Re: دلایل شهادت امام حسن (علیه السلام)
3- مبارزه با مشروعیت حكومت علوى:
در كنار تمام خلافهاى فوق، آنچه هدف اصلى معاویه بود، ساقط كردن حكومت علوى و فرزندان وى از مشروعیت بود. وى تلاش مىكرد براى تثبیت حكومت خود، جبهه مقابل را از مشروعیت بیندازد و براى این كار شیوههاى عجیبى نیز به كار برد كه برخى عبارتند از:
الف - مشروعیتبخشى به خلافت خلفاى سه*گانه:
معاویه براى این هدف از شخصیتهاى دینى و روحانى وابسته استفاده كرد تا به خیال خود زمینه كم رنگ شدن احادیث نبوى در مورد على(علیه*السلام) را فراهم سازد. لذا او بارها از كارگزاران خود مىخواست:
1- «با كمال دقت راویانى را كه طرفدار عثمان هستند و در فضایل او سخن مىگویند، شناسایى كنید و در مجامع شركت دهید و بزرگ بدارید و نام آنان را به همراه روایات و احادیث آنها درباره عثمان و پدرش براى من بفرستید.»(21) به این ترتیب در مدت زمانى اندك احادیث متنوعى در مورد عثمان خلق شد. 8-) :? :shock: :o[attachment=0:1wigdadm]images.jpg[/attachment:1wigdadm]
Re: دلایل شهادت امام حسن (علیه السلام)
- معاویه همچنین به كارگزارانش فرمان داد چون روایات درباره عثمان زیاد شده، از این پس به گویندگان و نویسندگان بگویید درباره ابوبكر و عمر و دیگر صحابه حدیث بسازند. هر حدیثى را كه درباره ابوتراب شنیدید، آن را رها نكنید، مگر این كه حدیثى از صحابه در رد آن براى من نقل كنید. چنین روایاتى چشم مرا روشن و ادله و حجت مربوط به ابوتراب را كم رنگتر مىكند و حجتشان را باطل مىسازد.» (22)
این سیاست چنان پیش رفت كه هر كسى حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه و آله) نقل مىكرد، دیگر به حدیث او با شك و تردید نگاه مىكردند. امام باقر(علیه*السلام) در مجلسى براى آگاهى مردم از اینگونه احادیث بیش از صد مورد را خواند و فرمود:
«مردم گمان مىكنند اینگونه احادیث صحیح است. آنگاه فرمود: هى والله كلها كذب و زور(23)؛ اینها همه به خدا قسم، دروغ و بهتان است.»
ابان بن تغلب مىگوید: «خدمت امام باقر(علیه*السلام) عرض كردم: بعضى از آن احادیث را بیان فرمایید امام فرمود: رووا ان سیدى كهول اهل الجنة ابوبكر و عمر و ان عمر محدث و ان الملك یلقنه و ان السكینة تنطلق على لسانه و ان عثمان الملائكة تستحیى منه ...(24)؛ روایت مىكنند كه ابوبكر و عمر دو آقاى پیران اهل بهشت هستند و مىگویند عمر از ملائكه خبر مىگرفت و ملائكه مطالب را به وى تلقین مىكردند و آرامش و وقار بر زبانش جارى مىشد و مىگویند عثمان كسى است كه ملائكه از او حیا مىكنند ... پس امام فرمود: به خدا قسم همه اینها دروغ است.» :( ;) :) :D
Re: دلایل شهادت امام حسن (علیه السلام)
ب) قداست زدایى از سیماى امیر مؤمنان(علیه*السلام)
اقدام دوم معاویه این بود كه از سیماى امام قداست زدایى كند و با این ترفند جایگاه او را از دلها بزداید.
شهید مطهرى(ره) مىنویسد: «على(علیه*السلام) از دنیا رفت و معاویه خلیفه شد، بر خلاف انتظار معاویه، على(علیه*السلام) به صورت نیرویى باقى ماند و معاویه آن طورى كه اعمال بیرون از تعادل و متانتش نشان مىدهد، از این موضوع خیلى ناراحت بود لهذا تجهیز ستون تبلیغاتى علیه على(علیه*السلام) كرد.»(25)
بخشى از تلاشهاى معاویه در این عرصه چنین است:
دستور داد در منابر رسما على(علیه*السلام) را سب كنند و آن را در خطبههاى نماز و منابر رواج داد و با تهدید و ارعاب مردم را وادار به این كار مىكرد.
در موردى از احنف بن قیس خواست كه به على(علیه*السلام) لعن كند و او چون با اصرار معاویه رو بهرو شد، بر منبر رفت و گفت:
«معاویه مرا به لعن على امر كرده است، معاویه و على اختلاف داشتند. به هر كدام ظلم شده است، او را دعا مىكنم. لعنت خدا و ملائكه و خلق تو اى خدا بر كسى باد كه ظلم كرده است و لعنت تو بر فئه باغیه از اینها باد.» مردم هم گفتند: آمین.
صحابه منافق را وادار به جعل حدیث علیه امام مىكرد. از جمله سمرة بن جندب را با 400 هزار درهم وادار كرد بگوید آیه «من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات الله ...» (26) كه درباره على(علیه*السلام) در لیلة*المبیت است درباره ابن ملجم نازل شده است.
در این زمینه كار به جایى رسید كه دست به بدعت در احكام هم زدند. مثلا چون در خطبههاى نماز عید على(علیه*السلام) را سب مىكردند و مردم به خاطر این كه نشنوند از محل نماز خارج مىشدند، خطبهها را مقدم بر نماز كردند. (27)
امام باقر(علیه*السلام) در مورد این اقدام بنىامیه مىفرمود: «و یروون عن على علیه*السلام اشیاء قبیحة و على الحسن و الحسین علیهماالسلام ما یعلم الله انهم قد رووا فى ذلك الباطل و الكذب و الزور(28)؛ مطالب زشتى را درباره على علیه*السلام و حسن و حسین علیه*السلام نقل مىكردند كه خدا مىداند همهاش باطل و دروغ و بهتان بود.» :roll: :twisted: :cry: :oops:
Re: دلایل شهادت امام حسن (علیه السلام)
4- تلاش براى تشكیل حكومت موروثى
آنچه هدف اصلى معاویه بود و تمام اقداماتش بر محور آن دور مىزد، قبضه كردن حكومت و تثبیت آن در دست بنىامیه بود؛ همان هدف پنهانى كه امام حسن از آن آگاه بود و براى اتمام حجت در شرایط صلح، آن را گنجاند:
«هذا ما صالح علیه الحسن بن على بن ابى طالب معاویة بن ابى سفیان: صالحه على ان یسلم الیه ولایة امر المسلمین على ان یعمل فیهم بكتاب الله و سنة رسوله صلى الله علیه و آله و سیرة الخلفاء الصالحین و لیس لمعاویة بن ابى سفیان ان یعهد الى احد من بعده عهدا بل یكون الامر من بعده شورى بین المسلمین ...(29)؛ این قرارداد صلحى است بین حسن بن على بن ابى طالب و معاویة بن ابى سفیان: با او مصالحه كرد به این كه ولایت امر مسلمانان را به او واگذارد، به این شرط كه بین مسلمانان بر اساس كتاب خدا و شیوه پیامبر و سیره خلفاى صالح عمل كند و معاویه حق ندارد كه پس از خود كسى را به جانشینى و خلافت انتخاب كند و تعیین خلیفه بر اساس شوراى بین مسلمانان باشد.»
و یا به این صورت كه: «المادة الثانیه ان یكون الامر للحسن من بعده فان حدث به حدث فلاخیه الحسین و لیس لمعاویة ان یعهد به الى احد.»(30)
اما معاویه در راستاى همان هدف اصلى خود، بعد از پانزده سال كه موانع سر راه خود را برداشت، تصمیم گرفت یك همه پرسى عمومى به راه اندازد و براى فرزندش یزید از عموم مردم مكه، مدینه، شامات، عراق و ... بیعت بگیرد. براى این كار به تمام مراكز حكومتى بخشنامه كرد و مخالفان را با شدت تمام سركوب كرد. اما مدتى بعد از طرح گرفتن بیعت عمومى متوجه شد كه گروههاى خواص همچنان مخالف او هستند و بالاترین خطرها نیز به دو دلیل از جانب امام حسن علیه*السلام است:
اولا: بسیارى از مخالفان منتظرند ببینند سلاله رسول خدا(صلى الله علیه و آله) چه مىكند چرا كه در صلح نامه شرط كرده بود، براى معاویه خلیفه و جانشینى تعیین نشود.
ثانیا: امام مجتبى(علیه*السلام) در میان مردم مسلمان از پایگاه بسیار قوى برخوردار است و شایستگى عظمت و لیاقت او براى تصدى خلافت و زمامدارى جامعه زبانزد است.
از طرفى معاویه مىدانست كه اگر موضوع ولایتعهدى را به مردم واگذارد، هیچ كس كمترین توجهى به یزید نخواهد كرد. از این رو معاویه به فكر افتاد نظر مخالفان را به سوى خود جلب كند و نامههایى به حسین بن على، عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر، عبدالله بن جعفر و ... نوشت. امام حسین(علیه*السلام) در پاسخ نامه او نوشت:
«اتق الله یا معاویة! واعلم ان لله كتابا لایغادر صغیرة و لا كبیرة الا احصاها، واعلم ان الله لیس بناس لك قتلك بالظنة و اخذك بالتهمة و امارتك صبیا یشرب الشراب و یلعب بالكلاب ما اراك الا و قد او بقت نفسك و اهلكت و اضعت الرعیة والسلام(31)؛ اى معاویه! در مورد جانشینى فرزندت یزید و اصرار بر آن از خدا بترس. بدان كه براى خداوند منان صحیفهاى است كه تمام اعمال ریز و درشت را ثبت مىكند و هیچ عملى از آن مخفى نخواهد ماند.
معاویه! بدان خداوند همانند مردم نیست كه بخشى از آنان را با كمترین سوءظنى بكشى و عدهاى دیگر را متهم نمایى و دستگیر كنى. فرزندت یزید كه آرمان تو است، شراب مىآشامد و به سگبازى مشغول است. معاویه! مىبینم كه تنها با این كارت خودت را متزلزل مىسازى و دین خود را نابود مىكنى و مردم را از بین مىبرى.» :P :x :lol: :| :mrgreen: :geek:
Re: دلایل شهادت امام حسن (علیه السلام)
پی*نوشت*ها:
1- جلاء العیون، ص 435. :roll: :cry: :oops: :P :x :lol: :geek: :|
2- خرایج، ج 71 ص 238 و مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 22. 8-) :? :shock: :o :( ;) :) :D
3- بحارالانوار، ج 44، صص 70 تا 86، ح 11. :mrgreen: :|
4- تحلیلى از زندگانى سیاسى امام حسن مجتبى علیه السلام، علامه جعفر مرتضى عاملى، ترجمه محمد سپهرى، ص 189. :lol: :geek:
5- بحارالانوار، ج 44، صص 71- 73. :P :x
6- همان. :cry: :oops:
7- همان. :roll: :twisted:
8- كشف الغمة، ج 2، ص 150. :) :D
9- احتجاج طبرسى، ج 1، ص 145. :( ;)
10- نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 3، ص 16. :shock: :o
11- نهج البلاغه فیض الاسلام، خ 92، ص 274. 8-) :?
12- همان. :|
13- النصائح الكافیه، ص 97 و حقایق پنهان، ص 258. :mrgreen:
14- همان، ص 94. :geek:
15- شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 1، ص 464. :lol:
16- همان، ج 3، ص 470 و كشف الغمه، ج 1، ص 123. 17- همان، ج 3، ص 470. :x
18- همان، ج 1، ص 463. :P
19- همان، ج 3، ص 470. :oops:
20- بحارالانوار، ج 73، ص 350، ح 13 و نامههاى امام حسن و حسین علیهما السلام، الكامل فى التاریخ، ج 3، ص 443، رجال كشى، ص 33 و بحارالانوار، ج 44، ص213. :cry:
21- انظروا من قبلكم من شیعة عثمان و محبیه و اهل ولایته و الذین یرون فضائله و مناقبه فادنوا مجالسهم و قربوهم و اكرموهم و اكتبوا لى لكل مایروى كل رجل منهم و اسمه و اسم ابیه و عشیرته. نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 3، ص 15، 16. :twisted:
22- ان الحدیث فى عثمان قد كثر و فشا فى كل مصر و فى كل وجه و ناحیه فاذا جاءكم كتابى هذا فادعوا الناس الى الروایة فى فضائل الصحابة و الخلفا الاولین و لا تتركوا خبرا یرویه احد من المسلمین فى ابوتراب الا و اتونى بمناقض له فى الصحابة مغتعله فان هذا احب الى و اقر لعینى و ادحض لحجة ابى تراب و شیعته» . همان، ج 3، ص 16. :roll:
23- سلیم بن قیس، صص 68، 69. :D
24- اسد الغایة، ج 3، ص 215; منتخب كنزالعمال با حاشیه منه احمد بن حنبل، ج 5، ص 2. :)
25- حماسه حسینى، ج 3، ص 26. ;)
26- بقره، 207. :(
27- تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 152. :o
28- سلیم بن قیس، ص 69. :shock:
29- بحارالانوار، ج 44، ص 65. الصواعق المحرقه، ص 81 و كشف الغمه، ج 2، ص 170. :?
30- الاصابة فى تمییز الصحابة، ج 1، ص 330 و الامامة و السیاسة، ج 1، ص 184. 8-)
31- الامامة و السیاسة، ج 1، ص 8-) 203