نمایش نسخه قابل چاپ
حدیث ثقلین :
کتاب الله و عترتی
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا
من دو چیز گران بها نزد شما گذاشتم کتاب خدا و عترت خودم را اگر به این دو تمسک کنید گمراه نخواهید شد
این روایت به نظر شما قران را چه طوری معرفی می کند ؟؟؟؟
هرچه که از این روایت می فهمیید بنویسید
از اشتباه بودن ان هم نترسید چون که قراره در موردش بحث کنیم
کتاب خدا همون قدر ارزش داره که عترت ارزش داره :idea:
به نظر من اولین جواب خیلی درست نیست --غلط هم نیست --
روایت می فرماید باید به هر دو تمسک کنید اما یک اندازه ارزش دارند یا نه
روایت چیزی نمی گه
نظر شما چیه؟؟؟؟
با سلام به فضل الهی با چند حدیث جواب را مشخص می کنیم :
1-الكافي 1 216 باب أن القرآن يهدي للإمام ..... ص
عَنْ مُوسَى بْنِ أُكَيْلٍ النُّمَيْرِيِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَيَابَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ
قَالَ يَهْدِي إِلَى الْإِمَامِ
درتفسیر آیه شریف ان هذا القران ......به درستیکه این قران هدایت می کتد به آنچه که پایدار تر است
امام صادق علیه السلام میفرمایند:قران به امام هدایت میکند یعنی آنچه پایدارتر است امام است.
2-البرهان في تفسير القرآن ج1 25 3 - باب في الثقلين ..... ص : 20
حدثنا سعاد بن سليمان، عن أبي إسحاق، عن الحارث، عن علي (عليه السلام)، قال: «قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): إني امرؤ مقبوض، و أوشك أن أدعى فأجيب، و قد تركت فيكم الثقلين، أحدهما أفضل من الآخر: كتاب الله، و عترتي أهل بيتي، و إنهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض».امیر المومنین از قول رسول گرامی صلی الله علی و اله میفرمایند:من در حال قبض روح هستم ونزدیک است که خوانده شوم و دعوت خدا را اجابت کنم در حالی که در میان شما دو چیز گرانبها را باقی میگذارم که یکی از آن دو از دیگری با فضیلت تر است:کتاب خدا و عترتم اهل بیتم و این دو از هم جدا نمیشوند تا در کنار حوض به من ملحق شوند.البرهان في تفسير القرآن ج1 29 3 - باب في الثقلين ..... ص : 20
85/- الديلمي، و أبو الحسن محمد بن شاذان، عن زيد بن ثابت، قال: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): «إني تارك فيكم الثقلين: كتاب الله، و علي بن أبي طالب، و علي أفضل لكم من كتاب الله، لأنه مترجم لكم عن كتاب الله».به درستی که من شمارا ترک میکنم در حالی که در میان شما دو چیز گرانبها به باقی میگذارم:کتاب خدا و عی بن ابی طالب و علی علیه السلام برای شما از کتاب خدا با فضیلت تر است به دلیل اینکه علی علیه السلام مترجم کتاب خدا برای شماست.
البرهان في تفسير القرآن ج1 64 12 - باب في معنى الثقلين و الخليفتين من طريق المخالفين ..... ص : 61
201/- و عنه، يرفعه إلى زيد بن ثابت، قال: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): «إني تارك فيكم الثقلين: كتاب الله، و علي بن أبي طالب، [و اعلموا أن عليا] أفضل لكم من كتاب الله، لأنه مترجم لكم عن كتاب الله».
به درستی که من شمارا ترک میکنم در حالی که در میان شما دو چیز گرانبها به باقی میگذارم:کتاب خدا و عی بن ابی طالب و علی علیه السلام برای شما از کتاب خدا با فضیلت تر است به دلیل اینکه علی علیه السلام مترجم کتاب خدا برای شماست.
همان طور که از مجموع احادیث فوق مشخص است اهل بیت علیهم السلام از قران با فضیلت تر هستند چرا که مترجمان کتاب خدا هستند.
در زیارت امام عصر علیه السلام معروف به آل یس نیز به این مطلب اشاره شده:
السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمانه
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله رب العالمين و صلى الله على سيدنا محمّد و آله الطاهرين سيما بقية الله فى الارضين و اللعن على اعدائهم الى يوم الدين
من چند تا نکته را از این حدیث می فهمم:
1) فکر می کنم عبارت "بهما" در این روایت خیلی مهم باشه. یعنی مادامی که ما به قرآن به همراه عترت پیامبر(ص) تمسّک کنیم هرگز گمراه نخواهیم شد.
2) با توجه به حدیث ثقلین اگر ما به دو شرط فوق تمسّک کنیم هرگز تا روز قیامت گمراه نخواهیم شد، به عبارت دیگر این حدیث برای همیشه درسته.
3) قرآن در این روایت به صورت عامل رهایی از گمراهی معرفی شده امّا به همراه عترت پیامبر (ص).
دو تاش مهمه.اما اینکه کدام مهمتر با این چیزی که آقا احسان زده معلوم دیگه.اما یه سوالی که هست این قضیه ثقل اکبر و اصغر چی میشه؟...
سلام
1
طبق شان نزول آیش منظور از اکمال دین همون کتاب الله و عترتی اهل بیتیه که هر که ادعای هداایت با یکیشونو کنه صحت حرفش محل اشکاله
2
ما ترک رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم اند
3
طبق تفسیر خودشون وجه تسمیه ی "ثقلین " اینه که تمسک بهشون سخت و ثقیله
4
وجوب تمسک به هر 2 به امید هدایت
5
عدم جدایی و افتراق این 2 نتیجتا این 2 در صورت اینکه تمسک به حقیقت معنا شن ***به هیچ وجه جدا نیستن تا ورود بر حضرت (ص)در محل حوض کوثر.
اتفاقا من فکر میکنم تمسک بهشون سخت نیست،تازه خیلی هم راحته،فکر میکنم منظور از ثقلین اشاره به مهم بودن این دو موضوع داره...
ثقلین
منظور دو چیز گرانبها و با ارزش
مورد بحث این روایته که در اول بحث تایپ شده و الا روایات دیگه هم توی این مضمون است
توجه داشته باشید که این روایت تواتر لفظی ندارد بلکه تواتر معنوی دارد
بحث افضلیت یکی بر دیگری ابدا اینجا نیست بحث در خود این فراز روایت است لطفا بحث را به حاشیه نبرید
بله همان طور که ye ashena نوشته ثقل اکبر و اصغر داریم علاوه بر این دو اطول هم امده اما فعلا با این ها کار نداریم
لطفا روی همین فراز تمرکز کنیید
یا علی
سلام
چرا سخت نیست صبح خروس خون پاشی وضو بگیری و جای خواب شیرینت کنی سخت نیس؟
الحمد لله ظاهرا واجبات برای شما مثه آب خودن ولی همه گیر نیس... :oops:
اولا این حدیث همش فراز،شما کجای فراز میگید آقا HAMED؟
دوما حالا اگه صبح بیدار نشدیم هم قضاشو میخونیم... :P :lol: :P
با سلام همانطور که میدانید ودر بسیاری از روایات آمده قران هفتاد بطن دارد به همین دلیل اکثر آیات را افراد مختلف به صورت های مختلف معنا میکنند بنابراین اگر قرآن یک مفسر که آگاه به تمام بطن های آن باشد تا برای ما آن را تفسیر کند نداشته باشد طبق حدیث ما را به گمراهی میکشاند پس قرآن در کنار مفسر خود که همان اهل بیت هستند مایه هدایت می باشد ولاغیر 8-) 8-) 8-)
با این حرفتون قران کانلا بی اثر کردیید بیشتر فکر کنید :x
در تایید حرف abbas بگم که امام صادق(ع) میفرمایند :"لا یکون القرآن الحجة الا بقیم" یعنی "قرآن بدون قیمش حجت نیست" ،از خواص حجت رفع اختلاف است.اگه قرآن به تنهابب حجت بود که الان مسلمونا این همه فرقه نداشتن البته این به معنی کم رنگ کردن قرآن نیست بلکه برای پر رنگ کردن مقام اهل بیت (ع) است.لطفا کج برداشت نکنید... :lol:
ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى ج1 170 فصل(52) حديث ثقلين و جريان بيمارى رسول خدا ص ..... ص : 169
ارشاد-ترجمه رسولى محلاتى، ج1، ص: 170
كه من آن دو را در ميان شما بجاى نهادم: (يكى) كتاب خدا (قرآن) و (ديگر) عترت من (خاندان) و اهل بيتم، بر ايشان پيشى نگيريد كه از هم پاشيده و پراكنده خواهيد شد، و در باره آنان كوتاهى نكنيد كه بهلاكت رسيد، بايشان چيزى نياموزند زيرا كه آنان داناتر از شما هستند، اى گروه مردم نباشيد كه پس از خود شما را ببينم كه بكفر بازگشته و گردن يك ديگر را بزنيد، و مرا (در آن حال) در لشكرى چون سيل خروشان ديدار كنيد، آگاه باشيد همانا على بن ابى طالب برادر و وصى من است، و پس از من در باره تأويل قرآن بجنگد چنانچه من در باره تنزيل آن جنگيدم، و (اين سخنى نبود كه آن حضرت يك بار فرموده باشد بلكه) بارها در هر مجلس و انجمنى آن را و يا مانند آن را بر زبان جارى ساخت.
سخت اسون رها کنید قرار نیست که همه تکلیف ها اسون باشه
به سئوال اصلی دقت کنید
مثلا مفهوم مخالفش اگه قران بدون اهل بیت باشه چی می شه که فرمودند کتاب الله و عترتی
دوستان بیشتر کمک کنند
به نظر من اگر عترتی نباشدقران نقش قران کم رنگ خواهد بود یا همون طور که عترتمن ارزش دارد قران هم به همان اندازه ارزش دارد0
افرین رسا
لطفا مطلبی که گفتی توضیح بده از کجا فهمیدی ؟؟؟
دوستان دیگه هم کمک کنن
سلام
به نظر من اگه تفسیر از معصوم باشه قرآن قابل استناده.
رسا هر یکی ، دو ماه به سایت سر میزنه . پس فعلا باید صبر کنید :Dنقل قول:
نوشته اصلی توسط حامد
سلام :D اگه قرآن باشه و عترت پیامبر نباشه ، آن قرآن ، قرآن هدایت نیست و همینطور بر عکس :mrgreen:
بزرگترین ظلم به قران اینکه از عترت جدا شه یا بلعکس
حدیث ثقلین یکی از حدیث*های متواتر پیامبر اسلام است.
«
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیه*الهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنی*انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما
»
«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می*گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازند هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمی*شوند.»
همچنین ام سلمه از پیامبر اسلام حدیثی با همان مضمون حدیث ثقلین نقل می*کند که وی گفت: «علی با قرآن است و قرآن با علی است، آنها از هم جدا نمی*شوند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند[۱][۲][۳]».
این حدیث شریف، به «حدیث ثَقَلیْن» مشهور است. واژه ثَقَلَیْن تثنیه «ثَقَل» است، و کلمه ثَقَل در لغت به معناى متاعى است که مسافر با خود حمل مى کند.البتّه عدّه اى از محدّثان و لغویان، این کلمه را «ثِقْلَیْن» - یعنى به کسر ثاء و سکون قاف - قرائت کرده اند، که در این صورت تثنیه «ثِقْل» خواهد بود، و ثِقْل در لغت به معناى بار سنگین و گنج آمده است. [۶]
1. نشان میدهد که هروقت قرآن باشد باید از عترت پیامبر هم شخصی باشد.(یکی از دلایل وجود امام زمان(عج))
2.به ما میگوید اگر هرکدام از همدیگر جداشود باعث هدایت نمیشود(البته اگر معصوم حرفی می زند همش از آیه قرآن است چون در این رابطه روایت داریم.)
3.به ما میگوید فقط این 2 باعث هدایتند(به غیر از این آدم به ظلمت وتاریکی فرو میرود)
4.به ما میگوید که قرآن را با اهل بیت میشود معنا کرد نه با خودآیه ی قرآن(تفسیر قرآن با قرآن نمیشود)
5.در ضمن اگر دقت کنیم همه ی کسانی که قرآن را از آن یکی ثقل جدا کردند به سمت نابودی رفته ومورد لعن معصومین واقع شده است(مانند جنگ صفین که گفتند حسبنا کتاب الله)
6.همه دشمنان امامان میخواستد این دو از هم جداشوند زیرا مردم به سوی آنها به روند نه به سوی امامان(مانند حرف زدن معاویه با ابن عباس در کتاب اسرار آل محمد (ص))
خب خیلی عالی بود
برداشت خیلی عالی احمد رضا کرد
وچود امام زمان علیه السلام از این روایت استفاده می شه
و همچنین عصمت امام زمان و همه ائمه با این روایت به دست میاد
واقعا جوابهای احمدرضا عالی بود. ممنون. استفاده کردم. خیلی هم بحث قشنگیه.