Re: پشه ها چه جوری میگن ساعت چنده؟
در جواب saba که می گه:
نقل قول:
تازه اگر عالم قدیم نباشه که اعتقاد برخی از بزرگانه
به این حدیث توجه می کنیم:
6 53 الْإِحْتِجَاجُ، عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ سَأَلَ الزِّنْدِيقُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَ اللَّهُ الْأَشْيَاءَ قَالَ ع مِنْ لَا شَيْءَ قَالَ فَكَيْفَ يَجِيءُ مِنْ لَا شَيْءَ شَيْءٌ قَالَ ع إِنَّ الْأَشْيَاءَ لَا تَخْلُو أَنْ تَكُونَ خُلِقَتْ مِنْ شَيْءٍ أَوْ مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ فَإِنْ كَانَ خُلِقَتْ مِنْ شَيْءٍ كَانَ مَعَهُ فَإِنَّ ذَلِكَ الشَّيْءَ قَدِيمٌ وَ الْقَدِيمُ لَا يَكُونُ حَدِيثاً وَ لَا يَفْنَى وَ لَا يَتَغَيَّرُ وَ لَا يَخْلُو ذَلِكَ الشَّيْءُ مِنْ أَنْ يَكُونَ جَوْهَراً وَاحِداً وَ لَوْناً وَاحِداً فَمِنْ أَيْنَ جَاءَتْ هَذِهِ الْأَلْوَانُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْجَوَاهِرُ الْكَثِيرَةُ الْمَوْجُودَةُ فِي هَذَا الْعَالَمِ مِنْ ضُرُوبٍ شَتَّى وَ مِنْ أَيْنَ جَاءَ الْمَوْتُ إِنْ كَانَ الشَّيْءُ الَّذِي أُنْشِئَتْ مِنْهُ الْأَشْيَاءُ حَيّاً وَ «2» مِنْ أَيْنَ جَاءَتِ الْحَيَاةُ إِنْ كَانَ ذَلِكَ الشَّيْءُ مَيِّتاً وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ مِنْ حَيٍّ وَ مَيِّتٍ قَدِيمَيْنِ لَمْ يَزَالا لِأَنَّ الْحَيَّ لَا يَجِيءُ مِنْهُ مَيِّتٌ وَ هُوَ لَمْ يَزَلْ حَيّاً وَ لَا يَجُوزُ أَيْضاً أَنْ يَكُونَ الْمَيِّتُ قَدِيماً لَمْ يَزَلْ بِمَا نَسَبُوا «3» مِنَ الْمَوْتِ لِأَنَّ الْمَيِّتَ لَا قُدْرَةَ لَهُ فَلَا بَقَاءَ «4» قَالَ فَمِنْ أَيْنَ قَالُوا إِنَّ الْأَشْيَاءَ أَزَلِيَّةٌ قَالَ هَذِهِ مَقَالَةُ قَوْمٍ جَحَدُوا مُدَبِّرَ الْأَشْيَاءِ فَكَذَّبُوا الرُّسُلَ وَ مَقَالَتَهُمْ وَ الْأَنْبِيَاءَ وَ مَا أَنْبَئُوا عَنْهُ وَ سَمَّوْا كُتُبَهُمْ أَسَاطِيرَ الْأَوَّلِينَ «1» وَ وَضَعُوا لِأَنْفُسِهِمْ دِيناً بِرَأْيِهِمْ «2» وَ اسْتِحْسَانِهِمْ إِنَّ الْأَشْيَاءَ تَدُلُّ عَلَى حُدُوثِهِا مِنْ دَوَرَانِ الْفَلَكِ بِمَا فِيهِ وَ هِيَ سَبْعَةُ أَفْلَاكٍ وَ تَحَرُّكِ الْأَرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا وَ انْقِلَابِ الْأَزْمِنَةِ وَ اخْتِلَافِ الْوَقْتِ وَ الْحَوَادِثِ الَّتِي تَحْدُثُ فِي الْعَالَمِ مِنْ زِيَادَةٍ وَ نُقْصَانٍ وَ مَوْتٍ وَ بَلَاءٍ «3» وَ اضْطِرَارِ النَّفْسِ إِلَى الْقَرَارِ «4» بِأَنَّ لَهَا صَانِعاً وَ مُدَبِّراً أَ مَا تَرَى الْحُلْوَ يَصِيرُ حَامِضاً وَ الْعَذْبَ مُرّاً وَ الْجَدِيدَ بَالِياً وَ كُلٌّ إِلَى تَغَيُّرٍ وَ فَنَاءٍ وَ سَاقَ الْحَدِيثَ إِلَى أَنْ قَالَ قَالَ الزِّنْدِيقُ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَزَلْ وَ مَعَهُ طِينَةٌ مُؤْذِيَةٌ فَلَمْ يَسْتَطِعِ التَّفَصِّيَ مِنْهَا إِلَّا بِامْتِزَاجِهِ بِهَا وَ دُخُولِهِ فِيهَا فَمِنْ تِلْكَ الطِّينَةِ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ قَالَ ع سُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَعْجَزَ إِلَهاً يُوصَفُ بِالْقُدْرَةِ لَا يَسْتَطِيعُ التَّفَصِّيَ مِنَ الطِّينَةِ إِنْ كَانَتِ الطِّينَةُ حَيَّةً أَزَلِيَّةً فَكَانَا إِلَهَيْنِ قَدِيمَيْنِ فَامْتَزَجَا وَ دَبَّرَا الْعَالَمَ مِنْ أَنْفُسِهِمَا فَإِنْ كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ فَمِنْ أَيْنَ جَاءَ الْمَوْتُ وَ الْفَنَاءُ وَ إِنْ كَانَتِ الطِّينَةُ مَيِّتَةً فَلَا بَقَاءَ لِلْمَيِّتِ مَعَ الْأَزَلِيِّ الْقَدِيمِ وَ الْمَيِّتُ لَا يَجِيءُ «5» مِنْهُ حَيٌّ هَذِهِ مَقَالَةُ الدَّيَصَانِيَّةِ أَشَدِّ الزَّنَادِقَةِ قَوْلًا ثُمَّ قَالَ ع فِي مَوَاضِعَ مِنْ هَذَا الْخَبَرِ لَوْ كَانَتْ قَدِيمَةً أَزَلِيَّةً لَمْ تَتَغَيَّرْ مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ وَ إِنَّ الْأَزَلِيَّ لَا تُغَيِّرُهُ الْأَيَّامُ وَ لَا يَأْتِي عَلَيْهِ الْفَنَاءُ «6»
ترجمه:54- در احتجاج (ص 184- 188) از هشام بن حكم، گفت: زنديق از امام ششم پرسيد و گفت: خدا اشياء را از چه آفريده؟ فرمود: از ناچيز، گفت: چگونه از ناچيز چيزى برآيد امام فرمود: از اين بيرون نيست كه اشياء را از چيزى آفريده يا از ناچيز و اگر از چيزى آفريده باشد با او بوده است و آن چيز هم قديم است و قديم پديده نباشد و نيست نشود و ديگرگون نگردد (1) و نمىشود اين چيز جز يك جوهر باشد و يك رنگ پس اين رنگهاى گوناگون و جوهرهاى فراوان موجود در اين جهان از كجا آمدهاند بهر شكلى؟ و اگر آنچه اشياء را از آن آفريده زنده بوده مرگ از كجا آمده؟ و اگر مرده بوده زندگى از كجا آمده؟ و نشود كه آن چيز قديم زنده و مرده هر دو باشد و هر دو ازلى باشند، زيرا از زندهاى كه ازلى است مرده بر نيايد و نشايد كه مرده ازلى باشد با اينكه مرده است زيرا مرده توانائى ندارد و بقائى ندارد.
گفت پس از كجا گويند همه چيز ازلى است؟ فرمود: اين گفتار مردمى است كه مدبر اشياء را منكرند و رسولان خدا و گفتارشان را دروغ پندارند، و پيغمبران و آنچه پيغام آرند دروغ دانند و كتب آنها را افسانههاى ديرين نامند، و براى خود بنظر خويش كيشى ساختهاند و خوشش داشتهاند.
راستى همه چيز دليل است كه پديده است و تازه از چرخش چرخ بدان چه در آنست كه هفت چرخ است و از جنبش زمين و آنچه بر آنست و از دگرگونى زمانها و اختلاف وقتها و همه پديدههاى نو جهان از فزونى و كاستى و مرگ و گرفتارى، و ناچارى هر كس باينكه اقرار كند صانعى و مدبرى دارد، آيا نبينى شيرين ترش مىشود، و خوشمزه تلخ مىشود و نو كهنه ميگردد، و همه چيز دچار دگرگونى و نابوديست؟
و حديث را كشانده تا آنجا كه گويد: زنديق گفت: و كسى هست كه پنداشته، خدا هميشه بوده و بهمراهش سرشتى آزارگر هم بوده و خدا نتوانسته خود را از آن خلاص كند جز باينكه با آن آميخته و در آن در آمده، پس از آن سرشت اشياء را آفريده.
امام فرمود: سبحان اللَّه، وه چه درمانده خدائيست كه او را توانا ستايند و نتواند خود را از سرشتى و گلى بيجان رها كند، اگر آن سرشت زنده و ازلى باشد پس دو خداى قديمند كه بهم آميخته و جهان را از پيش خود تدبير كردهاند و اگر هر دو زنده بودند ديگر مرگ و نابودى از كجا آمدهاند، و اگر سرشت مرده و بيجان بوده، براى مرده در برابر ازلى قديم بقائى و مقاومتى نيست و از مرده زنده بر نيايد، اين گفته ديصانيه است كه بدترين زنديقانند، سپس در چند جاى اين خبر فرموده: اگر قديم
و ازلى باشد، از حالى بحالى دگرگون نشود و روزگار موجود ازلى را دگرگون نكند، و نابودى براى او نيايد.
Re: پشه ها چه جوری میگن ساعت چنده؟
پس این مطلب که دانشمندان میگن اگر دو برادر دو قلو را فرض کنیم یکی را به فضا بفرستیم ویکی روی زمین بماند چند سال بعد برادری که در فضا بوده به زمین برگردد میبینیم آن برادری روی زمین بوده پیرتر از آن برادری است که به فضا رفته غلط است؟ :!: :!: :!:
Re: پشه ها چه جوری میگن ساعت چنده؟
آفرین به عباس دقیقا همین موضوع است.
نظریه نسبیت را اگر معنای حدوث را با معنای زمان در نظر بگیریم بر مبنای روایات
رد می شود.البته این رو بگم که اگر هرجوری زمان رو تعریف کنید باز هم باروایات
نظریه نسبیت رد میشه
Re: پشه ها چه جوری میگن ساعت چنده؟
من بیشتر با صبا موافقم
این که عالم حادث باشه -که قطعا حادث است خلافا لبعضی ها -منافات نداره با این که زمان نسبی باشه
مثل کسی که داره در واگن قطار حرکت می کنه از نقطه 1 به نقطه 2
زمانی که این مسافت را طی می کند برای ناظری که در قطار است t1 و برای ناظری که بیرون قطار ایستاده t2 است که با هم متفاوت است
گذشته از ان که :
ما برای زمان تعریف ارائه نمی دیم یک مفهوم را بیان می کنیم اما ملاکی هم برای سنجش ان نداریم -به طوری که همه جا ثابت باشه - مثلا یک سال در کره زمین با یک سال در کره مریخ با یک سال در یک منظومه دیگه مشترک لفظی است نه معنوی
والله یعلم ونحن لا نعلم
Re: پشه ها چه جوری میگن ساعت چنده؟
به نظر حامد می توان زمان رو طوری تعریف کرد و معیاری برای آن در
نظر گرفت که همه جا یکسان باشد.
البته من فکر می کنم از باز هم از روایات استفاده کنیم می توانیم.
مثلا روایاتی که درباره روزها و ساعات شبانه روز در بحار آمده است.
Re: پشه ها چه جوری میگن ساعت چنده؟
لطفا بحث رو ادامه بدید!
حدأقل می*شه گفت گذر زمان برای دو جهان متفاوته!
«و یستعجلونک بالعذاب و لن یُخلِف وَعدهُ و انّ یوماً عند ربّک کالفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدّونَ» آیه 47 سوره حج ؛ آنان از تو می*خواهند که در عذاب دادنشان شتاب شود در حالی که خداوند هرگز از وعده*های خود تخلف نخواهد کرد و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهایی است که شما می*شمرید.
ماجرای اصحاب کهف هم فابل ذکره!
Re: پشه ها چه جوری میگن ساعت چنده؟
بله بسیار عالی تمامی دوستان در این پست سر کار بودند