-
۲ـ به امام صادق(علیه*السلام) عرض شد که شخصی شما را دوست دارد اما در برائت از دشمن شما ضعیف است. در ادامه حضرت فرمودند:
هیهات کذب من ادعی محبتنا و لم یتبرء من عدونا؛
هرگز چنین نیست؛ دروغ می*گوید هر کس که ادعا می*کند دوست ماست ولی از دشمن ما بیزاری نجوید.[۲]
-
٣ـ قال الصادق(علیه*السلام): من شک فی کفر اعدائنا و الظالمین لنا فهو کافر؛*
هر کس در کفر دشمنان ما و کسانی که به ما ظلم کردند شک داشته باشد، خودش کافر است. [٣]
-
۴ـ روزی کمیت خدمت امام صادق(علیه*السلام) رسید و شعری خواند. سپس عرض کرد ای آقای! من سوالی دارم، حضرت فرمودند: بگو. عرض کرد سؤالم درباره آن دو خبیث اولی و دومی (لعنت الله علیهما) است. حضرت فرمودند: ای کمیت تا روز قیامت به اندازه خون حجامت خونی در اسلام ریخته نشود و مالی حرام کسب نشود و عمل شنیع زنا انجام نگیرد مگر این که همه به گردن این دو باشد و... . [۴]
-
۵ـ نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) به اصحابش فرمودند: ای بنده خدا دوست بدار به خاطر خدا و دشمن بدار به خاطر خدا و دوست بگیر به خاطر خدا و دشمن بگیر به خاطر خدا؛ پس به درستی که به ولایت خدا به کسی نمی*رسد مگر از این راه و کسی طعم ایمان را نمی*چشد اگر چه نماز و روزه زیاد به جا آورد مگر از راه تولی و تبری و امروز بیشترین دوستی*ها و دشمنی های مردم به خاطر دنیاست و این دوستی و دشمنی* دنیایی ذره*ای پیش خداوند تعالی ارزش ندارد
راوی عرض کرد: چگونه بدانم دوستی و دشمنی من به خاطر خداست؛ دوست خدا کیست تا او را دوست بدارم و دشمن خدا کیست تا او را دشمن بدارم؟ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به سوی مولای ما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه*السلام) اشاره فرمودند و فرمودند آیا علی را می*بینی؟ راوی گفت: بله.
پس فرمودند: دوست بدار دوست علی(علیه* السلام) را چون دوست علی(علیه*السلام) ولی الله است و دشمن بدار دشمن علی(علیه*السلام) را چرا که دشمن علی(علیه*السلام) عدوالله است
سپس در ادامه فرمودند:
وال ولی هذا و لو انه قاتل ابیک و ولدک و عاد عدو هذا و لو انه ابوک او ولدک؛
*دوست بدار دوست مولا علی را هر چند آنکه قاتل پدر و فرزندان تو باشد و دشمن بدار دشمن مولا علی را هر چند او پدر و فرزندانت باشند.[۵]
-
۶ـ قال الصادق(علیه*السلام): من لم یعرف سوء ما اتی علینا من ظلمنا و ذهاب حقنا و ما رکبنا به فهو شریک من اتی الینا فیما ولینا به؛
کسی که نفهمد و نشناسد آن*چه را که بر ما وارد شد و از ظلمی که بر ما روا شد و حقی که از دست ما رفت و... پس او شریک با ظالمین است.[۶]
-
۷ـ ابو حمزه ثمالی از علی بن الحسین(علیه*السلام) در مورد آن دو خبیث سؤال کرد.
فقال(علیه*السلام): کافران، کافر من تولاهما.
امام (علیه*السلام) فرمودند: هر دو کافرند و هر کسی که آن دو را دوست بدارد کافر است. [۷]
-
۸ـ ابن ادریس از امام صادق(علیه*السلام) نقل می*کند که: فردای قیامت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) از لب پرتگاه جهنم همراه با امیرالمؤمنین و حسن و حسین(علیهماالسلام) عبور می*نمایند شخصی (مختار) از داخل جهنم فریاد می*زند و سه مرتبه برای نجات خود به نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) استغاثه می*کند ولی جواب نمی*شوند بار دیگر سه مرتبه به امیرالمؤمنین(علیه*السلام) استغاثه می*کند، پس جواب نمی*شنود.
پس ندا می*دهد یا حسین یا حسین یا حسین اغثنی انا قاتل اعدائک؛ یا حسین! من را نجات بده، من دشمنان تو را کشتم. در آن هنگام رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به امام حسین(علیه*السلام) می*فرمایند: برای تو دلیل آورد؛ پس امام حسین(علیه*السلام) چون عقاب تیز پرواز او را نجات می*دهد.
راوی می*پرسد: آن شخص کیست؟ حضرت فرمودند: مختار است.
سپس راوی با تعجب سؤال می*کند: چرا با آتش عذاب می*سوزد با این*که از قاتلین ابا عبدالله الحسین(علیه*السلام) انتقام گرفت؟ حضرت فرمودند: به دلیل این*که در قلب مختار ذره*ای از محبت آن دو نفر وجود داشت. به خدا قسم اگر جبرائیل، میکائیل و اسرافیل در قلبشان چیزی از حب این دو باشد با صورت داخل آتش افکنده می*شوند.[۸]
-
۹ـ قال امیرالمؤمنین(علیه*السلام): اللهم اجز عمر لقد ظلم الحجر و المدر.
مولا امیرمؤمنان(علیه*السلام) فرمودند: خدایا عمر را به جزای اعمالش برسان پس همانا او بر سنگ*ها و ریگ* بیابان*ها ظلم کرد.[۹]
-
۱۰ـ قال امیرالمؤمنین(علیه*السلام): ما عادی احد قوما اشد من معادات عمر لاهل بیت الرسول؛
هیچ کس با هیچ قومی به شدت عمر(لعنت الله علیه) با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) دشمنی نورزید.[۱۰]
-
أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ
این هم منابع
========
[۱] - بحارالانوار: ج ۲۷، ص ۵۸، ح ۱۹/
[۲] - بحارالانوار: ج ۲۷، ص ۵۸ ، ح ۱۹/
[٣] - اعتقادات صدوق باب اعتقاد فی الظالمین: ص ۱۰۳ ـ بحارالانوار: ج ۸، ص ۳۳۶ و ج ۲۷، ص ۶۲/
[۴] - رجال کشی: ص ۱۳۵ ـ بحارالانوار: ج ۴۷، ص ۳۲۳، حدیث ۱۷/
[۵] - علل الشرایع: ج ۱، باب ۱۱۹/
[۶] - عقاب الاعمال صدوق: باب عقاب ناصب، حدیث ۶ ـ بحارالانوار: ج ۸، ص ۳۳۶ و ج ۲۷، ص ۵۵، حدیث ۱۱/
[۷] - تقریب المعارف ابی صلاح حلبی: ص ۲۳۷ ـ بحارالانوار: ج ۶۹، ص ۱۲۸، باب ۱۰۱، کفر مخالفین.
[۸] - بحارالانوار: ج ۴۵، ص ۳۳۹، حدیث ۵/
[۹] - الجمل، شیخ مفید: ص ۷۱/
[۱۰] - کامل، شیخ بهایی: ج ۲، ص ۱۳/