به دنیا مرا قرص نانی بده
به محشر مرا سایه بانی بدهنجف روزی من نشد یا علیبیا لااقل جمکرانی بده
نمایش نسخه قابل چاپ
به دنیا مرا قرص نانی بده
به محشر مرا سایه بانی بدهنجف روزی من نشد یا علیبیا لااقل جمکرانی بده
گهی رحمان و گه جبّار می شد
گهی غفار و گه قهّار می شد
عبایش را كه میپوشید حیدر
خودش یك كعبه یِ سیّار می شد
حال خود را خوب می دانم بلیمستحق دوزخ و نارم ولیروز محشر پای میزان عملاکفیانی یا محمد یا علی
یک عمر در این سرا علی می گویمهنگام خوش دعا علی می گویمیک عمر مرا به قدر یک پلک زدنامداد رسیده تا علی می گویم
آفریده شدم برای علیتا بیفتم به دست و پای علی
اینکه ما از چه آفریده شدیمعلتش هست خاک پای علی
ای علی، ای آشنا با کوچه های شب زده
ای علی، ای مایه فخر و مباهات همه
گامهایت پیک شادی بود و نور
دستهایت گرم و مهرانگیز بود در اوج شور
چاه میداند صدای ناله هایت را به شب
می شناسد غربت دیرینه ات با تاب و تب
می شناسد اشکهای گرم حیدری
سینۀ پر درد و نای خسته ای
چاه خوب میداند غم و درد تو را
خوب میداند صدای گریه های بی صدا
جز نبی کس قرار حیدر نیستبی شرف از تبار حیدر نیستو تو "عمروبن عبدود" برو گم شوزدن بچه کار حیدر نیست
کور شو اهل ثقیفه که عرب یل داردخوش قد و قامت و رعناست و هیکل داردوسط معرکه فریاد زند پیغمبراسدلله برو کار تو ایول دارد
یا علی حب شما شیره ی ایمان من استسیره و سنت تو معنی قرآن من استمن گدایی ز گدایان تو هستم آقاخاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است
دل محضر شاه لافتی چون عبد استدر دام محبت علی در بند است"هرکس به ولایت علی شک دارد"پست فطرت و مشرک و سگی مرتد است