مصائبي هست كه در پي حمله ي اعراب به ايراني ها وارد شد و آثار اون هنوزهم هست كه يكي اين رسم بد مريد و مراديه كه گويا ما به شدت بهش علاقمنديم...
    اما به هر حال مسئله اينه كه ما وفتي داريم در مورد جريانهايي كه تا اين اندازه در فرهنگ و تاريخ ما ريشه و تاثير دارن به اين سادگي و با توجه به يك مولفه صحبت مي كنيم فقط داريم خودمونو گول مي زنيم و شناخت چنداني براي ما حاصل نخواهد شد. جسارت من رو ببخشيد اقاي حامد

  3. Top | #3

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    228
    تشکر کرده
    189

    Re: مصیبت صوفیان

    نقل قول نوشته اصلی توسط حامد
    اما به هر حال مسئله اينه كه ما وفتي داريم در مورد جريانهايي كه تا اين اندازه در فرهنگ و تاريخ ما ريشه و تاثير دارن به اين سادگي و با توجه به يك مولفه صحبت مي كنيم فقط داريم خودمونو گول مي زنيم و شناخت چنداني براي ما حاصل نخواهد شد
    یه سوالی از zoha دارم و اون اینه که معیار ما برای شناخت و سنجش اعتقادات واینکه اون اعتقاد درسته یا غلط ،حق است یا باطل چیه؟ یا اصلا این معیار چی میتونه باشه؟
    آیا خداوند حکیم برای نجات از اعتقادات باطل و توهمات و..... وکلا برای نجات بشر از گمراهی معیاری را برای بندگان مشخص کرده یا آنها را به حال خودشان وا گذاشته؟
    ای مهجت قلب مصطفی ادرکنا محبوبه ی ذات کبریا ادرکنا

    با آنکه علیست رکن ما کان و یکون ای رکن علی مرتضی ادرکنا

  4. Top | #4


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    Re: مصیبت صوفیان

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    من فكر مي كنم تصوف بيشتر از اينكه يه جريان مذهبي باشه يه جريان فرهنگيه
    سلام zoha
    چند وقته دیر به دیر سر می زنی

    فرق این دتا چیه جریان مذهبی و فرهنگی
    بعدش هم فرهنگ و مذهب از هم جدا نیستند و تاثیر و تاثر از هم می گیرند

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    براي بررسي اون درست نيست تنها به زاويه اي كه فرقه هاي صوفي با اسلام و تشيع دارن نگاه كرد بلكه عوامل تاريخي و فرهنگي و اجتماعي متفاوتي تو شكل گيري و ادامه و نحوه ي جهت گيري اون تاثير داره پس توجه به همه ي اينها در بررسي تصوف مهمه
    بله اگر کسی بخواد بگوید صوفیه را به تمامه معرفی کند باید تمام جوانب را بسنجد اما می توان یک پدیده را تنها از یک زاویه خاص مورد بررسی قرار داد بالاخص در مورد مسائل دینی می توان دید که ایا این گروه جریان به قول شما فر هنگی چه مقدار با دین تطبیق دارد و چه مقدار ندارد
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    اما اينكه مصيبت براي اسلامه خيلي منصفانه نيست چون در بعضي مواقع حساس تاريخي اونها با دشمنان دين مبارزه هاي سختي كردن حتي اگه عقايد درستي نداشته باشن! مثل باطنيه كه در زمان سلاجقه مبارزه كردن..
    اون موقع که با دشمنان دین مبارزه کردند -که ای کاش این را مستند می گفتید - برای صوفیه تقدس نمی اورد چون دشمن دین با دشمن دین جنگیده است مثلا اگر وهبیت با صهیونیزم بجنگد بازهم می گوییم وهابیت برای اسلام مصیبت است و صهیونیزم هم برای اسلام مصیبت است
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    اما خود تصوف به عفيده ي من از مصائبي هست كه در پي حمله ي اعراب به ایران...
    ان شائ الله در این نظرتون تمام جوانب را سنجیده ایید اعم از تاریخی جغرافیایی فیزیولوژی رادیولوژی و ........
    پس بالاخره از نظر شما اینا برای اسلام مصیبت هستند یا خیر؟؟؟؟؟
    تصوف در زمان امام صادق علیه السلام به طور جدی وارد جامعه اسلامی شد
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    آثار اون هنوزهم هست كه يكي اين رسم بد مريد و مراديه كه گويا ما به شدت بهش علاقمنديم...
    بله متاسفانه این رسم بد و زشت از انحرافات صوفیه است اما متاسفانه فقط به این ختم نمی شود رجال پرستی و شخصیت پرستی شکل بدتری از این مزید بازی هاست که در جوامع علمی ما همچنان رواج دارد
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    ما به هر حال مسئله اينه كه ما وفتي داريم در مورد جريانهايي كه تا اين اندازه در فرهنگ و تاريخ ما ريشه و تاثير دارن به اين سادگي و با توجه به يك مولفه صحبت مي كنيم فقط داريم خودمونو گول مي زنيم و شناخت چنداني براي ما حاصل نخواهد شد.
    ان شا ئالله بیشتر درس بخوانیم تا خودمون گول نزنیم
    اما جهت اطلاع دوستنان صوفیه جریانی است که ایجاد شد تا جلوی نفوذ اهل بیت را در مردم سد کند یک حرکت سیاسی از سوی خلفا و افراد مردم فریب بود
    برای اطلاع بیشتر به کتاب حدیقه الشیعهخ مرحوم مقدس اردبیلی مراجعه بفرمایید

