tana
چهارشنبه 16 مرداد 92, 02:24 بعد از ظهر
وداع با ماه رمضان:
کم کم غروب ماه خدا نزدیک می*شود و این رمضان هم با فراغ از امام و سرورمان گذشت...
مولای من... مهدی جان...
منتظرم...منتظرم تا رمضانی فطریه عشقم به تو را بپردازم...
منتظرم....منتظرم تا شب قدری ساکن خیمه گاه تو باشم...
منتظرم...منتظرم تا نماز جمعه ام را به امامت تو در مسجد الاقصی اقامه کنم...
منتظرم...منتظرم تا سحرگاهی را همراه تو در صحن و سرای دلربای جدت ابی عبدالله باشم...
شب است و مهتاب... و درددلی که تمنای وجود گمشده ی هستی را می کند...
و من در سیل اشکم غسل عید می کنم...غسل وداع...غسل انتظار....
دست هایم را به سوی آسمان بلند کرده ام و نجوا میکنم
بارالها...
به نیت پنج مهمان کسای مبارک پیامبر
به نیت آن یگانه علمدار دشت کربلا
به نیت امام غریب ساکن در طوس
به نیت آن صاحب جامعه کبیره
اسئَلُک بِحقّ هذا الیَوم.... درود بفرست بر محمد و خاندان پاکش....و
برسان...برسان سلام ما را به آن حبیب دلها... به آن انیس قلبها....به مهدی منتظَر ارواحنا له الفداه
کم کم غروب ماه خدا نزدیک می*شود و این رمضان هم با فراغ از امام و سرورمان گذشت...
مولای من... مهدی جان...
منتظرم...منتظرم تا رمضانی فطریه عشقم به تو را بپردازم...
منتظرم....منتظرم تا شب قدری ساکن خیمه گاه تو باشم...
منتظرم...منتظرم تا نماز جمعه ام را به امامت تو در مسجد الاقصی اقامه کنم...
منتظرم...منتظرم تا سحرگاهی را همراه تو در صحن و سرای دلربای جدت ابی عبدالله باشم...
شب است و مهتاب... و درددلی که تمنای وجود گمشده ی هستی را می کند...
و من در سیل اشکم غسل عید می کنم...غسل وداع...غسل انتظار....
دست هایم را به سوی آسمان بلند کرده ام و نجوا میکنم
بارالها...
به نیت پنج مهمان کسای مبارک پیامبر
به نیت آن یگانه علمدار دشت کربلا
به نیت امام غریب ساکن در طوس
به نیت آن صاحب جامعه کبیره
اسئَلُک بِحقّ هذا الیَوم.... درود بفرست بر محمد و خاندان پاکش....و
برسان...برسان سلام ما را به آن حبیب دلها... به آن انیس قلبها....به مهدی منتظَر ارواحنا له الفداه