????در صورتی که در سایت فاقد اکانت هستید می توانید - از این طریق عضو شوید
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 10 از 19






موضوع: عشق و تصوف

  1. Top | #1


    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    Administrator
    میانگین پست در روز
    0.38
    نوشته ها
    1,804
    تشکر کرده
    559
    Blog Entries
    1

    عشق و تصوف

    عشق و عرفان

    به مي سجاده رنگين كن گرت پير مغان گويد
    كه سالك بي‏خبر نبود ز راه و رسم منزل‏ها
    طي اين مرحله بي‏همرهي خضر مكن
    ظلمات است بترس از خطر گمراهي(2)
    چرا اهل تصوف اين همه اصرار دارند كه مريدان و سالكان راه خويش را مطيع محض خويش خواسته، و بر وجود آنها حكومت و فرمان‏فرمايي مطلق داشته باشند؟!
    مي‏گويند: مريد بايد در مقابل پير و راهنما و استاد خود هيچ‏گونه چون و چرا نداشته، به هر چه او را امر مي‏كند از دل و جان گردن نهد، و دستورات او را به طور كامل پذيرا بوده، چشم‏بسته تسليم صد در صد او باشد!!
    هر كه او بي مرشدي در راه شد
    او ز غولان گمره و در چاه شد
    پس به هر دوري وليّي قائم است
    تا قيامت آزمايش دائم است
    پس امام حي قائم آن ولي است
    خواه از نسل عمر خواه از علي است!(4)
    بديهي است اين دستور ايشان از خطرناك‏ترين اموري است كه کرامت و ارزش واقعي انسان ـ همان موجود آزاد و انديشمندي كه عقل او تسليم مطلق در مقابل هر شخص غيرِ معصومي را به شدت تخطئه مي‏كند ـ را ناديده گرفته، و او را در پرتگاه ضلالت و گمراهي و بي‎هويتی رها مي‏سازد.
    چگونه مي‏توان در مقابل انسان غير معصوم ـ كه اگر هم عمدا قصد افساد و اضلال نداشته باشد، لااقل احتمال هر گونه اشتباه و ناداني درباره او داده مي‏شود ـ تسليم بود؟!
    امام صادق عليه ‏السلام مي‏فرمايند:
    ايّاك أن تنصب رجلا دون الحجّة فتصدّقه في كلّ ما قال.
    بپرهيز از اينكه غير از حجت خدا كسي را علم كرده، و در هر چه مي‏گويد تصديقش كني.
    جز حجت معصوم الهي كه ـ در ارتباط با وحي و تعليم الهي، نه به واسطه ارتباط و پيوند با شياطين و جنيان و... ـ داناي حقيقي نهان و آشكار، و هدايت‏گر واقعي بشر است، چه كسي مي‏تواند هدايت هميشگي خويشتن را تضمين كند؟! تا چه رسد به اينكه كسي مدعي پرچمداري هدايت ديگران بوده، و آنان را به تسليم مطلق در مقابل خويش فرا بخواند؟!
    أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلا أَنْ يُهْدَي.
    آيا آن كس كه به سوي حق راه مي‏نمايد سزاوارتر است كه تبعيت شود، يا كسي كه خود راه نمي‏يابد مگر اينكه هدايتش كنند؟!
    آشكار است با وجود چنين اصل باطلي ـ كه متأسفانه از اصول مسلم تصوف و عرفان مي‏باشد ـ راه هر گونه سوء استفاده براي فرصت‏طلبان و شيادان و خيانت كاران جامعه باز شده، به راحتي مي‏توانند بر سر راه ساده‏لوحان و مريدان جاهل و نادان دام فريب گسترانيده، و از اين راه اهداف شوم خود را در لباس دين و هدايت و ارشاد عملي سازند.
    دين مقدس اسلام بر پايه اساسي‏ترين اصول عقلي و برهاني بنا شده است و هرگز حقانيت خود را در گرو خواب و خيال‏ها و امور عجيب و غريبي كه نشان اعجاز نداشته ، و صدور آن‏ها از جنيان و شياطين هم ممكن است ارائه نمي‏دهد، و اي بسا مشايخ و پيران و اساتيد اخلاق و سير و سلوكي كه در پيوند با آنان نمايش زهد و تقوي در آورده، و بيرق سلوك و ارتباط با عالم غيب الهي برافراشته، و ساده‏لوحاني راحت‏طلب و گريزان از هر گونه تعقل و مسؤوليت پذيري شريعت نوراني به هواي پيمودن راه صد ساله در يك شب بر اساس حسن‏ظن بي‏مورد خود، به ايشان دل داده، و گرد آنان در افت و خيزند كه آشكارا مي‏بينيم هر روز بر تأليف و چاپ و نشر و تيراژ كتاب‏هايي كه در شرح احوال فريباي ايشان نوشته مي‏شود افزوده مي‏گردد، و متقابلا هر لحظه خورشيد فروزان تعقل و تدبر در آيات روشن‏گر كتاب خداوند، و سنت سر تا پا نور اهل عصمت الهي، و سيره محرّك و سازنده آنان بيش‏تر و بيش‏تر رو به تيرگي و خاموشي مي‏رود.
    بر همه عایشه های امروز لعنت

  2. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.13
    نوشته ها
    627
    تشکر کرده
    58

    Re: عشق و تصوف

    سلام بر حامد جان
    اولا اشعاری که ذکر کردید منابعشان کجاست و از کدام
    شاعر می باشد
    دوماموضوع شما عشق و تصوف است ولی در متن شما از عشق خبری نیست
    بعدم تازه عشق چه ربطی به تصوف داره
    اگر تصوف در روایات ما مطرود است ولی عشق چنین نیست!!!!!!!
    با خصم حق ستیزه عادت ماست
    لعن بر عمر عبادت ماست

