????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید

نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: فلسفه همان اسلام است؟

رأی دهندگان
9. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • صد در صد موافقم

    0 0%
  • پنجاه درصد موافقم

    1 11.11%
  • همان اسلام نیست

    3 33.33%
  • مخالف اسلام است

    5 55.56%
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 25






  1. Top | #1


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    نبوت و فلسفه

    نبوّت و فلسفه
    يوناني ها هيچ گونه عقيده اي به توحيد و نبوّت و روز حساب وكتاب يا معاد نداشتند چنانكه افلاطون انسانها را از اخلاف خدايان (بتهاي كوه المپ) مي¬داند ومعتقد است كه در اين دنيا انسانهاي بدكار بعد از مرگ به صورت حيوانات درمي¬آيند" و انسانهاي خوب به خدايان مي¬پيوندند وخدا مي شوند"
    در آثار افلاطون و ارسطو هيچ گونه جايگاهي براي نبوت ومفهوم رسالت وجود ندارد . علاّمه مجلسى در بحارالانوار مي فرمايد ((وقتي به سقراط پيغام حضرت موسى رسيد(ع) سقراط گفت :ماملّت خود ساخته( با فرهنگي) هستيم ونيازي به پيغمبر ونبي وپيغام او نداريم ))
    اين همان مطلبي است كه غرب آنراتكرارمي كند و به عقلانيّت مادى و منفعت گرامي نازد.
    عقيده افلاطون مبني براينكه انسانهاي خوب به خدايان (بتها) مي پيوندند طرفداران زيادى داشت ازجمله از پيروان او ارسطو مي گويد اگر آدمي به عاليترين مرتبه فضيلت راه يابد به مقام خدايي مي رسد"
    اين عقيده در فلاسفه مسلمان به سير وسلوك به سوي خدا و در نهايت فنا فى الله (نيروانا و رفتن آتما دربرهما) وپيوستن قطره به درياي بي كران نام گرفت در اين مسابقه دوندگي وسير وسلوك به سوي درياي بي كران هر كس با سرعت بيشتري دويد نبي مي شود نبوت كمال خود نبي است ونتيجه زحمتهاي او ست و بعد از آنكه خداوند او را در سير وسفر نزديكتر به خويش مشاهده نمود او را رسول از طرف خود قرار مي دهد چنانچه ملا صدرا مي گويد : كمال قدرت ترسيم وتصور در انسان به مشاهده اشباح وسايه هاي مثاليه مي انجامد و به خبر دادن از غيب و اطلاع بر حوادث گذشته و آينده منجر مي شود وكمال قدرت حساسه به تاثير گذاري در مواد جسماني مي انجامد وكسى كه در اين كمال حاصل نمايد پس براي او رتبه خلافت الهيّه است او استحقاق رياست خلق را دارد و او رسول خواهد بود از طرف خداوند" پس نبوت عبارت است از نتيجه قدرت ترسيم و تصور(بقول فارابي حاصل قوّه مخيّله) و رياضتها وزحمتهاي يك شخص در سير وسفر به سوي درياي بي كران و اقيانوس و درنتيجه انسانهايي كه در سير وسفر بيشتر و تندتر بدوند مي توانند نبي شوند و نبوّت اكتسابي است،وهبي نيست(در صورتي كه قرآن واحاديث كسبي نمي دانند) و به همين دليل يكي از فلاسفه هند ميرزا غلام احمد قادياني در كتاب (فلسفه ميرزا) مي گويد نبوت نتيجه عمل سالك است و من هم بسيار به طرف حق دويدم (وبالاخره نبي شدم ) او ادعاي نبوت كرد وبراي خود جانشين تعيين نمود و امروزه نيزنظام استعماري كانالهاي ماهواره اي در اختيار پيروان او قرار داده است و آنها در خدمت آن فعاليت مي نمايند . ابن سينا درمورد وحىمعتقد است كه اگر نفس مهار شود به عالم قدسى متّصل ميگردد بعد از اين مرحله اتّصال به ملكوت است كه موجب خبر دادن از غيب است"
    در صورتي كه آمدن جبرائيل(ع) بر پيامبر(ص) بيشتر اوقات بصورت غير منتظره بوده است و مسئله اتّصال فلسفى(به عقل فعال يا كيهانى) مطرح نبوده است در فلسفه (يونانزده) معجزه نيز نتيجه رياضت هاي نبي است و كار شخص اوست نه از طرف خداوند، چنانكه ملا هادى سبزواري در شرح منظومه مي گويد: نبي را خصايص سه گانه مي باشد به حسب قواي سه گانه كه قوت قوه علاّمه و قوت قوه عماله و قوت قوه حساسيه باشد و اصول اعجاز به اين خواص است"
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  2. Top | #2


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    Re: نبوت و فلسفه

    در صورتي كه اماميه معجزه را كار خدا مي دانند، چنانچه علامه مجلسى مي¬فرمايد استناد معجزه بر قدرت پيامبران تفويض است وكسى كه چنين عقيده اي داشته باشد شكي در كفر او نمي شود"
    و مولي محمد صالح مازندراني در شرح اصول كافى انتساب معجزه به پيامبران را (كار پيامبران ونه كار خدا دانستن )* از مصاديق تفويض مي داند"
    بعضي از فلاسفه معراج پيامبر (ص) را نيز ،فقط روحاني مي دانستند ، آنها تمام مسائل مذكور را با عينك يوناني مي نگرند و يوناني ها بت پرست بودند و طبق نظريات بت پرستانه و مادى يك سري قواعدى موهوم را بنا نهادند، آن قواعد موهوم به علّت مادى بودن با اصول دينى در تضادّ قرار گرفتند و براي حل اين مشكل فلاسفه مسلمان صدها و هزاران كتاب نوشتند كه از هر حرفى صدها حرف ديگر بوجود مي آمد و بدين ترتيب چيزي به نام فلسفه(يونانزده)اسلامي بوجود آمد كه نه با اصول مادى يوناني سنخيّت داشت و نه با اصول وقواعد اسلام و نه با علم تجربي سازگار بود و لذا در غرب به فلسفه اسلامي ثيا سوفى مي گويند(گرچه غرب نيز از تبار افلاطون است ) يعني اوراد جن گيري و جادو و جنبل كه نه بدرد دنيا و نه بدرد آخرت مي خورد.
    چنانكه فيلسوف بزرگ ابو زكرياي رازي نبوّت را كم اهميّت شمرده و اخوان الصّفا پارا فرا تر نهاده گفتند: تمام شريعتها ساخته و پرداخته ي بشراست."






    بر همه عایشه های امروز لعنت

  3. Top | #3


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    Re: نبوت و فلسفه

    منابع:
    1 تيمائوس/شماره92
    2 تيمائوس شماره 41
    3 جمهورى شماره469
    4 بحارالانوارج57 ص197
    5 نيكو ماخوس ص242 لطفى
    6الشواهد الربوبيه ص341 مبدا ومعاد ص483 وارادت قلبييه ص13-3
    7 اشارات والتنبيهات ج نمط 10
    8 شرح المنظومه صفحه 323
    9 مرآه العقول جلد 3 صفحه 1434
    10 شرح اصول كافى ج 6 ص 46
    11 ص160/عقايدفلسفى ابوالعلا* فيلسوف معرّه دكترعمر فرّوخ/ترجمه حسين خديوجم
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  4. Top | #4

    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.13
    نوشته ها
    627
    تشکر کرده
    58

