حامد
سه شنبه 31 مرداد 91, 02:35 بعد از ظهر
ارزش و اعتبارپيامبر اسلام هنگام رحلت دو امانت گرانبها براى جهانيان به وديعه نهاد كه عبارتند از قرآن و عترت طاهرين آن حضرت.
در ميان عترت و اهل بيت پيامبر نيز امير المؤمنين على عليهالسلام از مقامى ويژه برخوردار است.آيه قرآن او را نفس پيامبر صلىاللهعليهوآله معرفى نموده و فضائل او به حدى است كه كسى را توان شمارش آن نيست.
از جمله خصوصيات امير مؤمنان عليهالسلام كه هيچ دوست و دشمنى آن را انكار نكرده فصاحت و بلاغت و سخنورى آن حضرت است.
كلام امير المؤمنين عليهالسلام دو خصوصيت ويژه دارد:
اول: زيبايى و فصاحت و انسجام بىنظير آن كه آن را «فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق» قرار داده است.
دوم: تأثير و نفوذ شگفت انگيز آن به طورى كه نه تنها در آن زمان كه پس از 14 قرن هنوز هم هر شنوندهاى را تحت تأثير قرار مىدهد.
در ارزش كتاب شريف نهج البلاغه هم همين بس كه آن را «أخ القرآن» و برادر كتاب خداوند دانستهاند.اگر قرآن در چندين مورد به مبارزه فرا خوانده كه اگر مىتوانيد براى آن مثل و مانندى بياوريد حقا نهج البلاغه هم با تمام وجود خود چنين دعوتى به مبارزه و همتا آورى نموده است.
نهج البلاغه كتابى است كه بزرگترين فصحا و بليغترين گويندگان در طول تاريخ افتخار خويش را در محضر نهج البلاغه بودن دانستهاند.
اما نهج البلاغه كتابى نيست كه تنها از حيث لفظ اوج قلههاى فصاحت را فتح كرده باشد، بلكه محتوا و مضمون اين كتاب شريف نيز تالى و دنبالهرو قرآن است.
ز زبان مؤلف
سيد رضى عليه الرحمة نيز در مقدمه نهج البلاغه چنين فرموده: «امير المؤمنين عليهالسلام در موضوعات و ابواب گوناگون كلماتى دارد و هر گاه انسان در يك موضوع كلمات آن حضرت را مطالعه مىكند، هيچ شكى نمىكند كه اين سخنان از كسى است كه تمام عمر خويش را در همان رشته سپرى كرده است.وقتى در باب زهد داد سخن مىدهد گويى هيچ بهرهاى از غير زهد و عبادت ندارد، گويى تمام عمر خويش را در گوشه خانهاى يا در پاى كوهى گذرانده كه هيچكس را جز خودش ملاقات نكرده است.
هيچكس باور نمىكند اين كلام كسى است كه در جنگ آنچنان دلاورى مىكند و گردنهاى گردنكشان را مىزند و پهلوانان را به خاك مىافكند و خون آنان را بر زمين جارى مىكند و در عين حال او زاهدترين انسان و صالحترين افراد است.اين از خصلتها و فضائل عجيب آن بزرگوار است كه جمع بين اضداد كرده و صفات متضاد را يكجا جمع نموده است.»
اولين گردآورندگان
به جهت مقام و منزلت امام على عليهالسلام و جذابيت سخنان آن حضرت، اصحاب و ياران ايشان از همان دوران قرن اول هجرى خطبهها و سخنان حضرت را حفظ كرده و سينه به سينه نقل مىكردند.در اين بين عدهاى براى حفظ اين گنجينههاى گرانبها آنها را نوشته و به صورت كتب و جزواتى براى نسلهاى بعد به يادگار گذاشتند.
از جمله حدود يكصد و بيست كتاب قبل از نهج البلاغه تمام يا قسمتى از حجم خويش را به نقل كلمات گهربار آن حضرت اختصاص دادهاند.اولين كسى كه سخنان آن حضرت را در كتابى گردآورد صحابى ايشان، زيد بن وهب (متوفاى 96 هجرى) بود در كتابى با نام «خُطب أمير المؤمنين عليهالسلام».
پس از او بزرگانى همچون نصر بن مزاحم منقرى (متوفاى 202 هجرى)، إسماعيل بن مهران (متوفاى 200 هجرى)، واقدى (متوفاى 207 هجرى) و مسعدة بن صدقة را مىبينيم كه هر يك اثرى به يادگار نهادهاند.
سيد رضى كيست؟
مهمترين و معروفترين كتابى كه به عنوان مجموعه سخنان حضرت على عليهالسلام در اختيار ما است كتاب «نهج البلاغة» مىباشد.
اين كتاب توسط سيد رضى جمع آورى شده است.سيد رضى از بزرگترين علماى زمان خويش بود و علاوه بر رشتههاى مختلف علوم اسلامى يكى از بزرگترين ادباء و شعراى زمان خويش قلمداد مىشد.
او در سال 359 هجرى در شهر بغداد به دنيا آمد و در سال 406 هجرى در همان شهر بدرود حيات گفت و در جوار كاظمين عليهماالسلام مدفون گشت.
زمينهها
در اينجا زمينههاى پيدايش نهج البلاغه را در قرن چهارم هجرى بررسى مىكنيم:
با وجود توجه و اهتمام خاص شيعيان بر حفظ و ضبط سخنان امير المؤمنين عليهالسلام ماندگارترين اثر در اين زمينه در قرن چهارم هجرى شكل مىگيرد.در اين خصوص علل و عواملى به ذهن مىرسد كه به برخى اشاره مىكنيم:
- قرن چهارم قرن آغاز غيبت كبرى است و شيعيان كه با غيبت امام خويش مواجه شدند براى ايستادن روى پاى خويش و حفظ مذهب خود اقداماتى براى حفظ گنجينههاى گرانقدر و ميراثهاى عظيم ائمه عليهمالسلام انجام دادند.حركت شيعيان در اين عصر به قدرى چشمگير بود كه قرن چهارم به قرن تأليف و ترجمه و تدوين كتب اسلامى مشهور گشته است.در اين دوران حوزههاى علميه فراوانى در كشورهاى اسلامى تشكيل شد و علماى بزرگوار با تمام تلاش خود براى پرورش افراد مستعد و نشر علوم اهلبيت عليهمالسلام دست به كار شدند.
- قرن چهارم شاهد تشكيل اولين حكومت شيعى در جهان اسلام بود.«آل بويه» در سال 334 هجرى بغداد را فتح كردند و علماى شيعه در بغداد با تمام توان به فعاليت و نشر افكار تشيع پرداختند.
شيعيان نيز در سايه اين حكومتها از انزوا بيرون آمدند و توانستند آزادانه مناسك و افكار خويش را اعلام نمايند.
- قرن چهارم دوران شكوفايى شعر و ادب شيعى هم بود و سيد رضى از جمله چهرههاى آشنا و برجسته قرن چهارم هجرى است.
در اين قرن كتابخانهها رونق گرفت و تنها در كتابخانه سيد مرتضى در بغداد 80 هزار كتاب وجود داشت.كتابخانه دار الحكمة بغداد نيز 10 هزار نسخه خطى نفيس و هزاران جلد كتاب ديگر داشت.
آزادى شيعيان به حدى رسيد كه در تشييع جنازه شيخ مفيد (استاد سيد رضى) حدود 80 هزار نفر شركت كردند كه اين رقم در تاريخ آن روز بىسابقه بود.
با توجه به مطالب ياد شده زمينه كاملا مساعدى كه براى سيد رضى مهيّا شده بود تا دست به تأليف مهمترين و ماندگارترين اثر شيعه پس از قرآن بزند روشن شد.سيد رضى نيز با نهايت دقت و حوصله از منابع بسيار ارزشمندى كه در اختيار داشت كتاب «نهج البلاغه» را جمع آورى نمود.
انگيزه نگارش
سيد رضى در مقدمه نهج البلاغه انگيزه خود را در جمع آورى اين كتاب شريف چنين بيان مىدارد:
«من در سنين جوانى شروع به تأليف كتابى در خصائص ائمه عليهمالسلام نمودم كه اخبار و كلمات آن بزرگواران را به صورت گلچين شده جمع آورى نمايم.زمانيكه خصائص مربوط به امير المؤمنين عليهالسلام را به اتمام رساندم مشكلاتى پيش آمد كه نتوانستم كتاب را كامل نمايم.در پايان فصول اين كتاب فصلى در كلمات قصار آن حضرت آمده بود، لكن خطبهها و نامههاى مفصل ايشان را ذكر نكرده بودم.
چون عدهاى از دوستان اين فصل از كتاب را ديدند برايشان بسيار جالب بود، لذا از من درخواست كردند كتابى مستقل پيرامون كلمات گرانبهاى امير مؤمنان عليهالسلام در موضوعات گوناگون تأليف نمايم.من هم كه ديدم چنين گردآورى تاكنون انجام نشده، دست به كار تأليف اين كتاب عظيم شدم...و نام آن را نهج البلاغة نهادم.»
چرا نهج البلاغه؟
اينكه چرا سيد رضى نام كتاب خويش را نهج البلاغه (راه بلاغت و فصاحت) گذاشته است از مقدمه كتاب بخوبى روشن مىشود.
سيد رضى، كه خود اديب و شاعرى توانا است، چون اعجاز امير المؤمنين عليهالسلام را در زمينه بلاغت و فصاحت ديد با جمع آورى اين كتاب عظمت امير المؤمنين عليهالسلام را در اين فضيلت، علاوه بر فضيلتهاى فراوان ديگر، به اثبات رساند.
او با اين كتاب اثبات كرد كه، تنها پرچمدار و يكه تاز ميدانهاى سياست و جنگ و زهد و عبادت و اولين مسلمان و بالاترين مسلمان، در زمينه ادب و سخنورى نيز به بالاترين درجات آن رسيده و در مقامى است كه هيچ انسان ديگرى به آن حد از اعجاز نرسيده است.(البته در اين بين حساب پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله كه على عليهالسلام نفس اوست، از ديگران جداست.)
پس چون سيد رضى هدفش اثبات اين زمينه از فضائل امير المؤمنين عليهالسلام بود نام كتاب خويش را «نهج البلاغة» نهاد.
بخاطر رعايت اين جنبه است كه سيد رضى هيچ گونه ترتيب موضوعى براى نهج البلاغه قرار نداده است.همچنين در ذكر خطبهها و نامهها در بسيارى موارد تقطيع نموده و تنها مقدارى از خطبهها را كه بيشتر توجه او را به خود جلب كرده، آورده است.
روش سيد رضى
سيد رضى در جمع آورى سخنان على عليهالسلام روشى مخصوص به خود داشته است و آن اينكه:
سيد رضى بناى نوشتن و جمع آورى مجموع سخنان على عليهالسلام را نداشته، به همين جهت، از بين منابع فراوانى كه داشته قسمتهايى را گلچين نموده است.
او خود نيز در مقدمه كتاب به اين نكته اشاره كرده كه آنچه مىآورد مختار و انتخاب شدههايى از كلمات و نامههاى آن حضرت است.
سخنان حضرت
برخى چنين پنداشتهاند كه سخنان امير مؤمنان على عليهالسلام تنها حجمى معادل نهج البلاغه دارد يا خطبهها و نامههاى آن حضرت را منحصر در همان تعداد نمودهاند در حالى كه چنين نيست.مسعودى كه حدود يكصد سال قبل از سيد رضى مىزيسته، در «مروج الذهب» مىگويد: هم اكنون چهار صد و هشتاد و اندى خطبه از على عليهالسلام در دست مردم است.
آمُدى در «غرر الحكم» پانزده هزار كلمه قصار از امير المؤمنين عليهالسلام نقل كرده است در حالى كه كلمات قصار نهج البلاغه 480 كلمه است.
كتب فراوان ديگرى نيز پيرامون كلمات آن حضرت تحرير شده مانند تحف العقول، روضة الواعظين و...كه بيش از يكصد و اندى كتاب قبل از نهج البلاغه خطبههاى امير المؤمنين عليهالسلام را جمع كردهاند.
در ميان عترت و اهل بيت پيامبر نيز امير المؤمنين على عليهالسلام از مقامى ويژه برخوردار است.آيه قرآن او را نفس پيامبر صلىاللهعليهوآله معرفى نموده و فضائل او به حدى است كه كسى را توان شمارش آن نيست.
از جمله خصوصيات امير مؤمنان عليهالسلام كه هيچ دوست و دشمنى آن را انكار نكرده فصاحت و بلاغت و سخنورى آن حضرت است.
كلام امير المؤمنين عليهالسلام دو خصوصيت ويژه دارد:
اول: زيبايى و فصاحت و انسجام بىنظير آن كه آن را «فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق» قرار داده است.
دوم: تأثير و نفوذ شگفت انگيز آن به طورى كه نه تنها در آن زمان كه پس از 14 قرن هنوز هم هر شنوندهاى را تحت تأثير قرار مىدهد.
در ارزش كتاب شريف نهج البلاغه هم همين بس كه آن را «أخ القرآن» و برادر كتاب خداوند دانستهاند.اگر قرآن در چندين مورد به مبارزه فرا خوانده كه اگر مىتوانيد براى آن مثل و مانندى بياوريد حقا نهج البلاغه هم با تمام وجود خود چنين دعوتى به مبارزه و همتا آورى نموده است.
نهج البلاغه كتابى است كه بزرگترين فصحا و بليغترين گويندگان در طول تاريخ افتخار خويش را در محضر نهج البلاغه بودن دانستهاند.
اما نهج البلاغه كتابى نيست كه تنها از حيث لفظ اوج قلههاى فصاحت را فتح كرده باشد، بلكه محتوا و مضمون اين كتاب شريف نيز تالى و دنبالهرو قرآن است.
ز زبان مؤلف
سيد رضى عليه الرحمة نيز در مقدمه نهج البلاغه چنين فرموده: «امير المؤمنين عليهالسلام در موضوعات و ابواب گوناگون كلماتى دارد و هر گاه انسان در يك موضوع كلمات آن حضرت را مطالعه مىكند، هيچ شكى نمىكند كه اين سخنان از كسى است كه تمام عمر خويش را در همان رشته سپرى كرده است.وقتى در باب زهد داد سخن مىدهد گويى هيچ بهرهاى از غير زهد و عبادت ندارد، گويى تمام عمر خويش را در گوشه خانهاى يا در پاى كوهى گذرانده كه هيچكس را جز خودش ملاقات نكرده است.
هيچكس باور نمىكند اين كلام كسى است كه در جنگ آنچنان دلاورى مىكند و گردنهاى گردنكشان را مىزند و پهلوانان را به خاك مىافكند و خون آنان را بر زمين جارى مىكند و در عين حال او زاهدترين انسان و صالحترين افراد است.اين از خصلتها و فضائل عجيب آن بزرگوار است كه جمع بين اضداد كرده و صفات متضاد را يكجا جمع نموده است.»
اولين گردآورندگان
به جهت مقام و منزلت امام على عليهالسلام و جذابيت سخنان آن حضرت، اصحاب و ياران ايشان از همان دوران قرن اول هجرى خطبهها و سخنان حضرت را حفظ كرده و سينه به سينه نقل مىكردند.در اين بين عدهاى براى حفظ اين گنجينههاى گرانبها آنها را نوشته و به صورت كتب و جزواتى براى نسلهاى بعد به يادگار گذاشتند.
از جمله حدود يكصد و بيست كتاب قبل از نهج البلاغه تمام يا قسمتى از حجم خويش را به نقل كلمات گهربار آن حضرت اختصاص دادهاند.اولين كسى كه سخنان آن حضرت را در كتابى گردآورد صحابى ايشان، زيد بن وهب (متوفاى 96 هجرى) بود در كتابى با نام «خُطب أمير المؤمنين عليهالسلام».
پس از او بزرگانى همچون نصر بن مزاحم منقرى (متوفاى 202 هجرى)، إسماعيل بن مهران (متوفاى 200 هجرى)، واقدى (متوفاى 207 هجرى) و مسعدة بن صدقة را مىبينيم كه هر يك اثرى به يادگار نهادهاند.
سيد رضى كيست؟
مهمترين و معروفترين كتابى كه به عنوان مجموعه سخنان حضرت على عليهالسلام در اختيار ما است كتاب «نهج البلاغة» مىباشد.
اين كتاب توسط سيد رضى جمع آورى شده است.سيد رضى از بزرگترين علماى زمان خويش بود و علاوه بر رشتههاى مختلف علوم اسلامى يكى از بزرگترين ادباء و شعراى زمان خويش قلمداد مىشد.
او در سال 359 هجرى در شهر بغداد به دنيا آمد و در سال 406 هجرى در همان شهر بدرود حيات گفت و در جوار كاظمين عليهماالسلام مدفون گشت.
زمينهها
در اينجا زمينههاى پيدايش نهج البلاغه را در قرن چهارم هجرى بررسى مىكنيم:
با وجود توجه و اهتمام خاص شيعيان بر حفظ و ضبط سخنان امير المؤمنين عليهالسلام ماندگارترين اثر در اين زمينه در قرن چهارم هجرى شكل مىگيرد.در اين خصوص علل و عواملى به ذهن مىرسد كه به برخى اشاره مىكنيم:
- قرن چهارم قرن آغاز غيبت كبرى است و شيعيان كه با غيبت امام خويش مواجه شدند براى ايستادن روى پاى خويش و حفظ مذهب خود اقداماتى براى حفظ گنجينههاى گرانقدر و ميراثهاى عظيم ائمه عليهمالسلام انجام دادند.حركت شيعيان در اين عصر به قدرى چشمگير بود كه قرن چهارم به قرن تأليف و ترجمه و تدوين كتب اسلامى مشهور گشته است.در اين دوران حوزههاى علميه فراوانى در كشورهاى اسلامى تشكيل شد و علماى بزرگوار با تمام تلاش خود براى پرورش افراد مستعد و نشر علوم اهلبيت عليهمالسلام دست به كار شدند.
- قرن چهارم شاهد تشكيل اولين حكومت شيعى در جهان اسلام بود.«آل بويه» در سال 334 هجرى بغداد را فتح كردند و علماى شيعه در بغداد با تمام توان به فعاليت و نشر افكار تشيع پرداختند.
شيعيان نيز در سايه اين حكومتها از انزوا بيرون آمدند و توانستند آزادانه مناسك و افكار خويش را اعلام نمايند.
- قرن چهارم دوران شكوفايى شعر و ادب شيعى هم بود و سيد رضى از جمله چهرههاى آشنا و برجسته قرن چهارم هجرى است.
در اين قرن كتابخانهها رونق گرفت و تنها در كتابخانه سيد مرتضى در بغداد 80 هزار كتاب وجود داشت.كتابخانه دار الحكمة بغداد نيز 10 هزار نسخه خطى نفيس و هزاران جلد كتاب ديگر داشت.
آزادى شيعيان به حدى رسيد كه در تشييع جنازه شيخ مفيد (استاد سيد رضى) حدود 80 هزار نفر شركت كردند كه اين رقم در تاريخ آن روز بىسابقه بود.
با توجه به مطالب ياد شده زمينه كاملا مساعدى كه براى سيد رضى مهيّا شده بود تا دست به تأليف مهمترين و ماندگارترين اثر شيعه پس از قرآن بزند روشن شد.سيد رضى نيز با نهايت دقت و حوصله از منابع بسيار ارزشمندى كه در اختيار داشت كتاب «نهج البلاغه» را جمع آورى نمود.
انگيزه نگارش
سيد رضى در مقدمه نهج البلاغه انگيزه خود را در جمع آورى اين كتاب شريف چنين بيان مىدارد:
«من در سنين جوانى شروع به تأليف كتابى در خصائص ائمه عليهمالسلام نمودم كه اخبار و كلمات آن بزرگواران را به صورت گلچين شده جمع آورى نمايم.زمانيكه خصائص مربوط به امير المؤمنين عليهالسلام را به اتمام رساندم مشكلاتى پيش آمد كه نتوانستم كتاب را كامل نمايم.در پايان فصول اين كتاب فصلى در كلمات قصار آن حضرت آمده بود، لكن خطبهها و نامههاى مفصل ايشان را ذكر نكرده بودم.
چون عدهاى از دوستان اين فصل از كتاب را ديدند برايشان بسيار جالب بود، لذا از من درخواست كردند كتابى مستقل پيرامون كلمات گرانبهاى امير مؤمنان عليهالسلام در موضوعات گوناگون تأليف نمايم.من هم كه ديدم چنين گردآورى تاكنون انجام نشده، دست به كار تأليف اين كتاب عظيم شدم...و نام آن را نهج البلاغة نهادم.»
چرا نهج البلاغه؟
اينكه چرا سيد رضى نام كتاب خويش را نهج البلاغه (راه بلاغت و فصاحت) گذاشته است از مقدمه كتاب بخوبى روشن مىشود.
سيد رضى، كه خود اديب و شاعرى توانا است، چون اعجاز امير المؤمنين عليهالسلام را در زمينه بلاغت و فصاحت ديد با جمع آورى اين كتاب عظمت امير المؤمنين عليهالسلام را در اين فضيلت، علاوه بر فضيلتهاى فراوان ديگر، به اثبات رساند.
او با اين كتاب اثبات كرد كه، تنها پرچمدار و يكه تاز ميدانهاى سياست و جنگ و زهد و عبادت و اولين مسلمان و بالاترين مسلمان، در زمينه ادب و سخنورى نيز به بالاترين درجات آن رسيده و در مقامى است كه هيچ انسان ديگرى به آن حد از اعجاز نرسيده است.(البته در اين بين حساب پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله كه على عليهالسلام نفس اوست، از ديگران جداست.)
پس چون سيد رضى هدفش اثبات اين زمينه از فضائل امير المؤمنين عليهالسلام بود نام كتاب خويش را «نهج البلاغة» نهاد.
بخاطر رعايت اين جنبه است كه سيد رضى هيچ گونه ترتيب موضوعى براى نهج البلاغه قرار نداده است.همچنين در ذكر خطبهها و نامهها در بسيارى موارد تقطيع نموده و تنها مقدارى از خطبهها را كه بيشتر توجه او را به خود جلب كرده، آورده است.
روش سيد رضى
سيد رضى در جمع آورى سخنان على عليهالسلام روشى مخصوص به خود داشته است و آن اينكه:
سيد رضى بناى نوشتن و جمع آورى مجموع سخنان على عليهالسلام را نداشته، به همين جهت، از بين منابع فراوانى كه داشته قسمتهايى را گلچين نموده است.
او خود نيز در مقدمه كتاب به اين نكته اشاره كرده كه آنچه مىآورد مختار و انتخاب شدههايى از كلمات و نامههاى آن حضرت است.
سخنان حضرت
برخى چنين پنداشتهاند كه سخنان امير مؤمنان على عليهالسلام تنها حجمى معادل نهج البلاغه دارد يا خطبهها و نامههاى آن حضرت را منحصر در همان تعداد نمودهاند در حالى كه چنين نيست.مسعودى كه حدود يكصد سال قبل از سيد رضى مىزيسته، در «مروج الذهب» مىگويد: هم اكنون چهار صد و هشتاد و اندى خطبه از على عليهالسلام در دست مردم است.
آمُدى در «غرر الحكم» پانزده هزار كلمه قصار از امير المؤمنين عليهالسلام نقل كرده است در حالى كه كلمات قصار نهج البلاغه 480 كلمه است.
كتب فراوان ديگرى نيز پيرامون كلمات آن حضرت تحرير شده مانند تحف العقول، روضة الواعظين و...كه بيش از يكصد و اندى كتاب قبل از نهج البلاغه خطبههاى امير المؤمنين عليهالسلام را جمع كردهاند.