PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آيه 34 سوره نسا



tana
دوشنبه 22 مهر 92, 07:59 بعد از ظهر
در اين آيه به كتك خوردن زنان توسط مردان اشاره شده است ممكن است در تفسير آن كمك كنيد چرا كه خيلي مورد سوال قرار ميگيرد....

ABASS
شنبه 27 مهر 92, 04:17 بعد از ظهر
یکی از شبهاتی که در سایتها و محافل دین ستیز مطرح میشه آیه 34 سوره نسا هست که با هم بررسی میکنیم.

ابتدا آیه و ترجمه اون رو میارم :

اَلرِّجَالُ قَوَّ مُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَآ أَنْفَقُواْ مِنْ أَمْوَ لِهِمْ فالصَّلِحَتُ قَنِتَتٌ حَفِظَتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّتِى تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيّاً كَبِيراً


مردان داراى ولايت بر زنانند از آن جهت كه خدا بعضى از ايشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، توليدى واراده بيشترى دارند) و از آن جهت كه از اموال خود نفقه مى‏دهند، پس زنانِ شايسته، فرمان بردارند و نگهدار آنچه خدا (براى آنان) حفظ كرده، (حقوق واسرار شوهر،) در غياب اويند. و(امّا) زنانى كه از سرپيچى آنان بيم داريد، پس (نخست) آنان را موعظه كنيد و(اگر مؤثّر نشد) در خوابگاه از آنان دورى كنيد و(اگر پند وقهر اثر نكرد،) آنان را بزنيد (وتنبيه بدنى كنيد)، پس اگر اطاعت شما را كردند، بهانه‏اى بر آنان (براى ستم وآزار) مجوييد. همانا خداوند بزرگوار و بزرگ مرتبه است.

ABASS
شنبه 27 مهر 92, 04:18 بعد از ظهر
اسلام ستیزان ، این آیه رو بدون توجه به آیات قبل و بعد و شان نزول این آیه و احادیث اهل بیت و تفاسیر اون ، وسیله ای قرار دادن تا اینو بگن که اسلام توصیه کرده که زنها رو بزنید .

اول یه توضیح کوتاه درباره شان نزول این آیه.


در مکه زنان توسط مردها کتک میخوردن و هیچ شکایتی هم ازین بابت نداشتن ، همینکه توسط مردها و یا پدرشون زنده به گور نمیشدن باید کلاشون رو هم مینداختن هوا !

چندسال قبل از اینکه این آیه نازل بشه زنان ساکن توی شهر مدینه در وضعیت بهتری ( از همه لجاظ از جمله اجتماعی و فرهنگی) از زنان مکه بودن و پیامبر هم میخواست تا زنان مکه هم مثل زنان مدینه بشن و فرهنگهای غلطی مثل کتک زدن زن رو از میان برداره (المنار، ج۵، ص 76؛ روح المعانی، ج۵، ص ۲۵) و همواره به مردها میگفت که زنانتان رو به هیچ وجه کتک نزنید (ابن کثیر، ج۱، ص ۵۰۴)

ABASS
شنبه 27 مهر 92, 04:18 بعد از ظهر
اما این کتک زدنها باعث شده بود زنها علیه مردان خودشون سرکشی و نافرمانی کنند و یک سری هرج و مرجهایی رو در جامعه ایجاد کردن که این اتفاقات مقارن بود با جنگ احد ، که در نتیجه مردان و جنگجویان اسلام هم به خاطر این اتفاقات دچار استرس و بحران شدن که همین امر باعث شد قوای اسلام به خطر بیفته ، در نتیجه پیامبر که احکام الهی رو با توجه به مقتضیات زمان اجرا میکرد این حکم رو به مردها ارائه کرد که در صورتی که زنی به ازدواج مردی در اومده و نسبت به یک سری امورات (البته منظور آشپزی و بچه داری و ... نیست)از همسرشون نافرمانی کردن مردها باید ابتدا اونا رو از طریق حرف و نصیحت متقاعد کنن که نافرمانی نکنن و وقتی نصیحت و به قول معروف کار فرهنگی جواب نداد باید تنبیه بدنی کنند که البته در همین مورد تنبیه بدنی هم احادیثی هست که در ادامه گفته میشه.

از همین آیه و با توجه به احادیث یک حکم فقهی استخراج شده که باید در جامعه اسلامی اینگونه اجرا بشه ، در این حکم فقهی تنبیه بدنی (با شرایط ذکر شده) نباید به گونه ای باشه که اثری از خون آلودگی و یا شکستگی و یا به جای ماندن محل تنبیه بر روی عضو مونده باشه.
در تفسير طبرى، ج‏5، ص‏68 و درّالمنثور، ج‏2، ص‏522 از پیامبر اومده : كتك شما نبايد به نحوى باشد كه اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، يا كتك نشانه خودنمايى و اظهار قدرت مرد باشد كه زهره چشمى بگيرد.
امام صادق در حدیثی فرمودن زدنی با چوب مسواک که از روی رفاقت و دوستی باشد.

ABASS
شنبه 27 مهر 92, 04:20 بعد از ظهر
اما همه اینها زمانی هست که زن نشوز کرده باشه(طبق آیه) که در ادبیات عرب ،نشوز به زمین بلند گفته میشه و در اینجا به معنی سرکشی کردن هست .

میبینیم که اصول پند و موعظه به مترقی ترین شکل بیان شده ، در اینجا گفته ابتدا نصیحت و موعظه ، سپس ترک هم بستری و سپس تنبیه بدنی. البته بعد از ترک همبستری 2 راه برای مرد میمونه که یکی طلاق هست و دومی تنبیه بدنی که مطمئنا" طلاق راه مناسبی برای حل این موضوع نیست چون بنیان خانواده متلاشی میشه.

در ضمن در این آیه اطاعت زن از شوهر رو مشروط به تامین معاش خانواده توسط مرد معرفی کرده (بما انفقوا...فالصالحات قانتات حافظات)
وقتی جمله فان اطعنكم رو میاره منظور اینه که منظور و هدف اصلی اطاعت هست و اگر حاصل شد، مرد حق هیچ برخوردی نباید بکنه.

توی کتاب المفردات جلد یک صفحه 876 اومده که شايد زن به دليل ناراحت شدن از يك عمل و رفتار شوهرش و يا گاهي به خاطر يك سوء تفاهم قصد سرکشی داشته باشد، كه در اين صورت با صحبت و همدلي و رفع ابهام مسئله قابل حل مي باشد. البته با توجه به معني «وعظ» كه تذكر و يادآورى همراه با خير و خوبى است.

حسین
چهارشنبه 01 آبان 92, 09:09 قبل از ظهر
سلام
بحث بسیار جالب و کاربردی ای هستش.
خیلی ممنون از سوال کننده و عباس عزیز برای جوابهای خوبش.
یه سوال دارم. بیشتر جواب ها از منابع اهل عامه هستش یا من اشتباه میکنم؟

tana
پنجشنبه 02 آبان 92, 01:43 قبل از ظهر
سلام با تشكر از جواب هاي كاربر محترم (abass) اما در اين آيه صراحتا به كتك زدن زن اشاره شده است و جاي هيچ تفسيري براي آن باقي نمي ماند ...

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 11:18 قبل از ظهر
- در تعالیم اسلامی همه اشکال خشونت نسبت به همه انسانهای بی گناه ممنوع است. در این باره به چند حدیث از معصومین اکتفا میکنم.
پیامبر اکرم(ص): هیچ کاری نزد خدا و پیامبرگرامیتر از ایمان و رفق (نرمش و مدارا) با مردمان نیست و هیچ کاری نزد او و رسول او زشت تر(مبغوضتر) از شرک به خدا و خشونت با مردم نیست.( سجاد-حدیث75/45)
امام صادق (ع): خداوند میفرماید آنکه انسان مومنی را آزار رساند بداند که با خدا به نبرد پرداخته است. (اصول کافی جلد 2 صفحه 350)

همان طور که میبینید خشونت با بنده خدا در ردیف شرک و نرمش و مدارا در ردیف ایمان قرار گرفته است. و این اهمیت موضوع را از دیدگاه اسلام روشن میسازد.

2- حتی نه تنها آزار انسان بلکه آزار کوچکترین موجودات زنده در اسلام نهی شده است.
تا آنجا که امام صادق(ع) میفرمایند:
"به خدا سوگند که نیکان رستگار شدند، آیا میدانی ایشان چه کسانی هستند؟ آنان کسانی اند که [حتی] مورچه بسیار کوچکی را آزار نمی رسانند.

3- در بررسی آیات و روایات به دستورات فراوانتری در مورد معیار رفتار با زنان میرسیم.

در سوره نساء آیه 19 میخوانیم:
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يحَِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاءَ كَرْهًا وَ لَا تَعْضُلُوهُنَّ ... وَ عَاشرُِوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسىَ أَن تَكْرَهُواْ شَيًْا وَ يجَْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيرًْا كَثِيرًا(19)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد ... و با آنها بشايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد، پس چه بسا چيزى را خوش نمى‏داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى‏دهد. (19)

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 11:19 قبل از ظهر
همچنین در سوره بقره آیه 231 و 233 میفرماید:
وَ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بمَِعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بمَِعْرُوفٍ وَ لَا تمُْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِّتَعْتَدُواْ ... وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ بِكلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِيمٌ(231)
و چون زنان را طلاق گفتيد، و به پايان عدّه خويش رسيدند، پس بخوبى نگاهشان داريد يا بخوبى آزادشان كنيد. و [لى‏] آنان را براى [آزار و] زيان رساندن [به ايشان‏] نگاه مداريد تا [به حقوقشان‏] تعدّى كنيد ... و بدانيد كه خدا به هر چيزى داناست. (231)

... وَ عَلىَ المَْوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتهُُنَّ بِالمَْعْرُوفِ ...(233)
... بر صاحب فرزند است که خوراک و لباس زنان را به وجهی نیکو تامین کند ...(233)

"واژه معروف که در تعالیم دینی بسیار آمده و دستور اجتماعی امر به معروف هم با این وازه تبیین شده است، معنایی ژرف تر و کستردهتر از قانونمندی و عدل گرایی دارد، و چنانکه "معروف" شامل حق قانونی و عادلانه میشود، همچنین کارهای ارزشی و اخلاقی و انسانی را هم در بر میگیرد. یعنی رفتاری افزون بر حق و عدالت که نوعی نیکوکاری و شایسته ارزشهای انسانی است ... و اگر گفته شود با معروف با او رفتار کنید یعنی بیش از حق و عدل به او رسیدگی کنید... و به تعبیر دیگر یعنی از تکلیف های واجب گامی فراتر نهید و به مستحبات نیز در این رابطه عمل کنید."
( فصلنامه کتاب نقد- شماره 12-صفحات 48 و 49- خشونت علیه زنان- نجمه مقدسی)

4- در قرآن کریم و احادیث از آزار رسانی به زن شدیدا نهی شده است که از هر کدام به یک نمونه اکتفا میکنم.

در سوره احزاب آیه 58 میخوانیم:
وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَتِ بِغَيرِْ مَا اكْتَسَبُواْ فَقَدِ احْتَمَلُواْ بُهْتَنًا وَ إِثْمًا مُّبِينًا(58)
و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بى‏آنكه مرتكب [عمل زشتى‏] شده باشند آزار مى‏رسانند، قطعاً تهمت و گناهى آشكار به گردن گرفته‏اند. (58)

همچنین پیامبر اکرم(صلی الله و علیه) میفرمایند:
أيضرب أحدكم المرأة ثمّ يظلّ معانقها.
آیا زن را کتک میزنید، سپس میخواهید با او هم آغوش شوید؟
(طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز متن‏ج‏2 142 الحديث 1090 في قلة الصلاح في النساء ..... ص : 142)(همچنین وسائل الشیعه جلد 14 صفحه 119)

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 11:32 قبل از ظهر
كلمه زدن در فارسي بار منفي دارد چون سابقه ذهني بدي از اين كلمه در اذهان است
اما در عربي اصابت كردن يك شيء به يك شيء را ضرب مي گويند مثلا شما آهسته دو دست را به همديگر بزنيد عرب آن را ضرب مي گويد پس ما برای فهم قرآن راهی نداریم جز اینکه به در خانه قیم قرآن بریم و از اهلش که حضراته معصومین هستن تفسیر این آیه را سوال کنیم,بزرگترین مشکل در جامعه ما اینست که یکسری از روی جهل و یکسری از روی عناد با این مطالب برخورد میکنن و برداشته خودشونو از آیات در ذهنه مردم غالب میکنن....اگر همه به در خانه اهله بیت میرفتن دیگر مشکلی نبود..

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 11:51 قبل از ظهر
همانطور که میدانیم هر کدام از افراد خانواده در مقابله هم تکالیف و وظایفی دارن که در اسلام با در نظر گرفتن همه شرایط برای افراده خانواده مشخص شده است,ما این همه روایات داریم که در برخورده شایسته مرد با همسرش و فرزندانش گفته شده,خانومها یا افراده دیگه چرا اون آیات و روایات و نمیارن وسط تا بگن اسلام چقدر به حریم زن ها احترام گذاشته یا اگر مردی به همسرش ستم و ظلم کند خداوند با او چگونه رفتار میکند و ا.ون مرد چگونه وارد صحرای محشر میشود!البته من منظورم tana نیست منظورم افرادیه که مغرضانه با استفاده از این آیات و با استفاده از جهله مردم دنباله شبهه افکنی در اذهان مردم بالاخص خانومها هستن...یکی نیست بهشون بگه تو که هنوز از اسلام چیزی نمیدونی و نمیفهمی لطفا در موردش نظر نده...یکی از اشکالاته بزرگه ما شیعیان اینه که به هر کسی اجازه میدیم در مورده دینمون نظر بده یا سر صحبته هر کس و نا کسی میشینیم(ببخشید اگر تند صحبت میکنم چون همچین اتفاقی افتاده ویه فرده خده نشناسی تو یه جمعی یکسری از این شبهات رو وارد کرده واون جمع نتونستن جوابی بدن و براشون شبهه شده,و معمولا افراد وقتی براشون شبهه ای ایجاد میشه دنباله جواب نمیرن و فقط اون شبهه رو بین دوستان افراده خانوادشون مطرح میکنن و در ذهنه بقیه هم شبهه وارد میکنن)

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 11:59 قبل از ظهر
همانطور که میدانیم هر کدام از افراد خانواده در مقابل هم تکالیف و وظایفی دارن که در اسلام با در نظر گرفتن همه شرایط برای افراده خانواده مشخص کرده است,ما این همه روایات داریم که در برخورده شایسته مرد با همسرش و فرزندانش گفته شده,خانومها یا افراده دیگه چرا اون آیات و روایات و نمیارن وسط تا بگن اسلام چقدر به حریم زن ها احترام گذاشته یا اگر مردی به همسرش ستم و ظلم کند خداوند با او چگونه رفتار میکند و اون مرد چگونه وارد صحرای محشر میشود!البته من منظورم tana نیست منظورم افرادیه که مغرضانه با استفاده از این آیات و با استفاده از جهله مردم دنباله شبهه افکنی در اذهان مردم بالاخص خانومها هستن...یکی نیست بهشون بگه تو که هنوز از اسلام چیزی نمیدونی و نمیفهمی لطفا در موردش نظر نده...یکی از اشکالاته بزرگه ما شیعیان اینه که به هر کسی اجازه میدیم در مورده دینمون نظر بده یا سر صحبته هر کس و نا کسی میشینیم(ببخشید اگر تند صحبت میکنم چون همچین اتفاقی افتاده ویه فرده خدا نشناسی تو یه جمعی یکسری از این شبهات رو وارد کرده واون جمع نتونستن جوابی بدن و براشون شبهه شده,و معمولا افراد وقتی براشون شبهه ای ایجاد میشه دنباله جواب نمیرن و فقط اون شبهه رو بین دوستان افراده خانوادشون مطرح میکنن و در ذهنه بقیه هم شبهه وارد میکنن)

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 12:04 بعد از ظهر
حالا وظیفه ما بچه شیعه ها چیه؟!جز اینه که بریم دنباله دینمون تا در همچین مواقعی بتونیم جوابه اون افراده مغرض یا اون کسانی که علمشون در این زمینه ها کمه رو بدیم تا دینه دوست یا یکی از افراده خانوادمونو یا یه بچه شیعه رو حفظ کنیم؟!چقدر روایت در مورد تفقه در دین داریم؟!

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 12:17 بعد از ظهر
ترجمه
34 - مردان، كارگزار[و تدبيرگر امور] زنانند، از آن روى كه خدا برخى از آنان را بر برخى [ديگر] برترى بخشيده، و بدان جهت كه از دارايى‏هاى خويش‏[براى تأمين زندگى زنان‏] هزينه مى‏كنند؛ بنابراين زنان شايسته [آنانى هستند كه در زندگى مشترك، همسرانشان را با رعايت حقوق و احترام متقابل ]فرمانبردارند؛ و از آن روى كه خدا [حقوق آنان را] پاس داشته است، در غياب [شوهرانشان‏] نگاه دارنده [اسرار و حقوق آنان و عفت و كرامت ]خويش‏اند؛ و آن زنانى كه از ناسازگارى [و سركشى ]آنان بيم داريد، اندرزشان دهيد، و [اگر سودبخش نبود] در خوابگاه‏ها از آنان دورى گزينيد؛ و [اگر باز هم به حق و عدالت باز نگشتند] آنان را [به صورت انسانى و عادلانه، به عنوان تنبيه ]بزنيد. پس اگر [به منظور انجام وظايف‏] از شما پيروى نمودند، [هشدارتان باد كه ديگر] راهى بر[زيان‏] آنان مجوييد، كه خدا بلند مرتبه و بزرگ است.
35 - و اگر از [ناسازگارى و ] دشمنى ميان آن دو بيم داريد، داورى از خانواده مرد، و داورى از خانواده زن برانگيزيد [ تا در ميان آنان صلح و سازش پديد آورند]. اگر آن دو [همسر] بخواهند [آن زندگى مشترك را سر و ]سامانى دهند، خدا ميانشان سازگارى [وصفا] پديد مى‏آورد؛ چرا كه خداوند هماره دانا و آگاه است.
36 - و خداى [يكتا]را بپرستيد و چيزى را شريك او نسازيد و به پدر و مادر نيكى كنيد؛ و [نيز به‏] نزديكان، يتيمان، بينوايان، همسايه نزديك، همسايه دور، يار همراه، در راه مانده و بردگانى كه مالك‏[آنان‏] شده‏ايد [نيكى نماييد]؛ چرا كه خدا كسى را كه تكبّرورز و فخرفروش است دوست نمى‏دارد.

نگرشى بر واژه‏ها
«قوّام»: در بردارنده معناى مبالغه و به مفهوم سرپرست،كارگزار، عهده‏دار امور و تدبيرگر شئون آمده است.
«قنوت»: فرمانبردارى فروتنانه و از دل و جان.
«نشوز»: سركشى و سرپيچى از انجام وظيفه و رعايت حقوق ديگرى.
«هجر»: دورى گزيدن.
«ضجوع»: خوابيدن، و «مضاجع»به مفهوم بسترها و خوابگاه‏ها آمده است.
«بغيه»: جستن و خواستن.
«شقاق»: شكاف، جدايى، ناسازگارى و دشمنى.
«توفيق»: سازگارى، توافق، آشتى و مهر و يارى خدا به انسان در راه انجام كارهاى شايسته‏
«جار»: همسايه‏
«جنب»: دور
«قرين»: نزديك‏
«مختال»: خودخواه، خودبزرگ بين، كسى كه با پندارهاى پوچ و بى‏اساس براى خويش مقام و موقعيتى مى‏پندارد كه فاقد آن است.
«فخور»: فخرفروش و كسى كه امتيازات و نقاط قوّت خويش را به منظور خودنمايى به رخ ديگران مى‏كشد و به انگيزه خودبزرگ بينى بر مى‏شمارد؛ امّا به كسى كه گاه نعمت‏هاى خدا را به خود بر مى‏شمارد و سپاس مى‏گزارد، سپاسگزار گفته‏اند.

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 12:27 بعد از ظهر
خب اگر با دقت در این آیات نگاه کنیم و منصفانه بنگیریم جز اینکه اسلام یک راه و ورش جامع و کامل در اختلافات خانوادگی جلو پای ما گذاشته,کدوم دین و آیینی به قشنگی به این مطالب نگاه کرده,جوامع غربی در اختلافاتشون چه عملی اجام میدن جز اینه که بالاترین ناهنجاریها در جواع غربی هستش یا بالاترین خودکشی ها در اون جوامع هستش(من نمیگم در جوامع اسلامی نیستش اگر هم باشه بر مبنای دین نیستش وافراد با نظر و سلیقه خودشون عمل میکنن با با دیدگاهه اسلام) خواهش میکنم اول قسمته حقوقه زن ومردو بخونید بعد ببینید چقدر اسلام در مورد همکاری زن و مرد در زندگی صحبت کرده و چه ثوابهایی برای این همکاری قرار داده بعد بیایید اینجا برسیم سره اختلاف بینه زن ومرد...

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 12:53 بعد از ظهر
اما صحبت از اختلاف زمانی هست که زن نشوز کرده باشه(طبق آیه) که در ادبیات عرب ،نشوز به زمین بلند گفته میشه و در اینجا به معنی سرکشی کردن هست . خب حالا روش رفع اختلاف از دیدگاهه اسلام:

1-اندرزشان دهيد:پند دادن ونصیحت کردن وصحبت کردن که همه قبول دارن که اگر در این سرکشی زن قصد و غرضی نباشه در این مرحله باید قبول کنه و مشکل حل بشه ونیازی به مراحله بعدی نیست

حال باز زن به سرکشی خود ادامه داد و لجبازی کرد من از شما میپرسم طرفه مقابلتون اذیتتون میکنه و به وظایف خودش عمل نمیکنه شما هم باهاش صحبت کردید اما قبول نمیکنه شما چیکار میکنید(منصفانه بگید)اما راهه دوم اسلام:

2-اگر سودبخش نبود] در خوابگاه‏ها از آنان دورى گزينيد:باز اسلام به سراغه تنبیه بدنی نمیره,دوری جستن از همبستر شدن را پیشنهاد میکند (حال این راه هم مثمر ثمر نبود)وباز زن به سرکشی خود ادامه داد و به وظایف خود عمل نکرد حال باید چه کار کرد؟واما راه سوم از دیدگاهه اسلام:

3-و [اگر باز هم به حق و عدالت باز نگشتند] آنان را [به صورت انسانى و عادلانه، به عنوان تنبيه ]بزنيد. پس اگر [به منظور انجام وظايف‏] از شما پيروى نمودند، [هشدارتان باد كه ديگر] راهى بر[زيان‏] آنان مجوييد، كه خدا بلند مرتبه و بزرگ است.(حال باید دید که این زدن چه نوع زدنی؟آیا همانطور که گفته شد مانند زدنیه که در عرف تو جامعه ما هست یا نه تعریفی به غیر از اونی هست که در ذهن متواتر میشه,)

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 01:00 بعد از ظهر
حالا چه کسی باید این حد و حدود را مشخص کند آیا غیر از اهله بیت آیا غیر از قیم قرآن(همینجاست که افراده سود جو و افرادی که مغرضن از جهله مردم استفاده کرده و افکار خود را در ذهنه مردم غالب میکنن وافراد هم بدونه توجه به اصل وریشه اسلام(که نظر نظره اهله بیته)نظره اونها رو قبول میکنن...و اما نظر اهله بیت به این نوع تنبیه بدنی:

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 03:29 بعد از ظهر
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: كتك شما نبايد به نحوى باشد كه اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، يا كتك نشانه خودنمايى و اظهار قدرت مرد باشد كه زهره چشمى بگيرد. «ضربا غير مبرج» «تفسير طبرى، ج 5، ص 68 و درّ المنثور، ج 2، ص 522»

امام صادق عليه السلام فرمودند: نشوز زن آن است كه در فراش (همبستر شدن) از شوهر تبعيت نكند و مقصود از «اضْرِبُوهُنَّ»، زدن با چوب مسواك و شبيه آناست، زدنى كه از روى رفق و دوستى باشد(من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 521)

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 03:39 بعد از ظهر
از این دو حدیث میتوان نتیجه گرفت:زدن باید جوری باشد که اثری نگذارد(نه کبودی به ورم نه شکستگی در کمترین وجه خود سرخیهم نباید به جا بگذارد)وسیله زدن نیز چوبه مسواک یا شبیه آن است(نمیدونم چوبه مسواکه عربهارو دیدید یا نه یک چوب بسیار کوچک که برای مسواک زدن استفاده میکنن)که زدن با اون اصلا زدن نیست حالا امام میفرمایند زدنه همراه رفق ودوستی.. حالا من یه سوال دارم :واقعا شما به این میگید زدن؟!این بیشتر نشان دادن عصبانیت و ناراحتیه تا زدن...اما یکسری افراده کور دل با حذفه این احادیث و با استفاده از ذهنیت مردم از کلمه زدن ,مردم رو از اسلام وقرآن زده میکنن....تازه اسلام باز سراغه طلاق نمیره و در آیه بعد به سراغ فامیله افراد میره تا آنها بیایند و واسطه شوند...

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 03:41 بعد از ظهر
5 - و اگر از [ناسازگارى و ] دشمنى ميان آن دو بيم داريد، داورى از خانواده مرد، و داورى از خانواده زن برانگيزيد [ تا در ميان آنان صلح و سازش پديد آورند]. اگر آن دو [همسر] بخواهند [آن زندگى مشترك را سر و ]سامانى دهند، خدا ميانشان سازگارى [وصفا] پديد مى‏آورد؛ چرا كه خداوند هماره دانا و آگاه است.

ABASS
جمعه 03 آبان 92, 03:45 بعد از ظهر
حال از شما میپرسم کدام علمه مشاوره وکدام دین اینقدر دقیق به روابط زن و مرد و روابطه خانواده میپردازد و انقدر به حریم خانواده ها اهمیت میده و حقوق طرفین رو در نظر میگیره....البته فقط به این آیه و این مطلبو اکتفا نکنید و تمامی روایات نسبت به حقوق زن و مرد نسبت به هم را مطالعه بعد نظر بدهید...