حامد
یکشنبه 28 اسفند 90, 09:28 بعد از ظهر
نام كامل كتاب
«بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار عليهمالسلام»
مولف :
كتاب حاضر توسط علامه مجلسى، مولى محمد باقر بن محمد تقى تأليف شده است (1037 - 1110 هجرى).
ارزش و اعتبار
اين كتاب از عمدهترين و گستردهترين جوامع حديثى شيعه است كه روايات كتب حديث را با تبويب و نظم نسبتا كاملى جمع نموده است.
علامه مجلسى در تفسير و شرح روايات از منابع مختلف لغت، فقه، تفسير، كلام، تاريخ، اخلاق و...استفاده كرده است.
علامه براى جمع آورى مطالب اين كتاب به جهت امكانات فراوانى كه در اختيار داشته، بهترين و معتبرترين نسخههاى موجود از هر كتاب را به دست آورده است.
مجلسى در نقل مطالب بسيار دقيق عمل كرده و تقطيع در اين كتاب جايگاهى ندارد.همچنين امانت در نقل و شيوه نقل مطالب دقيقا رعايت شده است.در مجموع بحار الأنوار كتابخانهاى جامع از كتب و تأليفات معتبر شيعى است كه مطالب آن با نظم منطقى در كنار هم چيده شده است.
در اين كتاب مكررات نيز حذف شده و تنها آدرس موارد مشابه ذكر گرديده است.
موضوع
دائرة المعارف بزرگ حديث، شامل كليه مباحث اسلامى از تفسير قرآن و تاريخ گرفته تا فقه و كلام و...
انگيزه نگارش
مرحوم مجلسى پس از آموختن كتب روايى مشهور به دنبال كتب و مراجع دور افتاده رفت.اين اصول بخاطر بىاعتنايى به آنها و توجه زياد بزرگان به كتب مشهور از قبيل كتب اربعه و...مهجور مانده بودند و سالها كسى سراغ آنها را نمىگرفت.
علامه كه اوضاع را چنين ديد عدهاى را براى يافتن اين كتب به شهرها و كشورهاى مختلف اسلامى گسيل داشت و با همت و پشتكار او مقدار زيادى از اين كتب پيدا شد.
علامه مجلسى پس از مطالعه اين منابع مهم و پى بردن به ارزش آنها نهايت سعى خويش را براى نسخه بردارى و تكثير اين كتب نمود.به همين جهت است كه هم اكنون نسخههاى خطى فراوانى از كتب مختلف اسلامى از قرن 11 و 12 هجرى در دست است.
علامه شاگردان خود را نيز تشويق مىكرد به طورى كه مثلا از سيد نعمت اللّه جزائرى كه از شاگردان مبرّز علامه مجلسى است دهها كتاب موجود است كه به خط خويش آنها را استنساخ نموده است.
علامه مشكل مهمى در اين كتب يافت و آن تنوع فراوان عناوين كتابها و تنوع موضوعات بود به طورى كه گاهى يافتن مطلب و موضوع دلخواه در آنها كارى بسيار مشكل و خسته كننده مىشد.
از سويى بيم آن مىرفت كه پس از چند سال يا چند دهه دوباره گرد غربت بر اين كتب بنشيند و زحمات علامه و معاصرانش عقيم بماند و احتمالا تمام نسخههاى اين كتب نابود گردد.
بخاطر اين مسائل بود كه علامه مجلسى كمر همت بست تا «بحار الأنوار» را تأليف نمايد و اين ميراث و گنجينه عظيم را براى هميشه جاودان سازد.
از طرفى علامه همه چيز را در روايات و سنت نبوى و علوى مىديد، لذا با آنكه در علوم مختلف قدم برداشت و راههاى گوناگون علمى را سپرى نمود دوباره به سراغ اهل بيت عليهمالسلام و سخنان آنان آمد.او خود در مقدمه بحار چنين مىگويد:
«من در آغاز جوانى بر دانش آموزى در انواع علوم حريص بودم و مدتى از عمر خويش را در استفاده از اين دانشها سپرى كردم، ولى پس از انديشه در ثمرات اين علوم و تأمل در علم سودمند براى آخرت دريافتم كه زلال علم تنها از سرچشمه وحى و روايات اهل بيت عليهمالسلام بدست مىآيد...»
بدين سان علامه كه علوم عقلى و نقلى گوناگون عصر خويش را خوانده و در هريك از آنها استادى توانمند بود وجهه نظر خويش را معطوف به كلمات گهربار معصومين عليهمالسلام نمود و تمام تلاش خود را در حفظ و تعليم و تعلم آنها صرف كرد.
علامه با اين اقدام بىنظير دهها هزار روايت ارزشمند را از خطر نابودى نجات داد.
شيوه بيان مطالبكتاب بحار الأنوار به كتابهاى متعدد تقسيم شده كه هر موضوع كلى يك كتاب است.هر كتاب نيز داراى ابواب كلى است و زير مجموعه هر باب كلى بابهاى جزئى قرار دارد.برخى ابواب جزئى نيز داراى فصلهايى است كه زير مجموعه آنها هستند.شيوه چينش مطالب در بحار بسيار متأثر از كتاب كافى است، البته تفاوتهايى هم در اين بين ديده مىشود.
از جمله علامه برخى ابواب و كتب را براى اولين بار مطرح كرده مانند «كتاب السماء و العالم» و تاريخ انبياء و ائمه عليهمالسلام.
در هر موضوع نيز ابتدا آيات قرآن مرتبط با آن موضوع آمده است.در صورت لزوم، توضيح و تفسيرى هم براى آيات بيان شده كه بيشتر استفاده علامه از تفسير «مجمع البيان» طبرسى و «مفاتيح الغيب» فخر رازى است.
پس از آن روايات هر باب به تفصيل آمده است.روايات با ذكر سند كامل و مأخذ نقل ذكر شده است.
روايات تكرارى از يك يا چند منبع آدرس داده شده و اختلافات در سندها يا متن روايات مشابه در كتب گوناگون تذكر داده شده است.
در بسيارى موارد علامه مجلسى با عنوانى مانند «بيان» توضيحات و شرحهايى بر روايات زده كه بسيار از حيث مطالب و موضوعات متنوع است، به طورى كه جمعآورى اين شرحها و بيانها خود چند جلد كتاب ارزشمند مىشود.
تاريخ تأليف
ابتداى نوشتن بحار در سال 1070 هجرى بود و تا سال 1103 هجرى ادامه يافت.
البته مجلدات بحار به ترتيب تأليف نگشت بلكه كاملا متفرق آماده شدند مثلا در سال 1077 هجرى جلد دوم بحار تمام شد و پس از آن جلد پنجم و سپس يازدهم آماده گشت.
جلد دهم در سال 1079 هجرى به اتمام رسيد و پس از آن جلد نهم كامل شده و جلد سوم نيز در سال 1080 به اتمام رسيد.
آخرين مجلد بحار نيز جلد چهاردهم آن بود كه در سال 1103 هجرى كامل گشت.(اين ارقام مجلدات بر اساس ترتيب 25 جلدى علامه است.)
تعداد مجلدات
بحار الأنوار توسط مؤلف در 25 جلد تنظيم شد.البته به جهت طولانى شدن جلد 15 اين جلد به 2 مجلد تقسيم شد و رقم مجلدات بحار به 26 رسيد.
دار الكتب الاسلاميه همين 26 جلد را در 110 جلد چاپ نموده كه جلد 54 - 56 آن فهرستها و آدرسهاى كتاب مىباشد.
متأسفانه علامه مجلسى فرصت پاكنويس قسمت دوم جلد 15 تا پايان كتاب را نيافته است.(بجز جلد 18 و 22).
اين مجلدات توسط ميرزا عبد الله افندى، صاحب رياض العلماء كه از شاگردان علامه بوده پاكنويس شده است.به همين خاطر شيوه نگارش اين مجلدات با بقيه كتاب بسيار متفاوت است و برخى عناوين بابها خالى است و روايتى در آنها ديده نمىشود.توضيحات و بيانهاى علامه نيز در اين قسمت از كتاب كاهش چشمگيرى دارد.
منابع بحار الأنوار
پيرامون منابع نقل علامه در بحار، توضيحاتى در مقدمه كتاب آمده است.ايشان در فصل اول از مقدمه نام 375 كتاب را به عنوان مصادر بحار آورده و به آثارى ديگر با كلماتى چون «و غيره» و «و ساير آثاره» اشاره نموده است.
اين منابع از حيث تنوع موضوعات بسيار گستردهاند و شامل كتب حديث، فقه، اصول، تفسير، رجال، انساب، تاريخ، كلام، فلسفه و لغت مىشوند.
به خاطر اشتهار كتب اربعه علامه از آنها مطالب فراوانى نقل نكرده است.(بجز كافى كه بيش از 3500 مورد به آن استناد شده، و الا مثلا از من لا يحضره الفقيه كمتر از يكصد مورد نقل دارد.)
در بين منابع، بجز كتاب «شهاب الأخبار» بقيه كتب كاملا شيعى است.(علامه قاضى نعمان بن محمد صاحب دعائم الإسلام را هم شيعه مىداند.)
بيشترين ذكر علامه مجلسى از كتب اهل سنت بجهت تأييد يا توضيح روايات است يا براى رد روايات عامه.
ميزان استفاده علامه مجلسى از منابع مختلف يكسان نيست.ايشان براى حدود 80 منبع از مصادر بحار اسم رمز مشخص كرده كه اين كتب در حقيقت منابع اصلى بحار هستند.
بعضى كتب مانند طب الرضا عليهالسلام، توحيد مفضل، مسائل على بن جعفر عليهالسلام، فهرست شيخ منتجب الدين و كتاب أهليلجه به طور كامل در متن بحار آمدهاند.
علامه بجز اين منابع از ديگر كتب بسيار كم استفاده كرده و در بيشتر موارد، آن كتب را در توضيح و شرح روايات استفاده نموده است.
علامه از برخى منابع ذكر شده در ابتداى كتاب اصلا استفاده نكرد
ه مانند كتابهاى «جمل العلم و العمل» و «المقنع» سيد مرتضى و «منتقى الجمان» و بسيارى از آثار ابن طاووس (شايد علامه قصد استفاده از آنها را داشته اما به جهت مشكلات و موانع اتمام بحار و اتمام شرح بر مجلدات آن، موفق به اين كار نشده است.)
اعتبار منابع
علامه مجلسى با دقت و وسواس بسيار به اعتبار و عدم اعتبار منابع خويش مىنگريست.او در فصل دوم از مقدمه بحار بحثى مفصل در اعتبار منابع و نسخههاى كتب آورده است.از جمله اينكه:
بسيارى از اين كتب انتسابشان به مؤلفين بسيار مشهور است به طورى كه علامه نيازى به بحث پيرامون اعتبار آنها نديده است.برخى كتب چون احتجاج و غرر الحكم كه اسناد روايات را حذف كردهاند چون رواياتشان مطابق ديگر كتب بوده معتبر دانسته شدهاند.
از كتبى مانند عوالي اللآلي و تنبيه الخواطر كه روايات شيعه و سنى را مخلوط كردهاند بسيار كم استفاده شده.
روايات برخى كتب همچون كتاب قاضى نور الله شوشترى چون در منابع مشهورتر عينا آمده از آن منابع نقل شده است.
از كتابهاى مصباح الشريعه و ديوان امام على عليهالسلام بسيار كم نقل شده، چرا كه سند ندارند و شباهت آنها به كلام معصوم عليهالسلام كم است.
علامه صحيحترين و معتبرترين نسخهها را در حد امكان به دست آورده، بنابر اين شهادت به صحت و اعتبار مصادر مورد استفادهاش در بحار داده است.
شرح و مستدرك كتاب
آنچنان كه از سخنان علامه روشن مىشود ايشان در ضمن تأليف بحار تصميم به نوشتن شرحى بديع و جامع بر بحار داشته است.همچنين قسمت «بيان» علامه در 13 مجلد از بحار بسيار كم است و روشن است كه علامه فرصت نوشتن آنها را پيدا نكرده است.
مجلسى رواياتى نيز در دست داشته كه در بحار نياورده و بنا داشته آنها را همراه با روايات جديدى كه بدست مىآورد در كتابى مستقل بعنوان «مستدرك البحار» جمع نمايد كه متأسفانه اجل به او مهلت نداد.
مهمترين اثر
مهمترين و معروفترين اثرى كه پيرامون بحار الأنوار تا كنون تأليف شده كتاب ارزشمند «سفينة البحار» است كه توسط محدث كبير حاج شيخ عباس قمى (متوفاى 1359 هجرى) تدوين شده است.
ديگر فعاليتها
پيرامون اين اثر ارزشمند اقدامات فراوان ديگرى صورت گرفته كه شامل ترجمههاى فراوان، تلخيصهاى متنوع، معجمهاى گوناگون و به شكلهاى مختلف و مستدركاتى هستند كه بجهت اختصار از ذكر نام آنها خوددارى مىكنيم.
«بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار عليهمالسلام»
مولف :
كتاب حاضر توسط علامه مجلسى، مولى محمد باقر بن محمد تقى تأليف شده است (1037 - 1110 هجرى).
ارزش و اعتبار
اين كتاب از عمدهترين و گستردهترين جوامع حديثى شيعه است كه روايات كتب حديث را با تبويب و نظم نسبتا كاملى جمع نموده است.
علامه مجلسى در تفسير و شرح روايات از منابع مختلف لغت، فقه، تفسير، كلام، تاريخ، اخلاق و...استفاده كرده است.
علامه براى جمع آورى مطالب اين كتاب به جهت امكانات فراوانى كه در اختيار داشته، بهترين و معتبرترين نسخههاى موجود از هر كتاب را به دست آورده است.
مجلسى در نقل مطالب بسيار دقيق عمل كرده و تقطيع در اين كتاب جايگاهى ندارد.همچنين امانت در نقل و شيوه نقل مطالب دقيقا رعايت شده است.در مجموع بحار الأنوار كتابخانهاى جامع از كتب و تأليفات معتبر شيعى است كه مطالب آن با نظم منطقى در كنار هم چيده شده است.
در اين كتاب مكررات نيز حذف شده و تنها آدرس موارد مشابه ذكر گرديده است.
موضوع
دائرة المعارف بزرگ حديث، شامل كليه مباحث اسلامى از تفسير قرآن و تاريخ گرفته تا فقه و كلام و...
انگيزه نگارش
مرحوم مجلسى پس از آموختن كتب روايى مشهور به دنبال كتب و مراجع دور افتاده رفت.اين اصول بخاطر بىاعتنايى به آنها و توجه زياد بزرگان به كتب مشهور از قبيل كتب اربعه و...مهجور مانده بودند و سالها كسى سراغ آنها را نمىگرفت.
علامه كه اوضاع را چنين ديد عدهاى را براى يافتن اين كتب به شهرها و كشورهاى مختلف اسلامى گسيل داشت و با همت و پشتكار او مقدار زيادى از اين كتب پيدا شد.
علامه مجلسى پس از مطالعه اين منابع مهم و پى بردن به ارزش آنها نهايت سعى خويش را براى نسخه بردارى و تكثير اين كتب نمود.به همين جهت است كه هم اكنون نسخههاى خطى فراوانى از كتب مختلف اسلامى از قرن 11 و 12 هجرى در دست است.
علامه شاگردان خود را نيز تشويق مىكرد به طورى كه مثلا از سيد نعمت اللّه جزائرى كه از شاگردان مبرّز علامه مجلسى است دهها كتاب موجود است كه به خط خويش آنها را استنساخ نموده است.
علامه مشكل مهمى در اين كتب يافت و آن تنوع فراوان عناوين كتابها و تنوع موضوعات بود به طورى كه گاهى يافتن مطلب و موضوع دلخواه در آنها كارى بسيار مشكل و خسته كننده مىشد.
از سويى بيم آن مىرفت كه پس از چند سال يا چند دهه دوباره گرد غربت بر اين كتب بنشيند و زحمات علامه و معاصرانش عقيم بماند و احتمالا تمام نسخههاى اين كتب نابود گردد.
بخاطر اين مسائل بود كه علامه مجلسى كمر همت بست تا «بحار الأنوار» را تأليف نمايد و اين ميراث و گنجينه عظيم را براى هميشه جاودان سازد.
از طرفى علامه همه چيز را در روايات و سنت نبوى و علوى مىديد، لذا با آنكه در علوم مختلف قدم برداشت و راههاى گوناگون علمى را سپرى نمود دوباره به سراغ اهل بيت عليهمالسلام و سخنان آنان آمد.او خود در مقدمه بحار چنين مىگويد:
«من در آغاز جوانى بر دانش آموزى در انواع علوم حريص بودم و مدتى از عمر خويش را در استفاده از اين دانشها سپرى كردم، ولى پس از انديشه در ثمرات اين علوم و تأمل در علم سودمند براى آخرت دريافتم كه زلال علم تنها از سرچشمه وحى و روايات اهل بيت عليهمالسلام بدست مىآيد...»
بدين سان علامه كه علوم عقلى و نقلى گوناگون عصر خويش را خوانده و در هريك از آنها استادى توانمند بود وجهه نظر خويش را معطوف به كلمات گهربار معصومين عليهمالسلام نمود و تمام تلاش خود را در حفظ و تعليم و تعلم آنها صرف كرد.
علامه با اين اقدام بىنظير دهها هزار روايت ارزشمند را از خطر نابودى نجات داد.
شيوه بيان مطالبكتاب بحار الأنوار به كتابهاى متعدد تقسيم شده كه هر موضوع كلى يك كتاب است.هر كتاب نيز داراى ابواب كلى است و زير مجموعه هر باب كلى بابهاى جزئى قرار دارد.برخى ابواب جزئى نيز داراى فصلهايى است كه زير مجموعه آنها هستند.شيوه چينش مطالب در بحار بسيار متأثر از كتاب كافى است، البته تفاوتهايى هم در اين بين ديده مىشود.
از جمله علامه برخى ابواب و كتب را براى اولين بار مطرح كرده مانند «كتاب السماء و العالم» و تاريخ انبياء و ائمه عليهمالسلام.
در هر موضوع نيز ابتدا آيات قرآن مرتبط با آن موضوع آمده است.در صورت لزوم، توضيح و تفسيرى هم براى آيات بيان شده كه بيشتر استفاده علامه از تفسير «مجمع البيان» طبرسى و «مفاتيح الغيب» فخر رازى است.
پس از آن روايات هر باب به تفصيل آمده است.روايات با ذكر سند كامل و مأخذ نقل ذكر شده است.
روايات تكرارى از يك يا چند منبع آدرس داده شده و اختلافات در سندها يا متن روايات مشابه در كتب گوناگون تذكر داده شده است.
در بسيارى موارد علامه مجلسى با عنوانى مانند «بيان» توضيحات و شرحهايى بر روايات زده كه بسيار از حيث مطالب و موضوعات متنوع است، به طورى كه جمعآورى اين شرحها و بيانها خود چند جلد كتاب ارزشمند مىشود.
تاريخ تأليف
ابتداى نوشتن بحار در سال 1070 هجرى بود و تا سال 1103 هجرى ادامه يافت.
البته مجلدات بحار به ترتيب تأليف نگشت بلكه كاملا متفرق آماده شدند مثلا در سال 1077 هجرى جلد دوم بحار تمام شد و پس از آن جلد پنجم و سپس يازدهم آماده گشت.
جلد دهم در سال 1079 هجرى به اتمام رسيد و پس از آن جلد نهم كامل شده و جلد سوم نيز در سال 1080 به اتمام رسيد.
آخرين مجلد بحار نيز جلد چهاردهم آن بود كه در سال 1103 هجرى كامل گشت.(اين ارقام مجلدات بر اساس ترتيب 25 جلدى علامه است.)
تعداد مجلدات
بحار الأنوار توسط مؤلف در 25 جلد تنظيم شد.البته به جهت طولانى شدن جلد 15 اين جلد به 2 مجلد تقسيم شد و رقم مجلدات بحار به 26 رسيد.
دار الكتب الاسلاميه همين 26 جلد را در 110 جلد چاپ نموده كه جلد 54 - 56 آن فهرستها و آدرسهاى كتاب مىباشد.
متأسفانه علامه مجلسى فرصت پاكنويس قسمت دوم جلد 15 تا پايان كتاب را نيافته است.(بجز جلد 18 و 22).
اين مجلدات توسط ميرزا عبد الله افندى، صاحب رياض العلماء كه از شاگردان علامه بوده پاكنويس شده است.به همين خاطر شيوه نگارش اين مجلدات با بقيه كتاب بسيار متفاوت است و برخى عناوين بابها خالى است و روايتى در آنها ديده نمىشود.توضيحات و بيانهاى علامه نيز در اين قسمت از كتاب كاهش چشمگيرى دارد.
منابع بحار الأنوار
پيرامون منابع نقل علامه در بحار، توضيحاتى در مقدمه كتاب آمده است.ايشان در فصل اول از مقدمه نام 375 كتاب را به عنوان مصادر بحار آورده و به آثارى ديگر با كلماتى چون «و غيره» و «و ساير آثاره» اشاره نموده است.
اين منابع از حيث تنوع موضوعات بسيار گستردهاند و شامل كتب حديث، فقه، اصول، تفسير، رجال، انساب، تاريخ، كلام، فلسفه و لغت مىشوند.
به خاطر اشتهار كتب اربعه علامه از آنها مطالب فراوانى نقل نكرده است.(بجز كافى كه بيش از 3500 مورد به آن استناد شده، و الا مثلا از من لا يحضره الفقيه كمتر از يكصد مورد نقل دارد.)
در بين منابع، بجز كتاب «شهاب الأخبار» بقيه كتب كاملا شيعى است.(علامه قاضى نعمان بن محمد صاحب دعائم الإسلام را هم شيعه مىداند.)
بيشترين ذكر علامه مجلسى از كتب اهل سنت بجهت تأييد يا توضيح روايات است يا براى رد روايات عامه.
ميزان استفاده علامه مجلسى از منابع مختلف يكسان نيست.ايشان براى حدود 80 منبع از مصادر بحار اسم رمز مشخص كرده كه اين كتب در حقيقت منابع اصلى بحار هستند.
بعضى كتب مانند طب الرضا عليهالسلام، توحيد مفضل، مسائل على بن جعفر عليهالسلام، فهرست شيخ منتجب الدين و كتاب أهليلجه به طور كامل در متن بحار آمدهاند.
علامه بجز اين منابع از ديگر كتب بسيار كم استفاده كرده و در بيشتر موارد، آن كتب را در توضيح و شرح روايات استفاده نموده است.
علامه از برخى منابع ذكر شده در ابتداى كتاب اصلا استفاده نكرد
ه مانند كتابهاى «جمل العلم و العمل» و «المقنع» سيد مرتضى و «منتقى الجمان» و بسيارى از آثار ابن طاووس (شايد علامه قصد استفاده از آنها را داشته اما به جهت مشكلات و موانع اتمام بحار و اتمام شرح بر مجلدات آن، موفق به اين كار نشده است.)
اعتبار منابع
علامه مجلسى با دقت و وسواس بسيار به اعتبار و عدم اعتبار منابع خويش مىنگريست.او در فصل دوم از مقدمه بحار بحثى مفصل در اعتبار منابع و نسخههاى كتب آورده است.از جمله اينكه:
بسيارى از اين كتب انتسابشان به مؤلفين بسيار مشهور است به طورى كه علامه نيازى به بحث پيرامون اعتبار آنها نديده است.برخى كتب چون احتجاج و غرر الحكم كه اسناد روايات را حذف كردهاند چون رواياتشان مطابق ديگر كتب بوده معتبر دانسته شدهاند.
از كتبى مانند عوالي اللآلي و تنبيه الخواطر كه روايات شيعه و سنى را مخلوط كردهاند بسيار كم استفاده شده.
روايات برخى كتب همچون كتاب قاضى نور الله شوشترى چون در منابع مشهورتر عينا آمده از آن منابع نقل شده است.
از كتابهاى مصباح الشريعه و ديوان امام على عليهالسلام بسيار كم نقل شده، چرا كه سند ندارند و شباهت آنها به كلام معصوم عليهالسلام كم است.
علامه صحيحترين و معتبرترين نسخهها را در حد امكان به دست آورده، بنابر اين شهادت به صحت و اعتبار مصادر مورد استفادهاش در بحار داده است.
شرح و مستدرك كتاب
آنچنان كه از سخنان علامه روشن مىشود ايشان در ضمن تأليف بحار تصميم به نوشتن شرحى بديع و جامع بر بحار داشته است.همچنين قسمت «بيان» علامه در 13 مجلد از بحار بسيار كم است و روشن است كه علامه فرصت نوشتن آنها را پيدا نكرده است.
مجلسى رواياتى نيز در دست داشته كه در بحار نياورده و بنا داشته آنها را همراه با روايات جديدى كه بدست مىآورد در كتابى مستقل بعنوان «مستدرك البحار» جمع نمايد كه متأسفانه اجل به او مهلت نداد.
مهمترين اثر
مهمترين و معروفترين اثرى كه پيرامون بحار الأنوار تا كنون تأليف شده كتاب ارزشمند «سفينة البحار» است كه توسط محدث كبير حاج شيخ عباس قمى (متوفاى 1359 هجرى) تدوين شده است.
ديگر فعاليتها
پيرامون اين اثر ارزشمند اقدامات فراوان ديگرى صورت گرفته كه شامل ترجمههاى فراوان، تلخيصهاى متنوع، معجمهاى گوناگون و به شكلهاى مختلف و مستدركاتى هستند كه بجهت اختصار از ذكر نام آنها خوددارى مىكنيم.