PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یا علمدار کربلا



mohammad ashrafi
چهارشنبه 25 اردیبهشت 92, 03:37 بعد از ظهر
مختصری از زندگی نامه حضرت عباس
حضرت عباس(ع) در چهارم ماه شعبان سال بيست و ششم هجری در مدينه به دنيا آمد. او فرزند بزرگ ام البنين(س) و پسرچهارم اميرالمومنين علي(ع) است. مادر او فاطمه دختر حزام بن خالد از قبيله کلاب است که تاريخ گواهی می دهد که پدران و دايی های ام البنين( س ) در دوران قبل از اسلام جزو دليران عرب محسوب می شدند و مورخان آنان را به دليری در هنگام نبرد ستوده اند، افزون بر اين، آنان علاوه بر شجاعت وقهرماني، سالار و بزرگ و پيشوای قوم خود نيز بوده اند، آن چنان که سلاطين زمان در برابرشان سر تسليم فرود می آورده اند. اينان همانانند که عقيل به اميرالمومنين علي(ع) گفت: در ميان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمان تر يافت نشود.(1)
ام البنين( س ) درحماسه کربلا چهار فرزند خود به نامهای عباس، جعفر،عون و عثمان را به پيشگاه الهی هديه کرد و خود طلايه دار پيام آوران کربلا پس ازحضرت زينب (س) شد. مسلم است از چنين مادر طاهر و پاکدامنی فرزندان صالحی متولد شود که هر يک حماسه جاويدانشان بر تارک روزگار بدرخشد.
حضرت عباس(ع) نيز يکی از آن آزادگان است. در مورد شمايل آن حضرت، ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبين گفته:" عباس بن علی مردی خوش صورت و زيباروی بود و چون سوار بر اسب می شد پاهای مبارکش به زمين کشيده می شد و به او قمر بنی هاشم نيز می گفتند و پرچمدار لشکر حسين(ع) در روز عاشورا بود. نام آن حضرت را امام علي(ع) انتخاب کرده است . (2) حضرت ابوالفضل (ع) نه فقط برادر جسمانی حضرت حسين(ع) بود بلکه برادر ايمانی و روحانی آن حضرت نيز بوده است. روی همان اصل و قاعده ای که پيغمبر اکرم(ص) و حضرت علي(ع) از نور واحد بودند و مکرر پيغمبر(ص) به آن وجود مقدس " انت اخی فی الدنيا و الاخره" می فرمود. اين اخوت و برادری لازمه اش تساوی و برابری آن دو در جميع جهات و درجات نيست. مقام امامت بالاتر، و ابوالفضل (ع) تابع امام بوده است. او عبدی صالح بود.( 3)
برجسته ترين نمونه اين اخوت بی نظير را می توان در ايثار و مواسات و فداکاری آن بزرگوار مشاهده کرد زيرا حضرت ابوالفضل (ع) درباره برادرش بزرگترين ايثار را انجام داد و جان را فدای او کرد و در سخت ترين بلاها و آزمايش های الهی با آن حضرت مواسات کرد. درباره حضرت عباس بن علی شاعر گفته است:
احق الناس ان يبکی عليه فتی ابکی الحسين بکربلا
اخه و ابن والده علی ابوالفضل المضرج بالدماء
و من واساه لا يثبيه شی و جادلم علی عطش بماء
که ترجمه فارسی آن اين است:
1- شايسته ترين کسی که سزاوار است مردم بر او بگريند آن جوانی است که ( شهادتش) حسين(ع) را در کربلا به گريه انداخت.
2- يعنی برادر و فرزند پدرش علی (ع) که همان ابوالفضل بود و به خون آغشته گشت.
3- کسی که با او مواسات کرد و چيزی نتوانست جلوگير او( در اين مواسات ) گردد و با اينکه خود تشنه آب بود، آب نخورد و به آن حضرت کرم کرد.(4)
اين شعر که از يک سو بيانگر مظلوميت و شجاعت حضرت عباس بن علي(ع) ، و از سوی ديگر بيانگر اخوتی بی ريا و صادق است که اعجاب همه مردم را بر انگيخت.
در وجود شريف ابوالفضل (ع) دو گونه شجاعت در هم آميخته است:
الف) شجاعت هاشمی و علوی که ارجمندتر و والاتر است و از جانب پدرش سرور اوصيا به او رسيده است.
ب) شجاعت عادی که از جانب مادرش ام البنين (س) به ارث برده است ، زيرا که در ميان تيره مادرش، جدی پيراسته چون عامرين مالک بن جعفر بن کلاب بوده است که به سبب قهرمان سالاری و شجاعتش او را " ملاعب الاستة" يعنی کسی که سر نيزه ها را به بازی می گيرد، می ناميدند.(5)