    Re: نبوت و فلسفه

    فرمایشات جنابعالی بسیار عالی بود اما چند سوال:
    شما فرمودید:
    علاّمه مجلسى در بحارالانوار مي فرمايد ((وقتي به سقراط پيغام حضرت موسى رسيد(ع) سقراط گفت :ماملّت خود ساخته( با فرهنگي) هستيم ونيازي به پيغمبر ونبي وپيغام او نداريم ))
    آیا در زمان این فیلسوفان پیغمبران حضور داشتند اگر داشتند سند عرضه کنید و آیا بریونانیان حجت از طریق پیامبران تمام شده بود؟
    شما فرمودید:
    ابن سينا درمورد وحىمعتقد است كه اگر نفس مهار شود به عالم قدسى متّصل ميگردد بعد از اين مرحله اتّصال به ملكوت است كه موجب خبر دادن از غيب است"
    اگر ابن سینا به این مطلب معتقد باشد پس اساس وحی رل قبول ندارد و کسیکه اساس وحی را قبول نکند کافر است آیا ابن سینا نابغه جهان اسلام، فخر اسلام را شما کافر می دانید؟مطلب سوم جواب به شبه شما درباره وحی اگر یکبار هم قرآن را مطالعه کرده باشید متوجه می شود که علاوه بر پیغمبر به حضرت مریم(ع)و به مادر حضرت موسی(ع)و یاران کهف و حواریون حضرت عیسی(ع)و حتی زنبور عسل خداوند وحی می فرستد پس انسان که بالاتر از زنبور عسل است،پس وحی و الهامات به انسان مشکلی ندارد و حرف شما رد نص صریح قرآن می باشد.
    با خصم حق ستیزه عادت ماست
    لعن بر عمر عبادت ماست

  5. Top | #5


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    Re: نبوت و فلسفه

    سلام
    طبق آمو.ه های شیعه اگر فقط دو نفر در روی زمین باشد یکی از ان دو حجت خداست
    اگر این دو نفر با تراخی زمانی باشند اولی قطعا حجت است لذا به فلاسفه احجت رسیده

    کلام مرحوم مجلسی برای ما در تاریخ اهمیت بالایی دارد از مورخین عامه بالاتر است لذا کلام ایشان سند است

    این کلام از فلاسفه نقل شده است به ان اعتقاد داشتند یا نه علم غیب احتیاج دارد

    در هر صورت ما تعیین کفر و ایمان نمیکنیم فقط می گوییم این اعتقاد باطل است یا نیست مطابق ایات و روایات است یا خیر

    بزگ بودن یک شخصیت دلیل بر غیر قابل نقد بودن ان شخصیت نیست ما فقط 14 نفر را معصوم می دانیم غیر از 14 معصوم همه را باید نقادی کرد البته با انصاف

    با عصباتیت مطالب را ننویس مهربون باش

    یاعلی مدد
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  6. Top | #6

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: نبوت و فلسفه

    عبارت فلسفه یونانزده برای فلسفه اسلامی خیلی برازنده است. و اینکه فیلسوفان مسلمان با مبانی یونانی سعی کردند عقاید خودشان را به صورت استدلالی بیان کنند منجر به تولید نوعی تفکر التقاطی شده را می شود قبول کرد. اما شما اینها را از مقدمات غلط یا به عبارت صحیح تر از مقدمات غیر مربوط گرفته اید.من فقط به یکی از اشکالات صحبت شمااشاره می کنم که نشان دهنده کم اطلاعی شما از تاریخ تفکر و فرهنگ یونان و نگاه تنگ نظرانه تان به آن است. خدایان المپ بت نبودند ،رب النوع بودند یعنی جنبه جسمانی نداشتند بلکه نوعی اسطوره بودند که دارای صفات بودند یعنی بیشتر جنبه مفهومی و فکری داشتند...شما طوری از یونانیان صحبت کرده اید که گویا اعتراض دارید که چرا مثل ما نیستند خوب بنده "خداها" دوهزار سال قبل از اسلام چطور باید مثل ما می بودند

  7. Top | #7

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.04
    نوشته ها
    181
    تشکر کرده
    0

    Re: نبوت و فلسفه

    اولا فلسفه که با عقل آدما کار داره دیگه یونانی و اسلامیش چیه؟عقل آدما یه جوره.حالا بر فرضم که یونانی ها یه حرف درستی زده باشن،این دلیل میشه که ما بگیم چون اونا گفتن،ما نباید حرفشونو تایید کنیم؟چه اشکالی داره جناب ابن سینا حرف یونانی ها رو گفته باشه؟...
    آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست/هرکجا هست خدایا به سلامت دارش...

