مادرم فاطمه یکبار دگر بیمار است

[حامد]

http://omarsetiz.persiangig.com/image/hazratzahra/1391/20.JPG

[حامد]

مادرم فاطمه یکبار دگر بیمار است
او خودش گفت که از قاتل خود بیزار است
رد خونِ به روی پیرهنش ای عالم
یادگاری ز نوک میخ در و مسمار است
گریه دار است بگویم به شما ، لطمه زنان
مادر عالمیان بین در و دیوار است
لطمه زن، گریه بکن چون که دگر مادر ماهر شب
از درد کمر،تا به سحر، بیدار است
سینه ی فاطمه گردید دگر خرد و خمیر
دنده ی فاطمه با خاک زمین هموار است
صورت مادر و پهلو و دو تا دستانش
جلوه گاه اثر صحنه ی هر آزار است
بگذارید گریزم به رقیه باشد
تو ببین پای رقیه ز جفا بر خار است
دزد شامی شده مبهوت سر و معجرشان
زجر هم در زدن دخت حسین پاکار است

[J.MOGHADAM]

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه گردنت را میشکست آنجا اگر عباس بود

[asemane sokhan]

غم مخور ای بانوی پهلو شکسته مهدیت با کوثر دارو و درمان خواهد آمد (http://www.8pic.ir/)



(http://www.8pic.ir/)


http://www.8pic.ir/images/33821430961235826591.jpg
(http://www.8pic.ir/)

[asemane sokhan]

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود @@@@ خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه @@@@ گردنت را میشکست آنجا اگر عباس بود

[J.MOGHADAM]

میم مثل مادره یازهرا یازهرا
فدای اشک چشمتو فدای هستیو تاروپود