بركات وجودي امام غايب عليه السلام

بِنَفسِي أنتَ مِن مُغَيّب لَم يَخلُ مِنّا ...

فايده*ي امام غايب و چگونگي بهره*مند شدن از الطاف قدسي ايشان، سؤالي است با سابقه*ي بسيار طولاني که ذهن بسياري را به خود مشغول نموده است. جابر بن عبد الله انصاري با شنيدن خبر غيبت حضرت مهدي (عليه السلام) از نبي اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم) پرسيد: »«فَهَل يَقَعُ لِشِيعَتِهِ الإِنتفاعُ فِي غَيبَتِهِ؟؛ «آيا در غيبت حضرت، شيعيانش بهره و فايده*اي از او خواهند برد؟» حضرت رسول فرمودند:
«اِي و الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُم يَنتَفِعُونَ بِهِ وَ يَستَضِيئُونَ بِنُورِهِ کانتِفاعِ النّاسِ بِالشّمسِ و إِن جَلَّلَها السِّحَابٌ»؛1 «بله، قسم به آن کسي که مرا به نبوت برانگيخت، همانا شيعيانش از او بهره*مند مي*شوند و به نور او روشني مي*يابند؛ همانند بهره*مندي مردم از خورشيد، آن*گاه که ابر آن را پوشانده باشد.»
بدين*سان از همان ابتدا در ميان مباحث مهدويت يکي از سؤالاتي که پيوسته مطرح بوده است، اين است که چگونه مي*توان از فيوضات امام غايب بهره*مند شد؟ آيا امامي که در پس پرده*ي غيبت قرار گرفته است، مي*تواند تأثيري در حيات بشري داشته باشد؟ به ويژه اين*که انگيزه*ي جست*وجو براي يافتن پاسخي مناسب و قانع کننده، آن*گاه اوج مي*گيرد که مي*شنويم، اهل سنت وجود امام غايب را امري بيهوده مي*شمارند.
قاضي عبدالجبار معتزلي مي*گويد: «اگر امام ظاهر نشود تا به وسيله*ي او نقص*ها جبران شود، چه فايده*اي براي او مترتب است، بِسان آن که اصلاً حجّتي بر روي زمين نباشد!!!»2
همچنين تفتازاني يکي ديگر از علماي مشهور اهل سنت مي*نويسد: «مسأله*ي اختفاي امام از مردم، به اين کيفيت که تنها اسمي از او در ميان باشد جدّاً بعيد است و امامت او در خفا امري بيهوده است!»3

امّا در نگاه شيعه*ي اماميه وظايف امام بر دو قسم است:

1- فوايد و وظايفي که مستلزم حضور و ظهور امام (عليه السلام) در جامعه مي*باشد: يعني اموري که فقط با ظهور امام در جامعه، محقق مي*شوند، مانند: بـرقراري عدالت اجتماعي، بيان احکام و تفسير و تبيين قرآن، اجراي حدود الهي، تکاليف اجتماعي مانند جهاد و دفاع، تقسيم بيت المال و ... .
2- فوايد و وظايفي که مترتب بر وجود امام (عليه السلام) مي*باشند: يعني اموري که غيبت نمي*تواند مانعي براي عملي ساختن آن باشد. مانند موارد زير:

اول: واسطه*ي فيض


الف) امام سجاد (عليه السلام)، در اين رابطه مي*فرمايند:

«بِنَا يُنَزِّلُ الغَيثَ وَ يَنشُرُ الرَّحمَةَ وَ يَخرُجُ بَرَکَاتِ الأَرضِ ...»؛6 «باران به وسيله*ي ما نازل، و رحمت به وسيله*ي ما منتشر و برکات زمين به خاطر ما خارج مي*گردد ... .»
ب) عَن مُحَمّد بن فُضَيلِ عَن أَبَا الحَسَنِ الرِّضَا (عليه السلام) قالَ: «قُلتُ لَهُ: أَتَبقَي الأَرضُ بِغَيرِ إِمَامٍ؟ فَقَالَ: لا. قُلتُ: فَإِنّا نُروِي عَن أَبِي عَبدالله (عليه السلام) أَنَّهَا لاتَبقَي بِغَيرِ إِمَامٍ إِلّا أن يَسخط اللهُ عَلَي أَهلِ الأَرضِ أَو عَلَي العِبَادِ، فَقَالَ: لاتَبقَي؛ إذَا لَسَاخَت.»؛7
محمد بن فضيل مي*گويد: به امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) عرض کردم: «آيا زمين بدون حجّت باقي مي*ماند؟ حضرت فرمودند: نه. عرض کردم از امام صادق (عليه السلام) براي ما روايت شده که زمين بدون حجّت باقي نمي*ماند مگر اين*که خداوند بر اهل زمين يا بر بندگانش غضب کند پس امام فرمودند: باقي نمي*ماند؛ در اين صورت زمين اهلش را در خود فرو خواهد برد.»
ج) عن أَبِي جَعفَر (عليه السلام) قالَ: «لَو بَقِيَتِ الأَرضُ يَوماً بِلا إمَامٍ منّا لَسَاخَت بِأَهلِها وَ لَعَذَّبَهُمُ اللهُ بِأَشَدِّ عَذَابِه، إِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالي جَعَلنَا حُجّةً فِي أَرضِه وَ أَماناً فِي الأَرضِ لِأهلِ الأرضِ لَم يَزَالُوا فِي أَمانٍ مِن أن تَسِيخَ بِهِمُ الأَرضُ مادُمنا بَينَ أَظهُرِهِم فإِذَا أرادَ اللهُ أن يُهلِکَهُم ثُمَّ لايُمهِلهُم وَ لايُنظِرُهُم ذَهَبَ بِنَا مِن بَينِهم وَ رَفَعنَا إليه ثُمَّ يَفعَلُ اللهُ ما شاءَ وَ أَحَبَّ.»؛8
امام محمد باقر (عليه السلام) مي*فرمايند: «اگر زمين روزي بدون امامي از ما باقي بماند، اهل خود را فرو خواهد برد و خداوند آن*ها را به شديدترين عذاب*ها دچار خواهد نمود و پيوسته تا کسي از ما بين آن*ها وجود دارد، از فرو رفتن و نابودي در امان خواهند بود. پس آن*گاه که خداوند اراده کند که آنان را هلاک کند، به آنان مهلت ندهد، ما را از ميان آنان گرفته و به سوي خود بالا خواهد برد سپس آن گونه که بخواهد انجام خواهد داد (زمين را زير و رو خواهد ساخت).»
خود وجود نوراني حضرت درباره*ي نحوه*ي بهره*مندي از ايشان در دوره*ي غيبت مي*فرمايند:
«وَ أَمّا وَجهُ الانتِفاعِ بي في غَيبتي فَكَالانتفاعِ بِالشَّمسِ إذَا غَيَّبَتهَا عَنِ الأبصَار السَّحاب»؛9 «بهره*مندي از من در روزگار غيبتم مانند بهره*مندي از خورشيد است، آن*گاه كه با ابرها از چشم*ها پوشيده شده است.»
علّامه مجلسي در شرح اين حديث مي*فرمايد:
1- نور وجود و علم و هدايت به وسيله*ي آن حضرت به خلق مي*رسد؛ زيرا آن بزرگواران علل غايي و هدف نهايي آفرينش هستند. اگر آنان نبودند نور هستي به ديگران، نمي*رسيد. پس علوم و معرفت*ها به برکت ايشان و توسل به آن بزرگواران بر خلق آشکار مي*شود و بلاها از آنان دور مي*شود.
2- همچنان که مردم از آفتاب پشت ابر استفاده مي*کنند و انتظار مي*کشند که ابرها کنار رود تا استفاده*ي بيشتري از خورشيد ببرند، منتظران واقعي آن حضرت در زمان غيبت، انتظار مي*کشند که هر لحظه آن حضرت ظهور کنند تا از فيض وجود مقدّس آن حضرت، بهره*ي بيشتري ببرند.
3- کسي که در زمان غيبت، وجود آن حضرت را انکار نمايد، همانند اين است که خورشيد پشت ابر را انکار کرده است.
4- گاهي اگر خورشيد پشت ابر قرار بگيرد، به صلاح مردم مي*باشد همچنين غيبت آن حضرت نيز بنا به مصالحي است که بعد از ظهور آشکار مي*شود.
5- همچنان که روشني خورشيد به مقدار روزنه*ها و پنجره*ها وارد خانه مي*شود و به آن نور و انرژي مي*دهد، دل*هاي مردم، هر اندازه که از حجاب شهوات و علايق جسماني به دور بوده و روزنه*هايي از قلب و دل آنان به سوي معرفت خداوند باز باشد، از نور هدايت امام بهره*مند مي*شوند.10

پي نوشت ها:


5. مفاتيح الجنان، دعاي عديله .
6 . شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 393، ب 21، ح 22 .
7 . همان، ص 384، ح 2 .
8 . همان، ص 388، ح 14 .
9 . طبرسي، احتجاج، ج 2، ص 542 .
10 . صافي گاپايگاني، منتخب الأثر، صص 271 و 272 .

منبع: تنهاراه