بازكاوي تاريخ و آموزه*هاي آيين زرتشت


نويسنده: رسول رضوي

در ميان فلات پامير و فلات آناتولي، فلاتي وجود دارد كه از شمال به درياي خزر و از جنوب به خليج فارس و درياي عمان منتهي مي*شود. اين فلات پل ارتباطي غرب و شرق و يگانه راه تعامل تمدن*هاي باستاني بين*النهرين، مصر و يونان با تمدن*هاي چين و هند بوده است. آثار به جامانده از برخي ساكنين بومي غرب اين منطقه كه در كوه*هاي زاگرس و منطقه خوزستان تمدني، به نام «اوراتور» و «كيلام» به وجود آورده بودند، نشان مي*دهد اينان در باورهاي خود، تحت تأثير اديان بين*النهرين بوده و معابد و مراسمي همانند معابد و مراسم ديني تمدن*هاي سومر، بابل و آشور داشته*اند. «زيگورات» چغازنبيل كه آثارش از دل*تپه*هاي نزديك شوش بيرون آورده شده ، شدت اين تأثيرپذيري در معماري معابد كيلامي را نشان مي*دهد. اين نوع از ارتباط و پيوستگي بين ساكنين فلات ياد شده و بين*النهرين بعد از مهاجرت آريايي*ها در سمت شمال شرقي به اين فلات از بين رفت و تازه*واردان كه با ورود خود، فرهنگ و رسوم جديدي را به ارمغان آورده بودند، علاوه بر قلع و قمع ساكنين بومي، نام اين منطقه را نيز به افتخار نام قبيله خود «ايران»، ناميدند.
اطلاعات ما درباره باورهاي ديني مهاجرين تازه وارد آريايي به فلات ايران چندان زياد نيست و آنچه از سوي برخي مستشرقين و با استناد به آثار ديني و باستاني باقي*مانده از نژاد هند و اروپايي ارائه شده، معرف نوعي طبيعت*پرستي و تعدد خدايان است. هرچند به نظر مي*رسد اين مطلب نتيجه مستقيم تجزيه و تحليل اطلاعات تاريخي نباشد و مستشرقين ياد شده بيشتر تحت تأثير فرضيه*هاي پيشيني و خودساخت خود بوده باشند.