Re: راز هاي گوش دادن به موسيقي
شنیدن* موسیقی* و آوازه* خوانی* ضررهای* فراوانی* دارد، از جمله*:
1ـ ضعف* اعصاب* و اختلال* حواس*:موسیقی* به* ویژه* آهنگ*های* حساس* آن* تحریکاتی* در اعصاب* "سمپاتیک*" و "پارا سمپاتیک*" به* وجود می*آورد که* در نتیجه* تعادل* این* اعصاب* به* بهم* می*خورد و انسان* درچار ضعف* اعصاب* می*گردد. دگتر دلف* آدلر پرفسور دانشگاه* کلمبیا می*گوید:بهترین* و دلکش*ترین* نواهای* موسیقی* شوم*ترین* آثار را روی* سلسلة* اعصاب* انسان* باقی* می*گذارد. اصولاً شنیدن* موسیقی* و کنسرت* در اعصاب* یک* نوع* اثر تخدیری* ایجاد می*کند که* نجات* از آن* مشکل* است*.
2ـ ضررهای* اقتصادی* موسیقی*:هزینه*های* سنگینی* که* خرج* موسیقی* و مجالس* شهوترانی* می*شو، ضربه*های* جبران* ناپذیری* بر اقتصاد افراد و جامعه* می*گذارد.
3ـ ضررهای* اخلاقی*:مجالس* موسیقی* از نظر زیان*های* فردی* و اجتماعی*، باعث* گناهان* فراوان* می*شود. موسیقی* سهم* بزرگی* در به* وجود آوردن* ناپسندها و پلیدی*ها دارد. نغمات* موسیقی* اجتماع* را به* فسادو انحراف* می*کشاند. موسیقی* مخصوصاً در محافل* مختلط* و به* ویژه* در صورتی* که* خواننده* زن* باشد، مهیّج* شهوت* و هوس* است* و باعث* شهوت* رانی* و عشق* بازی* و اعتیاد به* آن* می*شود و جامعه* را دچار گناه* و لغزش*های* فراوان* می*کند.
4ـ بزرگترین* ضرر موسیقی*های* مبتذل* دوری* از خدا است*. اساس* سعادت* یاد خدا است* که* مایة* حیات* و اطمینان* قلب* می*شود. کارهای* غفلت* آور در اسلام* ناروا قلمداد شده* و موسیقی* وغنا و رقص* و مجالس* لهو و لعب* نقش* مؤثری* در غفلت* از خدا دارد.
واضح* است* که* اسلام* چیزی* را بدون* جهت* حرام* نمی*کند و آن* نوع* موسیقی* چون* از جهات* مختلف* زیان* بخش* است*، در اسلام* تحریم* شدهاست*.
مسعده* بن* زیاد می*گوید:در خدمت* امام* ششم* بودم* که* شخصی* گفت*:در همسایگی* من* کسانی* هستند که* کنیزهای* آوازه* خوان* و موسیقیدان* دارند و گاه* و بیگاه* می*خوانند و می*نوازند. گاهی* که* برای* کاری* به* طرف* دیوار خانة* آنان* می*روم*، اندکی* توقف* می*کنم* تا آواز آن*ها را بهتر و بیشتر بشنوم*!حضرت* فرمود:دیگر این* کار را تکرار مکن*.[24]
پیامبر(ص*) فرمود:" خدا مرا به* رسالت* برانگیختهاست* تا برای* مردم* جهان* رحمت* باشم* و آنان* را به* سوی* سعادت* راهنمایی* کنم*. خدا را فرمان* داده* که* آلات* موسیقی* را محو کنم* و کارهای* جاهلیّت* را براندازم* ".[25]
اگر انسان* خود را در وادی* موسیقی*های* مهیّج* و مطرب* و رقص* و پای* کوبی* بیاندازد، کم* کم* از خوبان* و خوبی*ها فاصله* می*گیرد.
از تلاوت* قرآن*، رفتن* به* مساجد، خواندن* نماز و دوستان* صالح* فاصله* می*گیرد، و به* حدّی* می*رسد که* اصلاً از خوبی*ها بدش* می*آیدو بد و بدی*ها را دوست* می*دارد و همواره* با آن*ها همراه* می*شود.
[24] بیست* پاسخ*، مؤسسة* در راه* حق*، ص* 191، به* نقل* از وسائل* الشیعه*، ج* 2، ص* 957.
[25] همان*، به* نقل* از مستدرک* الوسائل*، ج* 2، ص* 458.
گفتم: چرا قلبم دگر بر تار زلفت گیر نیست؟,,سر به زیر افکند و گفت:خود کرده را تدبیر نیست
اشکی به زیر مقدمش انداختم,رحمی کند ,,گفتا:که اشک بی ورع ,در رتبه ی تاثیر نیست
گفتم:که دیگرگویی یا,افتاده ام از چشم تو ,, باغم نگاهم کرد و گفت:مهدی ز نوکر سیر نیست