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    جسارت من رو ببخشيد اقاي حامد
    از خواندن نظرات شما جدا خوشحال میشم :P
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  5. Top | #5

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: مصیبت صوفیان

    نقل قول نوشته اصلی توسط حامد
    چند وقته دیر به دیر سر می زنی
    مشکلات زندگی تازه ماه رمضان هم به اونا اضافه کن برای شما آسونه برای من سخته خوب بنده ی خدا
    بعدش هم فرهنگ و مذهب از هم جدا نیستند و تاثیر و تاثر از هم می گیرند
    معلومه که جدا نیستند اما اتفاقا از صحبتهای شما اینطور ی بر می اید که مذهب از هر چیزی جداست


    بالاخص در مورد مسائل دینی می توان دید که ایا این گروه جریان به قول شما فر هنگی چه مقدار با دین تطبیق دارد و چه مقدار ندارد
    اره میشه اینکارو کرد اما این یه کار ناقصه و نیاز به تکمیل با تحقیقات دیگه داره و نظر دادن براساس این نوع تحقیقات کار اشتباهیه

    اون موقع که با دشمنان دین مبارزه کردند -که ای کاش این را مستند می گفتید - برای صوفیه تقدس نمی اورد چون دشمن دین با دشمن دین جنگیده است
    من نگفتم اونا مقدسن. اصلا من برعکس شما متاسفانه کسی رو مقدس نمی دونم. مستندش هم میارم چشم

    ان شائ الله در این نظرتون تمام جوانب را سنجیده ایید اعم از تاریخی جغرافیایی فیزیولوژی رادیولوژی
    سعی می کنم بیشتر بسنجم :P
    پس بالاخره از نظر شما اینا برای اسلام مصیبت هستند یا خیر؟؟؟؟؟
    اتفاقا حرف اصلی سر همینه . شما چرا اصرار دارین به هر پدیده ای اینقدر سیاه و سفید نگاه کنین . اینها همه نسبیه. اینقدر نباید به همه چیز اطلاق داد مخصوصا جریانهای تاریخی خیلی نسبی هستن چون کار ادمها هستند و ادمها با توجه به شرایط عمل می کنن
    تصوف در زمان امام صادق علیه السلام به طور جدی وارد جامعه اسلامی شد
    تاریخ ها رو تطبیقی بفرمایید لطفا یعنی براساس زمان امامان و خلیفه ها یا قرن و سال حداقل چون من این دوتای اخری رو بیشتر تو ذهن دارم (حالا در اینده شواهد بیشتر ی دال بر نامسلمانی من پیدا خواهید کرد )

    از خواندن نظرات شما جدا خوشحال میشم
    شما لطف دارین استاد

  6. Top | #6


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    Re: مصیبت صوفیان

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    اتفاقا حرف اصلی سر همینه . شما چرا اصرار دارین به هر پدیده ای اینقدر سیاه و سفید نگاه کنین . اینها همه نسبیه. اینقدر نباید به همه چیز اطلاق داد مخصوصا جریانهای تاریخی خیلی نسبی هستن چون کار ادمها هستند و ادمها با توجه به شرایط عمل می کنن
    ببخشید همه نسبی هستند یعنی چه ؟؟؟؟؟

    لطفا بفرمائیید منظورتون از جریان تاریخی چیست ؟؟؟؟


    یه سئوال :
    به نظر شما واقعه کربلا هم یه جریان نسبی است چون کار ادم هاست ؟؟؟؟

    و بعد یه سئوال دیگه که از شما پرسیده شده بود:
    نقل قول نوشته اصلی توسط ehsan_8665
    یه سوالی از zoha دارم و اون اینه که معیار ما برای شناخت و سنجش اعتقادات واینکه اون اعتقاد درسته یا غلط ،حق است یا باطل چیه؟ یا اصلا این معیار چی میتونه باشه؟
    آیا خداوند حکیم برای نجات از اعتقادات باطل و توهمات و..... وکلا برای نجات بشر از گمراهی معیاری را برای بندگان مشخص کرده یا آنها را به حال خودشان وا گذاشته؟
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  7. Top | #7

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: مصیبت صوفیان

    نسبی بودن جریانهای تاریخی یعنی اینکه افعال ادمهان. شما الان بخواین یه جریان تاریخی رو تحلیل کنین می تونین به سادگی همه حق رو به یه نفر یا گروه بدین؟ مولفه های زیادی روی اتفاقات مخصوصا اتفاقاتی که در سطح وسیع میافتن تاثیر داره

    به نظر شما واقعه کربلا هم یه جریان نسبی است چون کار ادم هاست ؟؟؟؟
    من متاسفم که اینو میگم اما اره من اینطوری فکر می کنم . مثلا یکی از علتهای این قضیه عشیره ای و قبیله ای بودن عربهاست . خون و نسب همیشه تو تصمیم گیری ادمها تو تاریخ مخصوصا عربها خیلی تاثیر داشته...
    و بعد یه سئوال دیگه که از شما پرسیده شده بود:

    ehsan_8665 نوشته است:یه سوالی از zoha دارم و اون اینه که معیار ما برای شناخت و سنجش اعتقادات واینکه اون اعتقاد درسته یا غلط ،حق است یا باطل چیه؟ یا اصلا این معیار چی میتونه باشه؟
    آیا خداوند حکیم برای نجات از اعتقادات باطل و توهمات و..... وکلا برای نجات بشر از گمراهی معیاری را برای بندگان مشخص کرده یا آنها را به حال خودشان وا گذاشته؟
    خوب همه حرفها سر همین معیاره. من اگه اون معیار رو می دونستم چیه که دیگه اصلا با شما حرف نمی زدم می رفتم سراغ کار خودم . اما من حق و باطل رو مثل شما با فاصله "تار مویی " نمی دونم به نظرم مثل یه طیفه و با اجازه تون اون هم نسبیه
    اما معیارشما چیه و از کجا اوردین به من هم بگین

  8. Top | #8

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    228
    تشکر کرده
    189

    Re: مصیبت صوفیان

    نقل قول نوشته اصلی توسط حامد
    اما من حق و باطل رو مثل شما با فاصله "تار مویی " نمی دونم به نظرم مثل یه طیفه و با اجازه تون اون هم نسبیه
    ببین zoha اول اینکه میگی مثل شما باید ببینیم ما از پیش خودمون معیار و شاخص و ضابطه رو به این شکل میدونیم یا خداوند این ضابطه رو قرار داده.
    دوم اینکه شما با توجه به چه چیزی میگی نسبیه؟منظورت از طیف چیه؟
    تعریف نسبی و مطلق بودن چیه؟و بعد از اون شما چه جوری حق رو نسبی میدونی؟باطل رو نسبی میدونی؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط حامد
    نقل قول:
    به نظر شما واقعه کربلا هم یه جریان نسبی است چون کار ادم هاست ؟؟؟؟


    من متاسفم که اینو میگم اما اره من اینطوری فکر می کنم . مثلا یکی از علتهای این قضیه عشیره ای و قبیله ای بودن عربهاست . خون و نسب همیشه تو تصمیم گیری ادمها تو تاریخ مخصوصا عربها خیلی تاثیر داشته...
    ما باید ببینیم که اصلا حادثه عاشورا با توجه به این چیزهایی که شما میگید اتفاق افتاده یا نه؟
    آیا اصلا در حادثه عاشورا بحث عشیره و قبیله مطرح بوده یا نه چیز دیگه ای؟
    شما که این حرفو زدی حالا باید با سند و مدرک جواب بدی که آیا حادثه عاشورا به این شکل بوده یا نه؟آیا شما کلام ائمه و به خصوص خود امام حسین علیه السلام رو درباره حادثه عاشورا خوانده اید؟
    آیا شرایطی که از باعث شده حادثه عاشورا به این کیفیت به وقوع بپیونده را خوانده اید؟ که انقدر راحت بحث قبیله ای بودن یا عشیره ای بودن یا خون ونسب رو در این حادثه مطرح میکنید؟
    آیا سند و منبعی داریم که به این شکل بوده یا شما رو هوا این صحبت رو کردید؟؟؟
    اگر رو هوا بوده که ما جایز نیستیم درباره چیزی که نسبت به اون علم نداریم صحبت کنیم، اگر هم منبع و سندی هست ببگید ما هم استفاده میکنیم.
    در ضمن این که خون و نسب در تصمیمگیری آدمها موثره بله همینطوره ولی آیا شما فرق امام معصوم با بقیه ادمها رو میدونید؟؟آیا این چیزها در شان آنها راه داره؟
    یا جایی در تاریخ آمده که ائمه علیهم السلام با توجه به خون و نژاد و .... تصمیمی گرفته باشن یا با کسی برخورد کرده باشن؟
    امام حسین علیه السلام بعد از اینکه پسرشون و برادراشون و فامیلهاشون و .... را به شهادت میرسونن باز به دنبال هدایته امت اسلامه.
    منتظر جواباتون هستم
    ای مهجت قلب مصطفی ادرکنا محبوبه ی ذات کبریا ادرکنا

    با آنکه علیست رکن ما کان و یکون ای رکن علی مرتضی ادرکنا

  9. Top | #9

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: مصیبت صوفیان

    اقای ehsan_8665 محترم چرا اینقدر عصبانی هستی؟ قرار نیست که همه مثل شما فکر کنند ولی شما اگه واقعا مطمئنی که اون چیزی که تو بهش معتقدی حق مطلقه و اون چیزی که دیگران میگن باطل مطلق اگر چه این فکر درستی نیست اما حرفت رو با طما نینه و آرامش بگو. این یه توصیه دوستانه است.
    مثل شما باید ببینیم ما از پیش خودمون معیار و شاخص و ضابطه رو به این شکل میدونیم یا خداوند این ضابطه رو قرار داده.
    من اگه میگم حق و باطل مثل یه طیفه به این خاطره که ما ادمها اگه یه بعد از یه مسئله رو تشخیص بدیم چندین بعد دیگه رو تشخیص نمی دهیم. این هم تا حدی دست خود ماست و تا حدی هم معلول شرایط مختلف و مولفه های گوناگونه. شما یه چیزی در مورد اماما خوندی یا شنیدی که اونها دقیقا می دونن که حق چیه و باطل کدومه، و احتمالا می خوای بگی که مابه هر چی که اونها بگن عمل می کنیم و این میشه حق و هر کی که مطابق ما عمل نکنه یا فکر نکنه یعنی مخالف ائمه بوده پس میشه باطل. اما راستش من فکر می کنم به این سادگی نیست یعنی اگه بود خیلی خوب بود اما نیست. من هم قبول می کنم که اونا دقیقا این تشخیص و علم رو دارن اما فقط اونان که این علم رو دارن نه هیچ کدوم از ما حتی اگه تمام روایات مربوط به ایشان رو حفظ باشیم. همچنانکه در مورد خود قران هم همینطوره. ما تا حدی می تونیم به اون چیزی که شما بهش میگین حق نزدیک بشیم اما نمی تونیم عین اون بشیم چون معصوم نیستیم ما نه به خاطر اینکه نمی خواهیم بلکه به لحاظ وجودی و از این جهت که انسان هستیم و پایی در زمین داریم و پایی در اسمان، این طوری هستیم. اینه که حق و باطل از اون نظر که به ادراک ما درمیان مثل یه طیف هستن.
    من اگر هم بپذیرم ک تنها چیزی که میتونه مطلق باشه سخن و عمل امامه، که احتمالا شما هم همین رو می پذیرید و سخن و عمل هیچ کس دیگه ای رو در این جایگاه نمی دونید حالا اون هر کسی که میخواد باشه، دیگه نمی تونید در مورد هیچ کسی با این قطعیت حرف بزنید. این که من میگم خون و قبیله تو تصمیم یه عرب موثره نه در مورد شخص امام که در مورد کسان دیگه ای که تو یه اتفاقی مثل عاشورا بودن صدق میکنه.و با اجازه تون می خوام بگم در مورد افراد هر دو طرف. به ویژه اینکه یه حادثه ای مثل عاشورا نمی تونه مال یه شب و روز یا یه مقطع زمانی کوتاه باشه بلکه زمینه و عقبه داره و تو یه بستری به وجود اومده. پس ابعاد تاریخی، جغرافیایی، جامعه شناختی ، سیاسی وفرهنگی و ... داره. البته اگه بخوایم به این قضیه انسانی نگاه کنیم اینطوریه اما اگه بخوایم جنبه ی الوهی بهش بدیم و امام رو جای خدا بنشونیم جور دیگه ای باید تفسیرش کرد.
    این نگاه تنزیهی که شما به امام دارید نه تنها هیچ کمکی به شناخت اون نمی کنه بلکه اون رو به اسمون های بالاتر می بره جایی که دسترسی به اون برای انسانهای معمولی مثل ما بیشتر به افسانه می مونه تا واقعیت و در اینصورت ما از اموزه های امامان هم در عمل بهره ای نخواهیم برد.

  10. Top | #10

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    228
    تشکر کرده
    189

    Re: مصیبت صوفیان

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    اقای ehsan_8665 محترم چرا اینقدر عصبانی هستی؟ قرار نیست که همه مثل شما فکر کنند ولی شما اگه واقعا مطمئنی که اون چیزی که تو بهش معتقدی حق مطلقه و اون چیزی که دیگران میگن باطل مطلق اگر چه این فکر درستی نیست اما حرفت رو با طما نینه و آرامش بگو. این یه توصیه دوستانه است.
    اولا بنده باآرامش و طما نینه کامل این حرفارو زدم.
    ثانیا به حمد الله به اون چیزی که دارم یقین و اطمینان دارم چرا که با شک و.... نمیشه کاری انجام داد.
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    من اگه میگم حق و باطل مثل یه طیفه به این خاطره که ما ادمها اگه یه بعد از یه مسئله رو تشخیص بدیم چندین بعد دیگه رو تشخیص نمی دهیم. این هم تا حدی دست خود ماست و تا حدی هم معلول شرایط مختلف و مولفه های گوناگونه
    اینی که شما میگی در مورد عوام مردم صدق میکنه چون تفقه در دین ( به معنای حقیقیش ) ندارن ، اون چیزی که دست ماست دنبال علم ( به معنای حقیقیش ) بودنه و آنچه وظیفه امام علیه السلام فهماندن ورسوندنه مطالب براای کسی که حقیقتا دنبال هدایته ، در واقع فهم حق مستلزم آشنایی با قران و حدیثه و فهم قران و حدیث مستلزم طلب علم و توفیق و درایت در روایته که معرفتش رو خدا باید بده
    حالا اینکه شما میگی (تا حدی دست خود ماست و تا حدی هم معلول شرایط مختلف و مولفه های گوناگونه) من دقیق متوجه نشدم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    شما یه چیزی در مورد اماما خوندی یا شنیدی که اونها دقیقا می دونن که حق چیه و باطل کدومه، و احتمالا می خوای بگی که مابه هر چی که اونها بگن عمل می کنیم و این میشه حق و هر کی که مطابق ما عمل نکنه یا فکر نکنه یعنی مخالف ائمه بوده پس میشه باطل
    لطفا در صحبتتون رعایت ادب رو بکنید و درباره افراد برای خودتون احتمالات ندید.

    اینچیزی که شما احتمالشو دادی (احتمالا می خوای بگی که مابه هر چی که اونها بگن عمل می کنیم و این میشه حق و هر کی که مطابق ما عمل نکنه یا فکر نکنه یعنی مخالف ائمه بوده پس میشه باطل )برای خودتون دادین و توهم شما نسبت به منه، اینکه من به چه شکل و و با چه میزان شناختی کارامو انجام میدم رو شما نمیتونید تشخیص بدید همچنین اینکه بنده افراد رو با چه ضابطه و معرفتی آنالیز میکنم اون هم برای شما مشخص نیسیت که به این شکل نظر دادین.
    البته امیدوارم خیال نکنید که دارم تند و با عصبانیت مطلب مینویسم
    خلاصه عرض کنم که این طیفی که شما ازش صحبت کردین برای کسیکه خدا معرفت رو روزیش کرده باشه صدق نمیکنه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    ما تا حدی می تونیم به اون چیزی که شما بهش میگین حق نزدیک بشیم اما نمی تونیم عین اون بشیم چون معصوم نیستیم
    آخه قرار نیست که منو شما معصوم به معنای حقیقیش بشیم(یعنی 14 معصوم)بلکه قراره ما بشیم اونچیزی که خدا و امام زمان علیه السلام ازما میخوان(شیعه واقعی).
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    ما نه به خاطر اینکه نمی خواهیم بلکه به لحاظ وجودی و از این جهت که انسان هستیم و پایی در زمین داریم و پایی در اسمان، این طوری هستیم
    منظورتونو واضح تر بگین؟؟؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    من اگر هم بپذیرم ک تنها چیزی که میتونه مطلق باشه سخن و عمل امامه، که احتمالا شما هم همین رو می پذیرید و سخن و عمل هیچ کس دیگه ای رو در این جایگاه نمی دونید حالا اون هر کسی که میخواد باشه، دیگه نمی تونید در مورد هیچ کسی با این قطعیت حرف بزنید.
    ببین zoha اگه ضابطه و شاخص حق (اونچه امام علیه السلام به اون راضیه )دستمون باشه میشه با قطعیت حرف زد مثلا درباره تصوف و صوفیا چون اعتقاد حق مشخصه (مثل روز) و اعئقاد باطل هم مشخص.
    اگه به شما روز رو نشون بدن آیا میگی که روز نیست شبه؟؟؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    با اجازه تون می خوام بگم در مورد افراد هر دو طرف.
    مثال حر بن یزید ریاحی رو برای شما مثال میزنم تا ببینید به این شکل نیست و کسانی که در حادثه عاشورا همراه امام علیه السلام بودن افرادی با معرفت بالا بودند.به نظر شما حر از کجا میدونست که بین بهشت و جهنم مخیر شده به عبارتی از کجا میدونست که اگر در سپاه امام علیه السلام باشه بهشتی و اگر در سپاه عمر سعد ملعون باشه جهنمیه؟؟؟
    تو روز عاشورا نقل شده که حر به خود میلرزید و وقتی از دلیلش ازش پرسیدن گفت خودم رو بین بهشت و جهنم مخیر میبینم.
    اگر بحث قبیله ای در سپاه امام درباره ی اصحاب آن حضرت مطرح بود خیلی بیش از 72 نفر باید با حضرت بودن.
    بلکه در حادثه عاشورا افرادی با امام بودن که از نظر شناخت امام در مرتبه بالایی بودن.
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    مثل عاشورا نمی تونه مال یه شب و روز یا یه مقطع زمانی کوتاه باشه بلکه زمینه و عقبه داره و تو یه بستری به وجود اومده. پس ابعاد تاریخی، جغرافیایی، جامعه شناختی ، سیاسی وفرهنگی و ... داره.
    بله حالا اگر بخوایم زمینه ی به وجود اومدن حادثه عاشورا رو بررسی کنیم به جاهای خوبی میرسیم که این باید در یه تاپیک دیگه بررسی بشه.
    خیلی خلاصش اینه که در زمان ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه لعنت الله علیم اجمعین انقدر بدعتها گسترش پیدا کرد وسنتها از بین رفت و نور هدایت در پرده های ظلمانی قرار گرفت که امام علیه السلام با حکمتشون آنراروشن کردن.
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    البته اگه بخوایم به این قضیه انسانی نگاه کنیم اینطوریه اما اگه بخوایم جنبه ی الوهی بهش بدیم و امام رو جای خدا بنشونیم جور دیگه ای باید تفسیرش کرد.
    منظورتون رو دقیق از این مطلب نفهمیدم.
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    این نگاه تنزیهی که شما به امام دارید
    منظورتون از نگاه تنزیهی چیه؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    دسترسی به اون برای انسانهای معمولی مثل ما بیشتر به افسانه می مونه تا واقعیت و در اینصورت ما از اموزه های امامان هم در عمل بهره ای نخواهیم برد.
    نه بلکه فکر میکنم ساده تر از این باشه.(افسانه!!!)مثلا اسمشو بذاریم افسانه هدایت
    کسی که دنبال هدایت باشه قطعا خداوند او رو هدایت میکنه.
    منظورتون از اون نگاه به امام چیه؟؟؟
    در آخر بگم که به فضل خدا مطالبمو با طمانینه و آرامش نوشتم.
    از تذکر دوستانتون خیلی ممنون
    انشاء الله احادیث و روایاتی رو در باره تصوف میارم که مقداری بحث به سمت اعتقادات صوفی ها بره.
    ای مهجت قلب مصطفی ادرکنا محبوبه ی ذات کبریا ادرکنا

    با آنکه علیست رکن ما کان و یکون ای رکن علی مرتضی ادرکنا


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •