اصول اعتقادی و عملی زرتشت چیست؟ رسول رضوی
1. توحید یا دوگانه پرستی
برخی از مستشرقین، مردم قبل از زرتشت را طبیعت پرست معرفی می کنند و معتقدند که زرتشت یگانه پرستی را آورد و رواج داد; ولی طبق مفاد احادیث اسلامی[20] معلوم می شود که ایرانیان قبل از آمدن زرتشت نیز موحد بوده اند و آیین آنان جزو ادیان توحیدی به حساب می آمده است. این اعتقاد به توحید بعد از ظهور زرتشت نیز ادامه یافت و وی نیز به عنوان منادی توحید به تبلیغ آیین خود پرداخت. او به خدای یکتا قایل بود و او را اهورامزدا، یعنی دانای توانا می خواند.[21]

دلایل متعددی وجود دارد که این یگانه پرستی بعد از زرتشت نیز مدت ها ادامه یافته است و پیروان آیین زرتشت هم چنان رابطه ی خود را با دیگر ادیان توحیدی ادامه داده اند. برای روشن شدن موضوع به چند مورد که نشان دهنده ی اعتقاد زرتشتیان به توحید و رابطه ی آنان با دیگر ادیان توحیدی است، اشاره می شود:

الف) کورش بعد از فتح بین النهرین به قوم یهود کمک کرد تا به فلسطین بازگردند و «معبد»شان را که بنوکد نصر ویران کرده بود از نو بنیان نهند. وی در فرمان خود می نویسد:

من، کورش، پادشاه پارس، اعلام می دارم که خداوند خدای آسمان ها، تمام ممالک جهان را به من بخشیده است و به من امر فرموده است که برای او در شهر اورشلیم که در یهودا است خانه ای بسازم; بنابراین از تمام یهودیانی که در سرزمین من هستند، کسانی که بخواهند می توانند به آن جا بازگردند و خانه ی خداوند خدای اسرائیل را در اورشلیم بنا کنند خدا همراه ایشان باشد.[22]

ب) وجود ساختمانی همانند کعبه در پاسارگاد، پایتخت کورش، که در میان کاخ ها، پادگان و مقبره ی کورش واقع شده و تمثالی از کعبه است و رعایت جهت قبله در مقبره ی کورش، همگی نشان دهنده ی ارتباط بین کعبه، که نماد ادیان توحیدی به شمار می رود، و آیین زرتشت است. بعد از کورش نیز توحیدگرایی در میان اخلاف او باقی ماند. چنان که در کتیبه ی خشایارشا نوشته شده است:

در میان این کشورها، که به فرمان خشایارشا گردن نهادند، کشوری بود که در گذشته دیوان را می پرستیدند; آن گاه که من به فضل اهورامزدا جای دیو را تباه ساختم و اعلام کردم که دیوان را نباید پرستید، آن جا که در گذشته دیو پرستیده می شد، اهورامزدا را بر طبق قانون پرستیدم...[23].

وجود ساختمان دیگری که باز شبیه به کعبه بوده و امروزه کعبه ی زرتشت نامیده می شود و در نقش رستم واقع شده است، دلیل دیگری بر ارتباط آیین زرتشت با ادیان توحیدی است; به خصوص که مقبره ی چند تن از شاهان هخامنشی، از جمله مقبره خشایارشاه در اطراف این بنا قرار گرفته و این نشان دهنده ی اهمیت بنای مذکور است و گویا این بناها، به نوعی، یادبود از بنای کعبه بوده است، والا هیچ مناسبتی نمی توان برای وجود این دو بنا، یعنی کعبه ی زرتشت در نقش رستم و ساختمانی همانند آن در پاسارگاد، پیدا کرد.

ج) ارتباط با ادیان توحیدی و اعتقاد به ارسال رسل از سوی خداوند متعال بعد از هخامنشیان و در دوره ی اشکانیان نیز ادامه داشته است. مهم ترین شاهد این مدعا حضور عده ای از مجوسیان ایرانی در فلسطین برای یافتن پیامبر تازه تولدیافته، یعنی حضرت عیسی است. طبق نقل انجیل متی:

چند مجوس ستاره شناس از مشرق زمین به اورشلیم آمده پرسیدند: کجاست آن کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره ی او را در سرزمین های دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم... وقتی وارد خانه ای شدند که کودک (عیسی) و مادرش مریم در آن بودند، پیشانی بر خاک نهاده کودک را پرستش کردند. سپس هدایای خود را گشودند و طلا و عطر و مواد خوشبو به او تقدیم کردند; اما در راه بازگشت به وطن از راه اورشلیم مراجعت نکردند، تا به هیرودیس گزارش بدهند; زیرا خداوند در خواب به آنها فرموده بود که از راه دیگری به وطن بازگردند.[24]

همین شواهد تاریخی نشان می دهد که آیین زرتشت علاوه بر ریشه های توحیدی رابطه ی تنگاتنگی با ادیان ابراهیمی داشته و همانند آن ادیان، توحید در خالقیت یکی از ارکانش بوده است; چنان که جان بی ناس می نویسد:

برخلاف عقاید بعضی متأخران جماعت زرتشتیان، آن پیغمبر باستانی می گفت که برحسب مشیت و اراده ی متعال اهورامزدا، تمام موجودات آفریده شده اند و چنان که در آیه ی آخرین از گاتها صراحت دارد، اهورامزدا موجب و موجد هم نور و هم ظلمت، هر دو است.[25]

بنابر آنچه در اعتقادات رسمی کتاب اوستا مسطور است، اهورامزدا مانند خدای متعال و برتر از همگان مورد پرستش است. وی دارای ذاتی متعال و وجودی بی شبه و مثال است... ولی این نظریه ی توحید خالص بعدها تجزیه و انقسام پذیرفت[26] و اندیشه ی توحید که زرتشت تعلیم می داد دست خوش تغییراتی شد.