hamid reza
چهارشنبه 26 تیر 92, 03:47 بعد از ظهر
علامه ی حلی رحمه الله فرموده است:
ابودُلف فرزندی داشت ، روزی یارانش در حضور او درباره ی دوستی و دشمنی علی علیه السلام سخن می گفتند ، یکی از آنان این روایت را از پیامبر (صلی الله علیه وآله) خواند که : « ای علی ، تو را دوست نمی دارد مگر مومن پرهیزگار ، و دشمن نمی دارد تو را مگر فرزند نامشروع یا ناپاکزاده».
فرزند ابودلف گفت : نظر شما در مورد پدرم چیست؟ آیا به خانواده ی وی خیانتی شده است؟ همه گفتند : نه، گفت : بدانید که به خدا سوگند ، من از همه ی مردم با علی بن ابی طالب دشمن ترم!
پدرش خواست بیرون رود دید یاران در بحث و مشاجره اند، گفت: به خدا سوگند این روایت درست است، به خدا سوگند فرزند من هم نامشروع است و هم ناپاکزاده!
من سه روز تب کردم و در منزل برادرم بستری بودم. روزی کنیزکی برای کاری بر من وارد شد، نفسم هوای او کرد، او سرباز زد و گفت: من در حال حیض هستم ، من به زور متوسل شدم و با او در آمیختم و او به این فرزند باردار شد. از این رو او هم نامشروع است و هم ناپاکزاده.
(بحارالانوار - 39/287 - به نقل از کشف الیقین علامه حلی)
ابودُلف فرزندی داشت ، روزی یارانش در حضور او درباره ی دوستی و دشمنی علی علیه السلام سخن می گفتند ، یکی از آنان این روایت را از پیامبر (صلی الله علیه وآله) خواند که : « ای علی ، تو را دوست نمی دارد مگر مومن پرهیزگار ، و دشمن نمی دارد تو را مگر فرزند نامشروع یا ناپاکزاده».
فرزند ابودلف گفت : نظر شما در مورد پدرم چیست؟ آیا به خانواده ی وی خیانتی شده است؟ همه گفتند : نه، گفت : بدانید که به خدا سوگند ، من از همه ی مردم با علی بن ابی طالب دشمن ترم!
پدرش خواست بیرون رود دید یاران در بحث و مشاجره اند، گفت: به خدا سوگند این روایت درست است، به خدا سوگند فرزند من هم نامشروع است و هم ناپاکزاده!
من سه روز تب کردم و در منزل برادرم بستری بودم. روزی کنیزکی برای کاری بر من وارد شد، نفسم هوای او کرد، او سرباز زد و گفت: من در حال حیض هستم ، من به زور متوسل شدم و با او در آمیختم و او به این فرزند باردار شد. از این رو او هم نامشروع است و هم ناپاکزاده.
(بحارالانوار - 39/287 - به نقل از کشف الیقین علامه حلی)