mohammad ashrafi
چهارشنبه 25 اردیبهشت 92, 03:39 بعد از ظهر
فضايل حضرت عباس(ع)
1-ادب: حضرت علي(ع) از همان اوايل خردسالی حضرت عباس(ع) ، توجه خاصی به تربيت او داشت و او را به تلاشها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزي، تقويت روح و جسم، تيراندازي، شمشيرزنی و ساير فضايل اخلاقی ، تعليم و عادت داده بود. (6)
روايت شده است که حضرت عباس(ع) بدون اجازه در کنار امام حسين(ع) نمی نشست و پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولايش می نشست. او تربيت شده حضرت علي(ع) است که از همين مکتب درخشان درس ادب آموخته بود.
حضرت عباس (ع) هيچگاه به خود اجازه نداد امام حسین (ع ) را برادر خطاب نمايد مگر در لحظه شهادت که فرمود ای برادر مرا درياب.
2- يقين:(درجه بالای ايمان) ويژگی است که کمتر درغير معصوم ايجاد می شود ، اما حضرت عباس(ع) از همان کودکي، يقين به وجود آفريدگار يکتای جهان داشت و در سراسر زندگی خود با همان ويژگی مستظهر به عنايات الهی بود و از اين رهگذر ويژگی های ديگر خود را متبلور می ساخت.(7)
3- وفا: وفای او نسبت به اهل بيت عليهم السلام به غايت زياد و در خور نخستين است. در وفا همين بس که باقر شريف قريشي، نويسنده عرب زبان معاصر، در کتاب" حياة الامام حسين بن علی عليهما السلام " می نويسد:" در تاريخ انسانيت، در گذشته و امروز، برادری و اخوتی صادق تر و فراگيرتر و با وفاتر از برادری ابوالفضل (ع ) نسبت به برادر بزرگوارش امام حسين(ع) نمی توان يافت که براستی همه ارزشهای انسانی و نمونه های بزرگواری را در بر داشت."
4- دلاوري: دلاوری حضرت عباس(ع) نه تنها در حماسه کربلا نمايانگر بود، بلکه در صفين نيز نمايان شده بود به ويژه در جنگ صفين افراد زيادی را کشت و حيرت همگان را از آن دلاوری برانگيخت.

mohammad ashrafi
چهارشنبه 25 اردیبهشت 92, 03:44 بعد از ظهر
القاب حضرت عباس(ع)
حضرت عباس(ع) القاب گوناگونی دارد که ما در اين قسمت به مهمترين آنان اشاره می کنيم:
باب الحوائج: بر اثر بروز کرامات و برآورده شدن حاجات متوسلين به او در السنه و افواه عامه و خاصه به اين لقب مشهور شد. (8)
2- سقا: در روزهايی که اهل کوفه آب را بر روی اهل بيت امام حسين(ع) بستند، قمر بنی هاشم(ع) برای آنها آب آورد. (9)
3- سپهسالار: لقب سپهسالار به بزرگترين شخصيت فرماندهی و ستاد نظامی داده می شود و آن حضرت را نيز به سبب اينکه فرمانده نيروهای مسلح امام حسين(ع) در روز عاشورا بود و رهبری نظامی سپاه ايشان را بر عهده داشت سپهسالار ناميده اند. (10)
4- قمر بنی هاشم: از آنجا که آن حضرت در ميان بنی هاشم از نظر زيبايی ممتاز بود وی را ماه بنی هاشم می ناميدند. (11)
5- اطلس: ظاهرا يکی از معانی اطلس شجاعت است و چون آن حضرت شجاع بوده و از کثرت شجاعت صفوف دشمن را می شکافته است، به وی اطلس می گفتند.(12)
6- پرچمدار: از القاب مشهور حضرت ، پرچمدار و " حامل اللواء" است، زيرا ايشان ارزنده ترين پرچمها، پرچم سرور آزادگان امام حسين(ع) را در دست داشتند حضرت به دليل توانايی های نظامی فوق العاده در برابر خود، از ميان ياران خود، پرچم را تنها به ايشان سپردند. (13)
7- طيار: ديگر از القاب حضرت ابوالفضل(ع) طيار است، يعنی پرواز کننده در فضای قدس و درجات و مقامات عالی بهشت. (14)
8- المستجار: از ديگر القاب حضرت، مستجار يعنی منجی و نجات دهنده است. (15)
9- العبد الصالح: ديگر از القاب آن جناب عبد صالح است، چنانکه در زيارت او می خوانيم" السلام عليک ايها العبد الصالح المطيع لله و لرسوله"؛
10- حامی الضعيفه: از القاب مشهور حضرت ابوالفضل(ع) حامی الضعيفه به معنی حامی بانوان است به خصوص در نقشی که در دفاع از بانوان حرم و اهل بيت نبوت بر عهده داشت. (16)

mohammad ashrafi
چهارشنبه 25 اردیبهشت 92, 03:49 بعد از ظهر
پی نوشتها:
1-سردار کربلا، ترجمه العباس مرحوم مقرم، انتشارات الغدير، ص 154.
2- خصائص العباسيه، ص118.
3- چهره درخشان قمر بنی هاشم، علی رباني، ج 1، ص 158.
4- ترجمه مقاتل الطالبين، ابوالفرج اصفهاني، مترجم هاشم رسول محلاتي، ص 82.
5- چهره درخشان قمر بنی هاشم، علی ربانی خلخالي، ج 1، ص 62.
6- پرچمدار نينوا، شيخ محمد اشتهاردي، ص 20.
7- محمد ناصرعلايي، آينه حيدرنما، روزنامه کيهان، 10/8/1376.
8- چهره درخشان قمر بنی هاشم، علی ربانی خلخالي، ص 146.
9- همان، ص 147.
10- همان، ص 148.
11- همان، ص 143.
12- همان، ص 147.
13- زندگانی حضرت ابوالفضل (ع) ، ص 25.
14- خصائص العباسيه، ص 131.
15- همان، ص 131.
16- همان، ص 148.

mohammad ashrafi
دوشنبه 30 اردیبهشت 92, 01:35 بعد از ظهر
حالا که ایشون این همه فضیلت داره چرا ما از ایشون در کلاس ها و جلسات هیعت کمتر صحبت میکنیم؟

حامد
دوشنبه 30 اردیبهشت 92, 10:51 بعد از ظهر
سلام
اولا هيعت غلءه هيئت درسته
بعدشم که صحبت می کنیم

mohammad ashrafi
سه شنبه 31 اردیبهشت 92, 06:58 بعد از ظهر
میدونم صحبت میکنیم.ولی اگه شهادت خودشون یا مادرشون باشه

ABASS
چهارشنبه 01 خرداد 92, 10:31 بعد از ظهر
سلام اشرفی جان ,با تشکر از این تاپیک زیبا ,البته با اجازه مسئول هیات شما زحمت بکش در مورد فضائل حضرت مطلب آماده کن هم در کلاس و هم در هیات در مورد حضرت صحبت کن ....بازم تشکر....

حامد
شنبه 04 خرداد 92, 10:23 قبل از ظهر
سلام اشرفی جان ,با تشکر از این تاپیک زیبا ,البته با اجازه مسئول هیات شما زحمت بکش در مورد فضائل حضرت مطلب آماده کن هم در کلاس و هم در هیات در مورد حضرت صحبت کن ....بازم تشکر....


من خیلی موافقم
فقط به شرطی که من هم باشم

پس منتظر هستیم تا ایشون بیایند در باره حضرت عباس بن علی بن ابی طالبعلمدار کربلا سقای حرم امام حسین علیهما السلام برای ما بحث کنند
ما منتظریم

mohammad ashrafi
شنبه 04 خرداد 92, 11:22 قبل از ظهر
سلام،ممنون از لطف شما.

به روی چشم.لطفا اگه میشه بفرمایید چه زمانی مطالب رو اماده کنم؟

mohammad ashrafi
شنبه 18 خرداد 92, 11:04 قبل از ظهر
سلام

یه سوالی داشتم:

ایا در قران ایه ای در فضیلت علمدار کربلا آمده؟

mohammad ashrafi
چهارشنبه 22 خرداد 92, 10:49 بعد از ظهر
داستانی از کرامت آقا ابوالفضل:
متوكل عباسي لعنة الله عليه دستور داد كه هر كسي ميخواد بره قبر امام حسين (ع) و ابوالفضل (ع) را زيارت كند بايد دست راستش رو از بدنش جدا بكنن.مردم مي اومدن و تو صف مي ايستادن و دست راستشون رو جدا ميكردن تا برن قبر ارباب بي كفن رو در بغل بگيرن.يه روز به متوكل خبر دادن ، يه پيرزني اومده ميخواد بره قبر ابوالفضل(ع) رو زيارت كنه.متوكل گفت:دست راستش رو از بدنش جدا بكنيد و بزاريد بره زيارت كنه گفتن:دست راستش رو پارسال از بدنش جدا كرديم.امسال اومده دست چپش رو بده.متوكل خيلي عصباني شد و دستور داد دست چپ پيرزن رو از بدنش جدا كنن.بدن پيرزن رو توي شريعه ي فرات بياندازن.پيرزن گفت:دست چپم رو جدا كردن ديگه دست در بدن ندارم.بدنم رو توي شريعه ي فرات انداختن همونجوري كه داشتم تغلا مي كردم و غرق مي شدم يه وقت صدا زدم يا ابوالفضل العباس(ع) حاشا به كرمت يا ابوفاضل من اومدم قبر تو رو در بغل بگيرم دستام رو از بدنم جدا كردن.من دلم ميخواد تو دستم رو بگيري و كمكم كني.پيرزن ميگه:تا نام ابوالفضل(ع) رو به زبان آوردم آي بميرم يه مرتبه ديدم يه آقاي خوش قواره اي صدا زد آي مادر من عباسم دستت رو بده به من.مادر من چون خودم از شريعه ي فرات نا اميد برگشتم هر كسي كه در خونم رو بزنه نا اميدش نمي كنم

J.MOGHADAM
چهارشنبه 22 خرداد 92, 11:26 بعد از ظهر
دمت گرم خیلی زیبا بووود بدرد روضه میخوره :(

mohammad ashrafi
پنجشنبه 23 خرداد 92, 12:52 قبل از ظهر
خواهش میکنم

اگه می خواین بازم داستان دارم بذارم؟

J.MOGHADAM
پنجشنبه 23 خرداد 92, 06:48 بعد از ظهر
اگه اینجوریه بذار..