  8. Top | #8

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: نبوت و فلسفه

    نوشته جناب اقای حامد البته یه کمی کم لطفی به فلسفه اسلامی و فیلسوفان مسلمان هم هست. درسته تو فلسفه اسلامی تفکرات التقاطی وجود داره اما اونها کارهای خوب هم دارن مثل بحث های دقیقی که در زمینه منطق انجام دادن. نسبت دادن فلاسفه ای مثل رازی به فلسفه اسلامی اصلا درست نیست چون اون کاملا ملحده و در پی اثبات عقلانی هیچکدوم از اعتقادات دینی نیست و از نفی اونها در برابر عقل ابایی نداره. به ابن سینا و فلسفه مشایی اگه جامع نگاه کنیم متوجه میشیم که به جامعه ایرانی که به شدت استعداد دور شدن از عقلانیت و افتادن در وادی تصوف و عرفانهای انحرافی رو داشته و داره خدمت زیادی کرده. اصلا وظیفه فیلسوف این نیست که عقاید ریز و درشت دینی و فرقه ای رو اثبات کنه... فلسفه در بهترین حالت میتونه جلوی خرافات و تعصب های بی مورد و دور شدن انسان از عقلانیت رو بگیره بویژه اگر انسان امروزی رو در نظر بگیریم که بسیار زمینی و این جهانی شده...

  9. Top | #9


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    Re: نبوت و فلسفه

    دوست عزیز فلسفه و تصوف یک ریشه دارند لذا فلسفه مشاء جلوی تصوف را گرفت بی معناست
    وظیفه فیلسوف نیست در اعتقادات وارد شه اما به تعبیر بعضی از بزرگان توی عقاید فضولی می کنه و عقاید را با مبانی فلسفی که از خارج اسلام است تبیین می کند لذا هر جا فلسفه وارد شده است التقاط هم هست
    فلسفه اسلامی یعنی چه ؟؟ با چه ملاکی می گویید اسلامی ؟؟؟

    این فلسفه فلسفه اسلامی نیست بلکه فلسفه مسلمانان است یعنی فلسفه ای است که مسلمانان ان را قبول کردند پس نگوییید اسلامی
    به همان منطق اشکالات مهم عقلی و اعتقادی وارد است لذا منطق هم شاه کار بزرگی نیست
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  10. Top | #10

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: نبوت و فلسفه

    میشه بفرمایید ریشه مشترک فلسفه و تصوف چیه؟ عبارت فضولی کردن توی اعتفادات به نظر جانبدارانه میاد. خوب انسان با همون عقلی که علم و تکنولوژی و تاریخ و هزار چیز دیگه رو به چالش می کشه میتونه اعتقادات رو هم به چالش بکشه و این خاصیت منفی برای فلسفه نیست و اتفاقا مثبت هم هست . به چالش کشیدن و به اصطلاح challegig الزاما به معنای نفی نیست این به خاطر قدرت اگاهی انسانه.بحث سر اسم یه تفکر نیست شما بگید فلسفه مسلمانان دیگران هم اینطور نیست که فلسفه اسلامی رو به پای عقاید شریعت اسلام بنویسند اتفاقا من هم فلسفه مسلمانان رو بیشتر قبول دارم تا فلسفه اسلامی اما اگر از این اسم استفاده کنیم میشه از جنبه های تاریخی و جامعه شناختی و علمی و حتی روانشناختی به اون نگاه کرد و در این صورت اثار مثبت بیشتری میشه پیدا کرد که از همین فلسفه مسلمانان بجامونده. البته که هیچ تفکری خالی از اشکال نیست چون بشریه اما این دلیل نمیشه که ما باب تفکر رو ببندیم اصلا بدون تفکر عقلانی زندگی بشر از انسانی بودن خارج میشه. شما دنیای بدون تفکر عقلانی رو تا حالا تصور کردین؟


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •