حامد
شنبه 28 مرداد 91, 05:39 بعد از ظهر
آیا کسی باور می کند که مدعیان عرفان عزاداری بر سید الشهدائ را به باد استهزائ بگیرند ؟؟؟
اری دزدانی که به بزرگان عرفان جا زده شده اند را مسخره کردن عزاداران امام حسین علیه السلام را به عنوان عرفان به خورد ما می دهند
: امام زمان شیعیان ارواحنا فداه، نه تنها در روز عاشورا، بلکه هر صبح و شام بر حادثه جانگداز شهادت نیای مظلومش سید و سالار شهیدان، اشک خون مىبارد، ولی ملای رومی حاضر در محضر "شمس تبریزى"، به همنوایی با امویان عاشورا را به جشن و سرور و عیش و عشرت و شادی و رقص و پاىکوبی مىنشیند، نه به ماتم و اشک و اندوه!! "شمس تبریزى" مىگوید:
"شمس خجندى" بر خاندان پیامبر مىگریست، ما بر وی مىگریستیم، یکی به خدا پیوست، بر وی مىگرید...![1]
اینجاست که باید به این پیر مغرور گمراه که گریه بر سید مظلومان را به باد استهزاء مىگیرد گفت:
پس تو باید - العیاذ بالله - بر حال عرش و کرسی و لوح و قلم و زمین و آسمان که همه بر حسین گریستند، بلکه باید بر حال پیامبر و امیرالمؤمنین صلوات للّه علیهما و آلهما و... هم گریه کنی که حتی قبل از واقعه جگرگذار عاشورا بر حسینشان گریستند، و زمین و زمان را به سوختن و گداختن فرمان راندند، و کون و مکان را در سوگ آن جانِ جانان به اندوه و ماتم ابدی نشاندند!
و نیز باید از کسانی که مىکوشند بدیهیات را انکار کرده، و باقىماندگان نواصب و خوارج و دشمنان آل اللّه را، شیعیانِ اهل تقیه و مدارا معرفی کنند، پرسید که: آیا در همان شرایطی که "شمس خجندى" بىپروا از استهزای دشمنان اهلبیت نبوت، بر شهید مظلوم کربلا گریه مىکرد، تقیه این جاهلان اقتضا مىکرد که بر اساس خیالات خود به اجتهاد در مقابل نصوص بی حد و حصر برخیزند، و سوگواری بر امام شهیدان را مسخره کنند؟! یا اینکه خود را از سیده کائنات زهرای اطهر علیها السلام ، برتر دانسته، او را "زاهده بىمعرفت" بدانند و خود را "عارف واصل"؟! آیا کدامین سنی مذهبی جرئت چنین جسارتی به ساحت قدس و طهارت والا ولیة اللّه عظمای خداوند، فاطمه صدیقه علیها السلام را دارد، تا اینکه جسارت او عذر این معاندان باشد؟!
"مولوى" نیز، سوگواری شیعیان بر امام مظلوم خویش را به باد استهزا گرفته، مىگوید:
روز عاشورا همه اهل حلب باب انطاکیه اندر تا به شب
گرد آید مرد و زن جمعی عظیم ماتم آن خاندان دارد مقیم
ناله و نوحه کنند اندر بکا شیعه عاشورا برای کربلا
بشمرند آن ظلمها و امتحان کز یزید و شمر دید آن خاندان
نعرههاشان مىرود در ویل و وشت پر همی گردد همه صحرا و دشت
خفته بودستید تا اکنون شما که کنون جامه دریدیت از عزا
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست جامه چه دْرانیم و چون خاییم دست
چون که ایشان خسرو دین بودهاند وقت شادی شد چو بشکستند بند
به نقل از :
http://rayatolmahdi.persianblog.ir/post/2/
اری دزدانی که به بزرگان عرفان جا زده شده اند را مسخره کردن عزاداران امام حسین علیه السلام را به عنوان عرفان به خورد ما می دهند
: امام زمان شیعیان ارواحنا فداه، نه تنها در روز عاشورا، بلکه هر صبح و شام بر حادثه جانگداز شهادت نیای مظلومش سید و سالار شهیدان، اشک خون مىبارد، ولی ملای رومی حاضر در محضر "شمس تبریزى"، به همنوایی با امویان عاشورا را به جشن و سرور و عیش و عشرت و شادی و رقص و پاىکوبی مىنشیند، نه به ماتم و اشک و اندوه!! "شمس تبریزى" مىگوید:
"شمس خجندى" بر خاندان پیامبر مىگریست، ما بر وی مىگریستیم، یکی به خدا پیوست، بر وی مىگرید...![1]
اینجاست که باید به این پیر مغرور گمراه که گریه بر سید مظلومان را به باد استهزاء مىگیرد گفت:
پس تو باید - العیاذ بالله - بر حال عرش و کرسی و لوح و قلم و زمین و آسمان که همه بر حسین گریستند، بلکه باید بر حال پیامبر و امیرالمؤمنین صلوات للّه علیهما و آلهما و... هم گریه کنی که حتی قبل از واقعه جگرگذار عاشورا بر حسینشان گریستند، و زمین و زمان را به سوختن و گداختن فرمان راندند، و کون و مکان را در سوگ آن جانِ جانان به اندوه و ماتم ابدی نشاندند!
و نیز باید از کسانی که مىکوشند بدیهیات را انکار کرده، و باقىماندگان نواصب و خوارج و دشمنان آل اللّه را، شیعیانِ اهل تقیه و مدارا معرفی کنند، پرسید که: آیا در همان شرایطی که "شمس خجندى" بىپروا از استهزای دشمنان اهلبیت نبوت، بر شهید مظلوم کربلا گریه مىکرد، تقیه این جاهلان اقتضا مىکرد که بر اساس خیالات خود به اجتهاد در مقابل نصوص بی حد و حصر برخیزند، و سوگواری بر امام شهیدان را مسخره کنند؟! یا اینکه خود را از سیده کائنات زهرای اطهر علیها السلام ، برتر دانسته، او را "زاهده بىمعرفت" بدانند و خود را "عارف واصل"؟! آیا کدامین سنی مذهبی جرئت چنین جسارتی به ساحت قدس و طهارت والا ولیة اللّه عظمای خداوند، فاطمه صدیقه علیها السلام را دارد، تا اینکه جسارت او عذر این معاندان باشد؟!
"مولوى" نیز، سوگواری شیعیان بر امام مظلوم خویش را به باد استهزا گرفته، مىگوید:
روز عاشورا همه اهل حلب باب انطاکیه اندر تا به شب
گرد آید مرد و زن جمعی عظیم ماتم آن خاندان دارد مقیم
ناله و نوحه کنند اندر بکا شیعه عاشورا برای کربلا
بشمرند آن ظلمها و امتحان کز یزید و شمر دید آن خاندان
نعرههاشان مىرود در ویل و وشت پر همی گردد همه صحرا و دشت
خفته بودستید تا اکنون شما که کنون جامه دریدیت از عزا
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست جامه چه دْرانیم و چون خاییم دست
چون که ایشان خسرو دین بودهاند وقت شادی شد چو بشکستند بند
به نقل از :
http://rayatolmahdi.persianblog.ir/post/2/