  4. Top | #3

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.04
    نوشته ها
    168
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    سلام
    1.شاعر عامه مذهب حافظ شاعرشه

    2.آنکه لفظ عشق نفی عقل و تصوف و کشف شهود به ویژه اباحه همه چیز از معانی اند که وجوه مشترک دارند

    3. کیست بمن گوید که اگر روز قیامت سوال شود از طعامش که همان ماخذ علمش باشد
    جواب دهد عارف واصل شمس شیرازی؟
    که امام صادق فرمودند
    کل ما لم یخرج من هذا البیت فهو باطل
    ]قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

    شیعتنا جزء منا یسووهم ما یسوءنا و یسرهم ما یسرنا
    فمن اراد احدا منا فلیقصدهم فانهم الذی منه یوصل الینا.
    شیعیان ما جزئی از ما هستند ناراحتشان میکند آنچه ناراحتمان میکند و خوشحالشان میکند آنچه خوشحالمان میکند.

  5. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  6. Top | #4

    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    میانگین پست در روز
    0.13
    نوشته ها
    627
    تشکر کرده
    58

    Re: عشق و تصوف

    اولا اینکه شعری که با پاورقی شماره 4 مشخص شده رو لطفا بگید
    کجای کتاب حافظ است که به نظر من اصلا وجود نداره
    دوما لفظ عشق در بعضی از روایات ما معنای منفی ندارد
    با خصم حق ستیزه عادت ماست
    لعن بر عمر عبادت ماست

  7. Top | #5

    تاریخ عضویت
    اسفند 1389
    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    میانگین پست در روز
    0.01
    نوشته ها
    70
    تشکر کرده
    0
    تشکر 1 در 1 پست

    Re: عشق و تصوف

    مگه عشق چیز بدیه که شما در بارش بد می گید

    خب خیلی ها عاشق زندگیشونن

  8. Top | #6

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    میانگین پست در روز
    0.01
    نوشته ها
    68
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد
    سلام مصطفی جان، اون شعر(4) که گفتید منبعش کجاست، منبعش "مثنوی،دفتر دوم،صفحه 214 می باشد".

  9. Top | #7

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.04
    نوشته ها
    168
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    سلام
    2ستان عزیز لفظ عشق در معنا حب زیاد به هر چیز میگن
    بحث مذمتشم اینه که طبق فرمایش امیر المومنین حب زیاد نسبت به چیزی مایه ی کوری است.
    ]قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

    شیعتنا جزء منا یسووهم ما یسوءنا و یسرهم ما یسرنا
    فمن اراد احدا منا فلیقصدهم فانهم الذی منه یوصل الینا.
    شیعیان ما جزئی از ما هستند ناراحتشان میکند آنچه ناراحتمان میکند و خوشحالشان میکند آنچه خوشحالمان میکند.

  10. Top | #8

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    1.شاعر عامه مذهب حافظ شاعرشه
    شرط می بندم (هر چند کار بدیه ) که شما اقای mohammad$adeq خیلی از اشعار همین شاعر عامه مذهب رو از روش هم نتونین بخونین ...
    2.آنکه لفظ عشق نفی عقل و تصوف و کشف شهود به ویژه اباحه همه چیز از معانی اند که وجوه مشترک دارند
    من این جمله رو خوب متوجه نشدم اگه ممکنه توضیح بفرمایید مخصوصا عشق نفی عقل رو
    اقای حامد اون بیت زیبایی که از حافظ اوردین خیلی اتفاقا شبیه اعتقاد خودتونه فقط کافیه پیر مغان رو امام تاویل کنی . البته من همچین تاویلی نمی کنم اما بالاخره زبان شعر زبان استعاره و مجازه..
    در مورد اشعار حافظ اینطور صحبت کردن ندیدن هنر بی نظیر اونه. شما تا حالا با نگاه زیبایی شناسانه شعر خوندین ؟ یه بار یه بیت از حافظ رو اینطوری بخونین می بینین چه لذت معنوی ای می برین
    اصلا در مورد شعر حافظ حیفه ادم تو فضای مجازی حرف بزنه زیبایی اش نامکشوف می مونه منو نزنین

  11. Top | #9

    تاریخ عضویت
    فروردین 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.05
    نوشته ها
    228
    تشکر کرده
    189

    Re: عشق و تصوف

    نقل قول نوشته اصلی توسط zoha
    شرط می بندم (هر چند کار بدیه ) که شما اقای mohammad$adeq خیلی از اشعار همین شاعر عامه مذهب رو از روش هم نتونین بخونین ...
    این مطلب شما ربطی به بحث نداره.توانایی خوندن اشعار شعرا چه صالح و چه گمراه نفع و ضرری در آخرت انسانها نداره.
    ای مهجت قلب مصطفی ادرکنا محبوبه ی ذات کبریا ادرکنا

    با آنکه علیست رکن ما کان و یکون ای رکن علی مرتضی ادرکنا

  12. تشکر شده توسط :

    حسین (چهارشنبه 14 فروردین 92)

  13. Top | #10

    تاریخ عضویت
    اردیبهشت 1390
    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    میانگین پست در روز
    0.02
    نوشته ها
    111
    تشکر کرده
    0

    Re: عشق و تصوف

    اقای ehsan اولا که ربط داره چون اون اقای قبلی (الحمدلله همه هم اقان!) حافظ رو شاعر "عامه مذهب " خونده بود خواستم بگم شاعری که فهم اشعارش کار عوام نیست نمی تونه عامه مذهب باشه ثانیا شما که خیلی می خوای با ربط صحبت کنی در مورد قسمت های دیگه ی حرف من که اتفاقا به موضوع هم ربط داره نظر بده


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •