hamid reza
پنجشنبه 29 فروردین 92, 08:50 قبل از ظهر
جهل عمر به احكام ارث در قضيه معروف به حماريّه
خلاصه اين مطلب اين است كه زنى فوت نمود و شوهر و مادرى بجاى گذاشت . و دو برادر مادرى و دو برادر پدرى و مادرى هم داشت . اين واقعه در عصر خليفه دوم بود.
اين قضيه را دو بار به حضور او بردند. در نوبت اول عمر حكم كرد كه حق شوهر، يعنى نصف تركه و حق مادر، يعنى يك ششم ، و حق برادران مادرى ، يك سوم ، براى هر كدام يك ششم را به آنها بدهند. و بدينگونه مال تمام شد، و حق برادران پدرى و مادرى را ساقط كرد!
در نوبت دوم ، خواست باز همينطور حكم كند، ولى يكى از دو برادر تنى گفتند، فرض كن پدر ما الاغ بوده است ، ما را در ارث مادرمان شريك گردان . عمر هم ثلث (يك سوم ) مجموع تركه را ميان هر چهار برادر على السويه تقسيم كرد.
مردى گفت : تو فلان موقع به اين دو، سهمى ندادى ؟!
عمر گفت : آن حكمى بود كه آن روز نموديم ، و اين حكمى است كه امروز مى كنيم !
خلاصه اين مطلب اين است كه زنى فوت نمود و شوهر و مادرى بجاى گذاشت . و دو برادر مادرى و دو برادر پدرى و مادرى هم داشت . اين واقعه در عصر خليفه دوم بود.
اين قضيه را دو بار به حضور او بردند. در نوبت اول عمر حكم كرد كه حق شوهر، يعنى نصف تركه و حق مادر، يعنى يك ششم ، و حق برادران مادرى ، يك سوم ، براى هر كدام يك ششم را به آنها بدهند. و بدينگونه مال تمام شد، و حق برادران پدرى و مادرى را ساقط كرد!
در نوبت دوم ، خواست باز همينطور حكم كند، ولى يكى از دو برادر تنى گفتند، فرض كن پدر ما الاغ بوده است ، ما را در ارث مادرمان شريك گردان . عمر هم ثلث (يك سوم ) مجموع تركه را ميان هر چهار برادر على السويه تقسيم كرد.
مردى گفت : تو فلان موقع به اين دو، سهمى ندادى ؟!
عمر گفت : آن حكمى بود كه آن روز نموديم ، و اين حكمى است كه امروز مى كنيم !